در دورانی که انسان توانسته هر ناممکنی را ممکن سازد، عوامل طبیعی در خوزستان بر انسان چیره گشته و مسئولان جواب این ناتوانی را در کم کاری مدیران گذشته خلاصه می کنند.
نمی دانم اگر گذشتگان نبودند مدیران برای این هیچ نکردن های خودشان که به زندگی نکردن ما منجر شده چه بهانه و جوابی داشتند؟ آیا رفتار و کم کاری امروز مدیران، گذشته مدیران آینده نخواهد شد و این دور باطل همچنان ادامه پیدا نمی کند؟
اگر نگاهی به اثرات عوامل طبیعی در استان داشته باشیم چیزی شبیه نظریه جبر محیطی است که می گوید انسان در برابر محیط طبیعی منفعلانه عمل می کند و توانایی از خود ندارد، گرمای عذاب آور که هیچ، آتش سوزی هور را نمی توانیم خاموش کنیم تا باران به دادمان می رسد، خود باران آبگرفتگی دریاچه وار معابر را به همراه دارد و در نهایت با گرد و خاکی که بر زندگی مان می نشیند به اتمام می رسد، در این بین ما تنها نظاره گر و منتظر هستیم که چه موقع یکی جایگزین دیگری می شود.
فارغ از شعار دادن ها و باید هایی که معلوم نیست چه تاریخی و توسط چه کسانی باید انجام شوند، خود واقعی ما همین است، همینی که با دود، خاک و باران باید در خانه ها بمانیم، خود واقعی ما همین آبگرفتگی تاسف بار معابر و کلیپ های طنز قایق سواری در خیابان های شهر است که باعث خنده فعالین فضای مجازی شده است.
خود واقعی ما چند پارگی و جزیره ای مدیریت شدن استان است، خود واقعی ما انتخاب و پاسخگو بودن مدیران کل تنها به مرکز است، خود واقعی ما کیفیت نمایندگانمان در مجلس است، خود واقعی ما بیکاری گسترده، فقر و حاشیه نشینی در استان است، خود واقعی ما همین عصبانی بودن، پرخاشگری و افسردگی است، خود واقعی ما دعواهای طایفه ای است و کشیدن آتش اسلحه بر روی همدیگر، خود واقعی ما قتل های ناموسی است، خود واقعی ما همین مردم هستند که نه مطالبه گرن نه از حق و حقوق خود چیزی می دانند.
خود واقعی ما کیفیت پایین خدمات پزشکی است، خود واقعی ما روستا بودن کلان شهرمان است، خود واقعی ما متروی شهری است که تاریخ کلنگ زنی اش یادمان رفته، خود واقعی ما همین فضای سبز شهر اهواز است، خود واقعی ما همین رفتارمان با سگ ها و آتش زدن آنهاست؛ آیا کسی هنوز برایش سوال است چرا اولین استان مهاجر فرست هستیم یا چرا سرمایه گذاران رغبتی برای سرمایه گذاری در استان ندارند؟
می گوییم خسته شدیم چرا چنین است، می گویند گذشتگان غفلت کردند، می گوییم خب شما کاری بکنید، می گویند بودجه نیست، حل کردن این معضل از توان استان خارج است و باید یک پروژه ملی برای آن تعریف شود، دارند حرف دارند، می زنند تا قبول کنیم که آنها در شرایط فعلی هیچ تقصری ندارند، باشد قبول می کنیم که تقصیری ندارید، اما بگویید قرار است همان راه گذشتگان را ادامه دهید یا قرار است برنامه ای داشته باشید، معضلی را حل کنید؟
نمی شود که بگوییم درست نمی شود، بالاخره کسانی بودند که از اروپای قرون وسطی اروپای امروزی را بیرون کشیدند، کسانی بودند که کشورهای با خاک یکسان شده جنگ جهانی را، آباد کردند، کسانی بودند که از بیابان های اطراف خلیج فارس چنین کشورهای با کیفیتی ساختند، کسانی بودند که اصفهان را مدیریت کرده اند، تبریز را رونق بخشیده اند.
نمی گوییم مانند شهرهای آلمان یا ژاپن بعد از جنگ جهانی یا حتی دبی شوید که با چنین منابعی شدنش نباید سخت باشد، می گوییم حداقل می شود مانند دیگر استان های با کیفیت کشور خودمان بود، می شود حداقل همه اهواز مثل همین شهرک نفت، نیوساید یا گیت بوستان خودمان سبز و برنامه ریزی شده باشد، می شود زندگی را برای مردم تسهیل کرد، می شود بارانی که می بارد رحمت باشد، نه زحمت!
اگر طرحی نو نداشته باشیم، اگر باور نکنیم نیروی انسانی با کیفیت تنها راه حل مشکلات است، با این وضعیت، پیش بینی آینده چندان سخت نیست، می بینم که مدیری جای مدیر دیگر نشسته است، می گوید که گذشتگان کاری نکردند، کسانی کف می زنند، بلاهای طبیعی جای خود را به دیگری داده اند و مردمی که روزها را خسته تر سپری می کنند.
9887/6064
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.