طعم شیرین تفکر توسعه ای!، بنی صدر روحانی نبود …!! و احزاب فرمایشی از عناوین سرمقاله‌های سه روزنامه محلی خراسان جنوبی در بیست و یکمین روز آبان است.

طعم شیرین تفکر توسعه‌ای!

آوای خراسان جنوبی - هرم پور/ توسعه، واژه زیبا و در عین حال پرچالشی است؛ کلمه ای با تفاوت ها و گاه تضادهای عمیق در نوع نگاه به آن و شیوه های برداشت از محتوایش! در این سال ها همه ما به عنوان شهروندان خراسان جنوبی هزاران بار این کلمه را شنیده ایم و هزاران بار هم مسئولان استانی و کشوری به انحای گوناگون و به دلایل و بهانه های متعدد از آن برایمان گفته اند و چه بسا بارها نوشته اند، فرهیختگان استان از دغدغه هایشان درباره توسعه گفته اند و سرمایه گذاران آن را شاخصی برای حضور، فعالیت و احتمالاً گاهی کسب امتیازهایشان قرار داده اند، روزنامه نگاری در استان نیست که حداقل در کارنامه نوشتاری و حرفه ای خود یک بار از این واژه مهم و مبارک استفاده نکرده باشد و شهروندی نیست که با شنیدن توسعه، ذهنش به آرامش و آسایش خطور نکند. اما واقعاً توسعه همین است؟ تجمیع همه ابزارها و امکانات بر مدار تحول و پیشرفت اقتصادی و عمرانی و ارتقای شاخصه های علمی، صنعتی، فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، مذهبی، تربیتی، ورزشی، امنیتی و انتظامی در یک استان مرزی به نام خراسان جنوبی؟ یا توسعه داستانی ماورای همه اینهاست؟ واقعیت این است که توسعه، همه این ها هست و هیچکدام از این ها هم نیست.

توسعه ارتقای همه این شاخصه هاست، اما ذیل امری مهم تر، عمیق تر و کاربردی تر، یعنی تغییر در نگرش و تفکر توسعه ای نه تغییر در نوع ابزارها و شیوه اقدام ها و چگونگی عملکردها! اگر در سطحی ترین نوع نگاه، هدف از توسعه استان را همان ایجاد آسایش و آرامش در زندگی شهروندان بدانیم و بنامیم، توسعه دائر بر مدار همین ابزارها و در عین حال موقتی، دائم در حال تغییر و ملوّن و بی ثبات است، اما اگر توسعه را در نگاه متعالی اش حرکت مدام و یکپارچه و بدون اعوجاج در مجرای ساختن استانی پیشرو و نواختن زنگ حرکت های ماندگار و ایجاد فضای آغاز تحول هایِ بنیادیِ آینده نگر بدانیم، هم به پیشرفت اقتصادی اش می رسیم و هم در حوزه ایجاد یک زندگی مناسب تر در ابعاد مختلف برای مردم موفق عمل خواهیم کرد. براین اساس مردم در جاده حرکت توسعه محور باید مطالبه گر، اهل دقت و هوشیاری، مبرّا از هرگونه بی تفاوتی و خنثی گرایی، دارای شناخت از وضع، حاضر و آماده در صحنه کمک های فکری باشند و مسئولان نیز می باید دغدغه مند، پاک دست، به روز، اهل تأمل و تعامل، آشنا به زوایای پیدا و پنهان شرایط و وضع استان و از همه مهم تر دارای راهبرد، تاکتیک و تکنیک های توسعه محور برای استان باشند. مسیرِ سخت اما شیرین توسعه استان، از مجرای تلاقی همین همت ها و تعامل های مردم و مسئولان می گذرد و جز این، مسیری بیهوده، خطر آفرین و بی سرانجام است. ما نمی گوییم (و نمی توانیم بگوییم) همه خوشبختی مردم استان در آینده به توسعه پایدار استان بستگی دارد، اما واقعیت این است که تا مجرای توسعه باز نشود و تا تفکر توسعه ای بر استان به شکل واقعی نه آماری و نموداری و تبلیغی و شعاری حاکم نشود و تا قیمومیت های پیدا و پنهان دست از یقه این استان و مردمش برندارند، این مردم طعمی از خوشبختی یا حداقل لذت از زندگی نخواهند چشید.

زنده‌هایمان را نکشیم

امروز خراسان جنوبی – محمد راعی فرد/ یکی از نقاط ضعف بزرگ سیستم حکمرانی ما قیاس های مع الفارقی است که همواره در دست داریم تا بوسیله آن مخالفان سیاسی مان را سرکوب و یا حذف کنیم، بدون آن که بدانیم این هجمه ها و فشارها و فریادها و عربده کشی ها در درازمدت چه تاثیر شگرفی در از هم گسیختگی اجتماعی خواهد گذاشت، بدون آنکه متوجه شویم چگونه شاخه از بُن می بُریم؟ بی آنکه بفهمیم برای اینکه نمایش انقلابی گری را درآوریم نیاز به تخریب و تهدید و تحدید و نفرت پراکنی و …نیست، بی آنکه متوجه باشیم که ممکن است نوع سخنان و حرافی های ما همانی باشد که آنسوی آبی ها می خواهند، بدون آن که حواس مان باشد که با تحریک افکار نه زیاد عمومی بار دیگر اختلافات سیاسی را به هم بزنیم تا بوی تعفن اش همگان را بیازارد و از هر چه رای دادن است بیزار شوند ...!!
دیروز در کارتابل تمامی نمایندگان مجلس شبنامه ای پخش شد که بر علیه رئیس جمهور حرف ها و دشنام ها و توهین هایی شده بود و کلی هم تهدید…!! نامه ای بی امضا و بی هویت، اما پس از تحقیق هیئت رئیسه مجلس مشخص گردید که از سوی رئیس یکی از کمیسیون های مهم مجلس نگاشته و بی نام و امضا و هویت در بین نمایندگان پخش شده بود …!!
وی در مصاحبه ای هم گفته بود که وظیفه من فقط برکنار کردن رئیس جمهور است و بس!! او را به بنی صدر تشبیه کرده بود و اتفاقات ۱۴ اسفند فلان سال ...!! با این که نگارنده یکی از نقدکنندگان دولت مستقر در زمینه های سیاسی و فرهنگی و اقتصادی بوده و هست اما چنین رفتارهای خام و بدسلیقگی را بر نمی تابد!؟ این چگونه روش نخ نمایی است که با تندروی هایی که بهایش را مردم باید بدهند هر نحله فکری که چون ما نمی اندیشد و چون ما مناسک گذار نیست و چون ما تحلیل نمی کند را با انواع ترفند و توهین و قضاوت های ناصواب حذف و هدم کنیم و نامش را هم بگذاریم انقلابی گری …!!
این چه قیاس نارس و تلخی است که می کنیم، چرا سعی می کنیم خبرساز شویم آن هم با سخیف ترین وضع ...!!
ما توان وحدت در بین خویش را نداریم و دایم در حال پنجه کشیدن بر چهره های هم هستیم و دنبال قربانی می گردیم، آنگاه چگونه ادعای وحدت در دنیای پر آشوب این روزهای اسلام را داریم؟ کدامین وحدت وقتی در درون کشور خودمان نه به آن اعتقاد داریم و نه اعتماد…!! بنی صدر مُرد! بر مرده لگد نزنیم، زنده های مان را نکشیم…!

 احزاب فرمایشی 

زعفران - سعید پویش/ امروزه بسیاری از متفکران لازمه تبدیل مشارکت توده ای به مشارکت فعال وسازمان یافته را در تأسیس احزاب به معنای واقعی کلمه می دانند و آن را مرحله تکمیلی از مراحل انقلاب اسلامی به آورند که چنین امری در جهت تضمین تداوم و تعادل شمار مینظام ضروری است. اکنون که کشور در فرایند فراز و نشیب های نوسازی، توسعه و بحرانهای آن قرار دارد تقاضای مشارکت سیاسی نیز رو به افزایش است و بدیهی ست که شاخصه اصلی توسعه سیاسی به مشارکت سیاسی می باشد. مشارکتی که خود از ابزار های کارآمد و سازمانهای نهادمند باشد. نگاهی اجمالی به نظام سیاسی کشورمان بیانگر این نکته می باشد که احزاب بمعنای حقیقی کلمه شکل نگرفته اند بلکه فعالیت کرده ًگروهها ی سیاسی بنام حزب در ایام انتخابات موقتاو بعد از آن هیچ رابطه دقیق و تعریف شده ای میان نمایندگان حزبی و خود حزب وجود ندارد بنابراین اگرآسیبها و موانع تحزب برطرف شده و حزب به معنی صحیح کلمه شکل بگیرد تأثیر به سزائی در کاهش خطاهای انتخاباتی داشته و مسیر توسعه سیاسی را هموارتر خواهد نمود. احزاب می توانند با نمایندگی طیف های مختلف فکری در جامعه امکان گفت وگو و تعامل و در نتیجه تقویت مشارکت سیاسی و در کنار آن تقویت همبستگی ملی را فراهم سازند. با این حال، علیرغم اینکه در تاریخ معاصر کشور احزاب زیادی اعلام موجودیت کرده و تلاش های فراوانی نیز در راستای تقویت حزب و حزبگرایی به عنوان مهمترین شکل مشارکت سیاسی صورت گرفته است، هنوز کشور ما از نظر شاخص های تحزب و حزبگرایی با استانداردهای جهانی فاصله زیادی دارد. از سویی دیگر ما اگر بخواهیم با دنیا تعامل داشته باشیم می بایست نقاط اتصال با دنیا را هم فراهم کنیم. احزاب می تواند یکی از نقاط اتصال با دنیا باشند. در چارت سازماندهی حلقوی که ملت است و حکومت و حاکمیت، حاکمیت در مرکز قرار می گیرد و حول آن ارکان حکومت قرار می گیرند و سازمان های مردم نهاد که احزاب و تشکل های سیاسی نیز از جمله آنها به شمار می روند یکی از این ارکان است. در کشور ما متاسفانه اول افراد قدرت می گیرند بعد تشکیل حزب می دهند و معمولا هیچ تشکل و کارگروه مشخصی ندارند. در حالی که معمولا نهادهای مردمی باید تشکیل شوند و وسعت پیدا کنند بعد تبدیل به حزب شوند. در کشور ما حزب ها معمولا نزدیک به انتخابات فعال می شوند و بعد سکوت می کنند تا انتخابات بعدی و به این ترتیب بیشتر حزب های فرمایشی هستند تا حزب های واقعی.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.