رفتار شهید بروجردی از سرباز عصبانی یک شهید ساخت

رفتار گرم و محبت آمیز محمد، سرباز را شرمنده کرد و اشکش را در آورد و از او خواست تا تبعیدش کند یا زندانی یا هر مجازاتی که صلاح می داند برایش در نظر بگیرد اما... او شهید شد.

لینک کوتاه کپی شد

جی پلاس ـ منصوره جاسبی: محمد(1) خودش را برای رفتن به ماموریت آماده می کرد که سرباز وارد شد و به مسئول دفتر محمد گفت که مرخصی لازم دارد و وقتی با جواب منفی روبرو شد، با ناراحتی پرسید: بروجردی کجاست؟ می خواهم با خودش صحبت کنم. محمد رو کرد به سرباز و گفت: فرض کن که الان داری با بروجردی صحبت می کنی و او هم به تو می گوید که نمی شود به مرخصی بروی. شما سرباز اسلام هستید و به خاطر عدم موافقت با یک مرخصی که نباید اینطور عصبانی بشوید. 

این حرف محمد انگار بنزینی بود که بر آتش درون سرباز ریخته شد و او را شعله ورتر کرد و ناگهان سیلی محکمی به گوش محمد نواخت و گفت: اصلا به شما چه ربطی دارد که دخالت می کنی و با همان عصبانیت هر چه از دهانش در آمد نثار محمد کرد.

سرباز قد کوتاهی داشت و محمد قامتی بلند، به او نزدیک شد و بغلش کرد و سرباز که گمان می کرد محمد می خواهد او را کتک بزند مقاومت کرد و سعی داشت تا از خودش دفاع کند اما باز هم محمد کوتاه نیامد و بوسه ای بر پیشانی سرباز زد و گفت بیا داخل دفتر بنشینیم و با هم صحبت کنیم اما سرباز که هنوز هم نمی دانست با چه کسی دارد اینگونه برخورد می کند، با همان عصبانیت گفت اصلا تو چه کاره ای که دخالت می کنی؟! من با بروجردی کار دارم.

محمد لبخندی زد و گفت خب بابا جان من خود بروجردی هستم. 

سرباز جا خورد و زد زیر گریه و گفت هر کاری کنی حق با توست اگر می خواهی تبعیدم کن یا برایم قرار زندان بنویس.

اما باز هم لطافت و مهربانی محمد شامل حالش شد و به او گفت که حالا برو مرخصی وقتی برگشتی بیا تا بیشتر با هم صحبت کنیم تا ببینیم می شود این عصبانیتت را فرو نشاند.

از آن روز به بعد سرباز عصبانی شد مرید محمد و وقتی که از مرخصی برگشت از او خواست تا به خط مقدم برود و آنقدر آنجا ماند تا شهید شد و در یادداشتی نوشت که فرمانده ام دید مرا نسبت به مسائل اطرافم عوض کرد.

 

 

 

1. شهید محمد بروجردی،‌ مسئول سازمان پیشمرگان کرد مسلمان که مسئولیت عملیات های مختلفی را در منطقه کردستان بر عهده داشت و بعد از شهادت شهید کاظمی،‌ مسئولیت عملیات پیرانشهر و سردشت را عهده دار شد. وی بعد از تلاش بی وقفه در غرب کشور سرانجام در اول خرداد ماه سال ۶۲ در مسیر جاده مهاباد، ‌نقده در اثر اصابت مین به درجه رفیع شهادت نایل شد.

دیدگاه تان را بنویسید