خوابگاه‌های کارگری بجای خوابگاه‌های دانشجویی! «زندگی خوابگاهی» با رواج تبعیض مزدی میان شهرها گسترش می یابد

اکبر شوکت (دبیر اجرایی خانه کارگر استان قم و رئیس انجمن‌های صنفی کارگران ساختمانی کشور) با تایید مسئله تبعیض‌های مزدی در بین استان‌ها می‌گوید: آقایان در اتاق‌های بازرگانی و انجمن‌های کارفرمایی از مزد منطقه‌ای دفاع می‌کنند، اما مسئله این است که آن‌ها از تبعیضی دفاع می‌کنند که هم اکنون نیز به صورت غیرقانونی وجود دارد.

لینک کوتاه کپی شد

جی پلاس؛ ایلنا نوشت: نمایندگان کارفرمایی هر ساله در جلسات کمیته مزد شورای عالی کار می‌خواهند مزد منطقه‌ای را به یک عرف قانونی بدل کنند؛ غافل از اینکه این درخواست همین امروز در عمل در حال ترویج به شکل غیرقانونی است.

تمایز و تفاوت میان دستمزد در استان‌های مختلف یکی از جلوه‌های تبعیض اقتصادی است؛ تبعیضی که نمایندگان کارفرمایی هرساله در جلسات کمیته مزد شورای عالی کار می‌خواهند آن را به یک عرف قانونی بدل کنند. اما علت و ریشه این تبعیض چیست و چرا با آن مقابله جدی صورت نمی‌گیرد. 

زندگی خوابگاهی در "مرکز" برای فرار از مزد "پیرامون"

«حامد. ن» کارگر اهل آذربایجان شرقی با مدرک لیسانس مدت شش ماهی است که در یک شرکت فنی کار می‌کند. شغل او به عنوان یک کارگر نیمه ماهر ربطی به مدرک تحصیلی او ندارد، اما حاضر شده است تا از شهر خود کیلومترها جابجا شده و خانواده و دوستان و همزبانان خود را رها کند تا در شهری غریب جویای کار شود. 

از وی درباره هزینه و دخل و خرج‌اش می‌پرسم و او توضیح می‌دهد: در آذربایجان شرقی و در میان انبوه شرکت‌ها و شهرک‌های صنعتی بطور معمول عرف پرداخت حقوق ۴ تا ۵ میلیون تومان است. چه کار در کارگاه ساختمانی برای کارگر روزمزد و چه دستمزد کارگر کارخانه بازهم به مزد قانون کاری (هفت میلیون تومان) نمی‌رسد. 

حامد معتقد است؛ کمبود فرصت شغلی و برخی تبعیض‌ها باعث چنین مسئله‌ای شده است. اما روی کاغذ، آذربایجان شرقی نیز مانند بسیاری از استان‌های دیگر با کمبود نیروی کار کارگر مواجه است. 

«مازیار. ی» دوست حامد از سنندج کردستان نیز در اتاق او در خوابگاه پسرانه مجردی در مرکز تهران زندگی می‌کند و دو سالی‌ست که مهاجرت کرده. وی به دلیل مشکلات مالی در دهه ۱۳۹۰ تحصیلات خود را در یکی از رشته‌های علوم انسانی متوقف کرده و به بازار کار وارد شد. 

او نیز می‌گوید: در منطقه ما شغل جذاب و عمده کوله‌بری است؛ پدرم هم سرمایه‌ای نداشت تا مغازه و کسب و کاری داشته باشیم. با حقوق ماهی ۳ تا ۴ میلیون تومان مگر می‌شود زندگی کرد؟ این بود که با هر زحمتی بالاخره جایی در تهران (از طریق دوستانم) یافتم و ساکن شدم. اکنون حداقل شاگرد یک کارگاه هستم که ماهانه در حاشیه تهران ۹ میلیون تومان برای ۱۲ ساعت کار حقوق می‌دهند و البته دو میلیون تومان از این مبلغ را اجاره خوابگاه می‌دهم. اما بازهم خدا را شکر، هرچند دلتنگ شهر خود هستم و زندگی در تهران آزار دهنده است، اما مجبورم! 

این روزها شهر تهران و کرج تعداد قابل توجهی خوابگاه دارد؛ خوابگاه‌هایی که دیگر دانشجویی نیست! اگر تا دیروز افراد برای تحصیل در رشته‌های مختلف نیازمند به خوابگاه دانشجویی بودند، امروزه همان‌ها به دلیل‌ عدم ارتباط دانش‌شان با بازار کار باید به عنوان کارگر ساده و نیمه ماهر در «خوابگاه‌های کارگری» مابقی عمر خود را بگذرانند، زیرا در محله و شهر خودشان شغلی با دستمزد مکفی پیدا نکردند. 

خوابگاه‌های کارگری که چندسالی‌ست عرف شده و رواج یافته؛ سوئیت‌هایی شبیه خوابگاه دانشجویی است که افراد چند نفره در اتاق‌های چهار متر در شش متر زندگی می‌کنند. اجاره ماهانه آن‌ها بین ۲ تا ۳ میلیون تومان است و تنها گزینه برای کارگر جوان مجردی است که می‌خواهد حداقلی از پس‌انداز داشته باشد. 

اما «حسین. ق» ماجرای متفاوتی دارد. او که خود ساکن یک خوابگاه کارگری در استان البرز است، می‌گوید: چند ماه است قوت غالب من من سیب زمینی و تخم مرغ است. از همه چیز و تفریح خودم زدم و از گرگان به تهران آمدم تا بتوانم بعد از چند سال یک موتور سیکلت بخرم و خودم روی آن کار کنم و بتوانم با گرفتن ودیعه، خانه‌ای با کمک پدرم اجاره کنم. اما موج گران شدن دلار باعث شد هم قیمت موتور دو برابر شود و هم اجاره خانه طی دو سال دوبرابر افزایش یابد. 

وی ادامه می‌دهد: فعلا خوابگاه هستم اما قصد دارم با این وضعیت اگر نتوانم موتور بخرم، به گرگان بازگردم. این مشکلات برای من اهمیت ندارد، اما مانده‌ام به نامزدم که دو سال است پای من ایستاده و شاهد وعده‌های من بوده، چه بگویم؟ 

افزایش میزان اقامت و اسکان در خوابگاه‌های کارگری به عنوان محلی برای استقرار نیروی کار درحالی در کشور به عرف بدل شده است که در بسیاری از استانها با بحران «تجرد قطعی بالای سی سال» مواجه هستیم. حجم انبوهی از کارگران کشور در این سن امکان تشکیل خانواده ندارند و باید حتی تا چهل سالگی در محیط‌هایی مانند این خوابگاه زندگی کنند. این درحالی است که «سیاست افزایش جمعیت» و «حفظ نسل» یکی از راهبردهای کلان اسناد بالادستی و کلیه مقامات عالی کشور قلمداد می‌شود!

مزدهایی که باید دو برابر شوند! 

اکبر شوکت (دبیر اجرایی خانه کارگر استان قم و رئیس انجمن‌های صنفی کارگران ساختمانی کشور) با تایید مسئله تبعیض‌های مزدی در بین استان‌ها می‌گوید: آقایان در اتاق‌های بازرگانی و انجمن‌های کارفرمایی از مزد منطقه‌ای دفاع می‌کنند، اما مسئله این است که آن‌ها از تبعیضی دفاع می‌کنند که هم اکنون نیز به صورت غیرقانونی وجود دارد. 

وی افزود: در برخی نقاط کشور که ساخت و ساز کمتر است، مزد روزانه کارگر ساختمانی به روزانه ۲۰۰ هزار تومان نیز می‌رسد. اگر کارگری خوش شانس باشد و مانند کارگر کارخانه ۲۳ روز در ماه سر کار باشد، مزد دریافتی ماهانه او بین ۴ تا ۵ میلیون تومان است. این درحالی است که در تهران، البرز و چند شهر بزرگ مزد روزانه کارگر ساختمانی بیش از ۳۰۰ تا ۵۰۰ هزار تومان در روز است. 

شوکت با اشاره به این مطلب که «کار ساختمانی به دلیل اینکه نیمی از حوادث کار کشور متعلق به آن است، باید جزء مشاغل سخت و زیان‌آور دسته‌بندی شود» گفت: در همه جای جهان مزد کارگر ساختمانی دو برابر مزد کارگر کارخانه است، زیرا سطح مهارت و خطرات کار آن و بهره‌وری آن بسیار قابل ملاحظه است. با این همه شاهد آن هستیم که بسیاری از این حرفه در شهرستان‌ها خارج شدند چون هم رکود اقتصادی در دیگر شهرها بیشتر است و هم دریافتی بسیار پایینی دارند. 

دبیر اجرایی خانه کارگر قم با انتقاد از مدیریت وزارت کار به عنوان متولی اصلی این حوزه گفت: تقریبا هیچ نظارتی روی این مسئله که کارگر کارگاه و کارخانه در تهران و شهرستان‌ها باید مزد به اندازه قانون کار یا بالاتر دریافت کنند، نمی‌شود! تنها در برخی کارخانه‌ها و شرکت‌های شناخته شده بزرگ این مسئله در خارج استان تهران و مرکز کشور رعایت می‌شود. 

آنچه شوکت می‌گوید صحیح است. از «محمد. ج» که اخیرا او نیز یک کارگر خوابگاهی شده است، پرسیدم که چرا در کارخانه سیمان و کارخانه قند بزرگ شهرت کار نکردی و به تهران آمده‌ای؟ او در پاسخ می‌گوید: این دو کارخانه نیمه دولتی مزد خوبی می‌دهند اما آنقدر تقاضای کار در آن بالاست که برای ورود به آن و کارگری کردن هم نیازمند معرفی یک فرد آشنا و داشتن «پارتی» است! این درحالی است که ما شنیدیم هر دو کارخانه نیرو نیاز دارند، اما مدیریت آن بدون معرف؛ نیرو جذب نمی‌کند!

دیدگاه تان را بنویسید