جی پلاس؛

دعای پنجاه و سوم صحیفه سجادیه + ترجمه

دعای پنجاه و سوم صحیفه سجادیه را امام سجاد علیه السلام برای اظهار فروتنی در درگاه الهی می خواندند.

لینک کوتاه کپی شد

به گزارش خبرنگار جی پلاس، صحیفه سجادیه پس از قران و نهج البلاغه مهمترین میراث مکتوب شیعه به حساب می آید که امام سجاد علیه السلام بسیاری از معارف دینی از جمله خداشناسی، جهان‌شناسی، انسان‌شناسی و مباحث عالم غیب، فرشتگان، رسالت انبیا، جایگاه پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)، امامت، فضایل و رذایل اخلاقی، گرامیداشت اعیاد، مسائل اجتماعی و اقتصادی، اشارات تاریخی، نعمت‌های مختلف خداوند، آداب دعا، تلاوت، ذکر، نماز و عبادت را در قالب دعا بیان کرده اند. این کتاب گرانقدر به زبور آل محمد (ص) شهرت دارد و از نظر فصاحت و بلاغت مورد توجه قرار گرفته است و شرح های بسیاری بر آن نوشته شده است. دعای پنجاه و سوم صحیفه سجادیه را امام سجاد علیه السلام در اظهار فروتنی به درگاه الهی می خواندند.

 
 

وَ کان مِن دعائِه علیه‌ السلام‌ فى التَّذَلُّلِ لِلَّهِ عزَّوَجَلّ‌

«دعا در اظهار فروتنى به درگاه حضرت حق»

 

رَبِّ اَفْحَمَتْنى ذُنُوبى، وَانْقَطَعَتْ مَقالَتى، فَلا حُجَّةَ لى،

خداوندا، گناهانم مرا از گفتار بازداشته، و رشته سخنم از هم گسیخته، پس براى زشتیم حجّتى ندارم،

 

فَاَنَا الْاَسیرُ - بِبَلِیَّتِى،الْمُرْتَهَنُ بِعَمَلِى، الْمُتَردِّدُ فى خَطیئَتِى،

به این جهت اسیر بلیّت خود، و گروگان عمل خویش، و سرگردان در خطا،

 

الْمُتَحَیِّرُ عَنْ قَصْدِى، الْمُنْقَطَعُ بى، قَدْ اَوْقَفْتُ نَفْسى

و سرگشته از مقصد، و با تمام وجود درمانده‌ ام، خود را

 

مَوْقِفَ الْاَذِلّآءِ الْمُذْنِبینَ، مَوْقِفَ الْاَشْقِیآءِ الْمُتَجَرّینَ

در جایگاه ذلیلان گنهکار، و موقف تیره‌بختانى که بر تو جرأت

 

عَلَیْکَ، الْمُسْتَخِفّینَ بِوَعْدِکَ، سُبْحانَکَ! اَىَّ جُرْاَةٍ

کرده‌ اند، و وعده‌ ات را سبک شمرده‌ اند نگاه داشته‌ ام، پاکى تو، با چه جرأت به

 

اجْتَرَاْتُ عَلَیْکَ! وَاَىَّ تَغْریرٍ غَرَّرْتُ بِنَفْسى! مَوْلاىَ

نافرمانیت برخاستم! و چگونه خود را به ورطه هلاکت افکندم! آقاى من،

 

ارْحَمْ کَبْوَتى لِحُرِّ وَجْهى وَ زَلَّةِ قَدَمى، وَ عُدْ بِحِلْمِکَ

بر من که به رو درافتاده‌ ام و بر لغزش من رحمت آور، و در برابر

 

عَلى‌ جَهْلى، وَبِاِحْسانِکَ عَلى‌ اِسآئَتى، فَاَنَا الْمُقِرُّ بِذَنْبِى،

نادانیم با بردبارى، و در مقابل بدکرداریم با احسان رفتار کن، زیرا به گناه خود اقرار دارم،

 

الْمُعْتَرِفُ بِخَطیئَتى، وَهذِهِ یَدى وَ ناصِیَتى، اَسْتَکینُ

و به خطایم اعتراف مى‌ کنم، این دست و سر من است که براى قصاص از نفس خود آن را

 

بِالْقَوَدِ مِنْ نَفْسى، اِرْحَمْ شَیْبَتى، وَنَفادَ اَیّامى، وَاقْتِرابَ

به زارى تسلیم کرده‌ ام، به پیرى و سپرى شدن عمر، و نزدیک

 

اَجَلى، وَ ضَعْفى وَمَسْکَنَتى وَ قِلَّةَ حیلَتى. مَوْلاىَ وَ ارْحَمْنى

شدن مرگ، و ضعف و ناتوانى و بی نوایى و بیچارگیم رحمت آور. مولاى من، آنگاه که

 

اِذَا انْقَطَعَ مِنَ الدُّنْیا اَثَرى، وَ امَّحى‌ مِنَ الْمَخْلُوقینَ

از من در این دنیا نشان و اثر قطع شود، و از میان آفریدگان

 

ذِکْرى، وَ کُنْتُ مِنَ الْمَنْسِیّینَ کَمَنْ قَدْ نُسِىَ. مَولاىَ

یادم محو شود، و همچون فراموش شدگان فراموش شوم بر من رحم کن. مولاى من

 

وَ ارْحَمْنى عِنْدَ تَغَیُّرِ صُورتى وَ حالى اِذا بَلِىَ جِسْمى،

و وقتى که صورت و حالم دگرگون شود آنگاه که بدنم بپوسد،

 

وَتَفَرَّقَتْ اَعْضآئى، وَتَقَطَّعَتْ اَوْصالى، یاغَفْلَتى عَمّا یُرادُ

و اعضایم از هم‌ بپاشند، و پیوندهایم بگسلد بر من ترحم فرما، دریغا بر بى‌خبرى من از آنچه مرا در

 

بى! مَوْلاىَ وَ ارْحَمْنى فى حَشْرى وَ نَشْرى، وَ اجْعَلْ فى

پیش است! مولاى من، به وقت بیرون آمدنم از گور و برانگیخته شدنم به من - رحم کن، و در آن

 

ذلِکَ الْیَوْمِ مَعَ اَوْلِیآئِکَ مَوْقِفى، وَفى اَحِبّآئِکَ مَصْدَرى،

روز جایگاهم را با اولیائت، و حرکتم را با عاشقانت،

 

وَفى جِوارِکَ مَسْکَنى، یا رَبَّ الْعالَمینَ.

و مأوایم را در جوارت قرار بده، اى پروردگار جهانیان.

 

 

دیدگاه تان را بنویسید