جی پلاس؛

دعای پنجاه و دوم صحیفه سجادیه+ترجمه

امام سجاد علیه السلام در خواهش از خدا پافشاری داشتند که در دعای پنجاه و دوم صحیفه سجادیه آمده است.

لینک کوتاه کپی شد

به گزارش خبرنگار جی پلاس، صحیفه سجادیه پس از قران و نهج البلاغه مهمترین میراث مکتوب شیعه به حساب می آید که امام سجاد علیه السلام بسیاری از معارف دینی از جمله خداشناسی، جهان‌شناسی، انسان‌شناسی و مباحث عالم غیب، فرشتگان، رسالت انبیا، جایگاه پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)، امامت، فضایل و رذایل اخلاقی، گرامیداشت اعیاد، مسائل اجتماعی و اقتصادی، اشارات تاریخی، نعمت‌های مختلف خداوند، آداب دعا، تلاوت، ذکر، نماز و عبادت را در قالب دعا بیان کرده اند. این کتاب گرانقدر به زبور آل محمد (ص) شهرت دارد و از نظر فصاحت و بلاغت مورد توجه قرار گرفته است و شرح های بسیاری بر آن نوشته شده است.

 

وَکان مِن دعائِه علیه‌السلام فِى الاِْلْحِاح عَلَى اللَّهِ تعالى‌

«دعادر پافشارى در خواهش از خدا»

 

یا اَللَّهُ الَّذى لایَخْفى‌ عَلَیْهِ شَىْ‌ءٌ فِى الْاَرْضِ وَلا فِى السَّمآءِ،

اى خدائى‌ که در آسمان و زمین چیزى بر تو پوشیده نیست،

 

وَکَیْفَ یَخْفى‌ عَلَیْکَ - یااِلهى - ما اَنْتَ خَلَقْتَهُ؟ وَکَیْفَ

و چگونه اى خداى من بر تو پوشیده باشد آنچه تو خود به وجود آورده‌اى؟، و چگونه شمار

 

لاتُحْصى ما اَنْتَ صَنَعْتَهُ، اَوْ کَیْفَ یَغیبُ عَنْکَ ما اَنْتَ

آنچه را خود ساخته‌اى نداشته باشى؟ یا چگونه از تو پوشیده باشد آنچه را تو تدبیرش

 

تُدَبِّرُهُ؟ اَوْ کَیْفَ یَسْتَطیعُ اَنْ یَهْرُبَ مِنْکَ مَنْ لاحَیوةَ لَهُ

مى‌نمایى؟ یا چگونه قدرت دارد از تو فرار کند کسى‌که جز به روزیت

 

اِلاّ بِرِزْقِکَ؟ اَوْکَیْفَ یَنْجوُ مِنْکَ مَنْ لامَذْهَبَ لَهُ فى غَیْرِ

زنده نیست؟ یا به چه صورت از تو نجات یابد آن که در غیر ملک تو راهى برایش

 

مُلْکِکَ؟ سُبْحانَکَ! اَخْشى‌ خَلْقِکَ لَکَ اَعْلَمُهُمْ بِکَ، وَ

نیست؟ پاکى تو، ترسنده‌ترین خلق تو در درگاهت داناترین آنهاست، و

 

اَخْضَعُهُمْ لَکَ اَعْمَلُهُمْ بِطاعَتِکَ، وَ اَهْوَنُهُمْ عَلَیْکَ

افتاده ترینشان عامل‌ترین آنان به فرمان حضرت توست، و پست‌ترین آنها در پیشگاهت آن است که تو

 

مَنْ اَنْتَ تَرْزُقُهُ وَ هُوَ یَعْبُدُ غَیْرَکَ. سُبْحانَکَ! لایَنْقُصُ

روزیش را مى‌دهى و او غیر تو را پرستش مى‌نماید. پاکى تو، هر کس براى وجود مبارکت شریکى

 

سُلْطانَکَ مَنْ اَشْرَکَ بِکَ وَکَذَّبَ رُسُلَکَ، وَلَیْسَ یَسْتَطیعُ

پنداشته و به تکذیب پیامبرانت برخاسته در سلطنت کاستى نیاورد، و هر که حکمت را نپسندد

 

مَنْ کَرِهَ قَضآءَکَ اَنْ یَرُدَّ اَمْرَکَ، وَلایَمْتَنِعُ مِنْکَ مَنْ کَذَّبَ

قدرت ردّ فرمانت را ندارد، و هر که به انکار قدرتت برخیزد از دایره توان تو

 

بِقُدْرَتِکَ، وَلا یَفُوتُکَ مَنْ عَبَدَ غَیْرَکَ، وَلا یُعَمَّرُ فِى الدُّنْیا

بیرون نیست، و هر که غیر تو را بپرستد از دست قدرتت بیرون نرود، و هر که لقاى تو را ناپسند دارد

 

مَنْ کَرِهَ لِقآءَکَ. سُبْحانَکَ! ما اَعْظَمَ شَاْنَکَ! وَ اَقْهَرَ

در حیات دنیا جاوید نخواهد ماند. پاکى تو، چه بزرگ است مرتبه‌ات! و قاهر است

 

سُلْطانَکَ! وَ اَشَدَّ قُوَّتَکَ!، وَ اَنْفَذَ اَمْرَکَ! سُبْحانَکَ!

سلطنتت! و شدید است نیرویت! و نافذ است فرمانت! پاکى تو، تمام آفریدگانت را

 

قَضَیْتَ عَلى‌ جَمیعِ خَلْقِکَ الْمَوْتَ: مَنْ وَحَّدَکَ وَمَنْ کَفَرَ

محکوم به مرگ کرده‌اى: چه آن‌که اهل توحید بوده و چه آن که به کفر

 

بِکَ، وَکُلٌّ ذآئِقٌ الْمَوْتَ، وَکُلٌّ صآئِرٌ اِلَیْکَ، فَتَبارَکْتَ وَ

گرائیده، و همگى طعم مرگ را مى‌چشند، و یکسره به سویت باز مى‌گردند، پس پاک و والا و

 

تَعالَیْتَ، لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ وَحْدَکَ لا شَریکَ لَکَ، امَنْتُ بِکَ،

برترى، و خدایى جز تو نیست، تنهایى و شریکى براى تو وجود ندارد، به تو گرویدم،

 

وَصَدَّقْتُ رُسُلَکَ، وَ قَبِلْتُ کِتابَکَ، وَکَفَرْتُ بِکُلِّ

و فرستادگانت را تصدیق کردم، و کتابت (قرآن) را پذیرفتم، و به هر معبودى جز تو کافر

 

مَعْبُودٍ غَیْرِکَ، وَ بَرِئْتُ مِمَّنْ عَبَدَ سِواکَ. اَللَّهُمَّ اِنّى اُصْبِحُ

شدم، و از هر که غیر تورا عبادت کرده بیزارم. خداوندا در حالى صبح مى‌کنم و روزم را به شب

 

وَ اُمْسى مُسْتَقِلاًّ لِعَمَلى، مُعْتَرِفاً بِذَنْبى، مُقِرّاً بِخَطایاىَ،

مى‌رسانم که عمل خود را در پیشگاهت اندک شمرده، و به گناه خویش اعتراف دارم، و به خطاهایم اقرار

 

اَنَا بِاِسْرافى عَلى‌ نَفْسى ذَلیلٌ، عَمَلى اَهْلَکَنى، وَ هَواىَ

مى‌کنم، من به خاطر اسراف درباره خویش، خوارم، عملم مرا به عرصه هلاکت برده، و هوسم مرا به

 

اَرْدانى، وَ شَهَواتى حَرَمَتْنى، فَاَسْئَلُکَ یا مَوْلاىَ سُؤالَ

تباهى انداخته، و شهواتم مرا محروم نموده، مولاى من، پس از تو درخواست دارم درخواست کسى‌که

 

مَنْ نَفْسُهُ لاهِیَةٌ لِطُولِ اَمَلِهِ، وَ بَدَنُهُ غافِلٌ لِسُکُونِ

به‌ سبب آرزوهاى دور و دراز به‌ لهو و بیهوده کارى پرداخته، و بدنش به خاطر سلامتى از عبادت

 

عُرُوقِهِ، وَ قَلْبُهُ مَفْتُونٌ بِکَثْرَةِ النِّعَمِ عَلَیْهِ، وَفِکْرُهُ قَلیلٌ

بى‌خبر مانده، و دلش به واسطه فراوانى نعمت به فتنه لذّت افتاده، و اندیشه‌اش نسبت

 

لِما هُوَ صآئِرٌ اِلَیْهِ، سُؤالَ مَنْ قَدْ غَلَبَ عَلَیْهِ الْاَمَلُ، وَفَتَنَهُ

به فرجام کارش کم است، درخواست کسى که آرزو بر او غالب شده، و هواى نفس

 

الْهَوى‌، وَ اسْتَمْکَنَتْ مِنْهُ الدُّنْیا، وَ اَظَلَّهُ الْاَجَلُ، سُؤالَ

گرفتارش کرده، و دنیا بر او دست یافته، و مرگ بر سرش سایه انداخته، درخواست

 

مَنِ اسْتَکْثَرَ ذُنُوبَهُ، وَ اعْتَرَفَ بِخَطیئَتِهِ، سُؤالَ مَنْ لا رَبَّ

کسى‌که گناهانش را بسیار شمرده، و به خطاهاى خود اعتراف کرده، درخواست کسى‌که پروردگارى

 

لَهُ غَیْرُکَ، وَلا وَلِىَّ لَهُ دُونَکَ، وَلا مُنْقِذَ لَهُ مِنْکَ، وَلا

جز تو، و سرپرستى غیر تو، و رهاننده‌اى از تو ندارد، و براى

 

مَلْجَاَ لَهُ مِنْکَ اِلاّ اِلَیْکَ. اِلهى اَسْئَلُکَ بِحَقِّکَ الْواجِبِ عَلى‌

او پناهگاهى‌از تو جز به سوى تو نیست. خداوندا، از تو به حقى که بر

 

جَمیعِ خَلْقِکَ، وَبِاسْمِکَ الْعَظیمِ الَّذى اَمَرْتَ رَسُولَکَ

همه مخلوقاتت دارى، و به‌نام عظیمت که به پیامبرت فرمان دادى که تو را

 

اَنْ یُسَبِّحَکَ بِهِ، وَبِجَلالِ وَجْهِکَ الْکَریمِ، الَّذى لایَبْلى‌

به آن تسبیح کند، و به بزرگى ذات کریمت که فرسایش ندارد و

 

وَ لایَتَغَیَّرُ، وَلا یَحُولُ وَ لایَفْنى‌، اَنْ تُصَلِّىَ عَلى‌ مُحَمَّدٍ

دگرگون نمى‌گردد، و تغییر حال نمى‌دهد و فناپذیر نیست مسئلت دارم که بر محمد و آلش

 

وَالِ مُحَمَّدٍ، وَاَنْ تُغْنِیَنى عَنْ کُلِّ شَىْ‌ءٍ بِعِبادَتِکَ، وَاَنْ

درود فرستى، و مرا با عبادت خود از هر چیز بى‌نیاز کنى، و با

 

تُسَلِّىَ نَفْسى عَنِ الدُّنْیا بِمَخافَتِکَ، وَ اَنْ تُثْنِیَنى بِالْکَثیرِ

ترس خود قلبم را از اندوه دنیا تسلیت دهى، و به رحمتت با دست پر از کرامت‌هاى

 

مِن کَرامَتِکَ بِرَحْمَتِکَ، فَاِلَیْکَ اَفِرُّ، وَمِنْکَ اَخافُ، وَ بِکَ

فراوانت بازم گردانى، زیرا که به سوى تو مى‌گریزم، و از تو مى‌ترسم، و از حضرتت

 

اَسْتَغیثُ، وَاِیّاکَ اَرْجُو، وَ لَکَ اَدْعُو، وَ اِلَیْکَ اَلْجَاُ، وَ بِکَ

فریادرسى مى‌نمایم، و به تو امیدوارم، و تو را مى‌خوانم، و به تو پناه مى‌آورم، و به تو

 

اَثِقُ، وَ اِیّاکَ اَسْتَعینُ، وَ بِکَ اُومِنُ، وَعَلَیْکَ اَتَوَکَّلُ،

اطمینان دارم، و از تو یارى مى‌خواهم، و به تو ایمان دارم، و بر تو توکل مى‌کنم،

 

وَ عَلى‌ جُودِکَ وَ کَرَمِکَ اَتَّکِلُ.

و بر جود و کرمت اعتماد مى‌نمایم.

 

 

دیدگاه تان را بنویسید