چند روزی همقدم با شهید شاهدی-۲

چرا فرمانده سعید با رفتنش به تفحص مخالفت می کرد؟

باقرزاده حکمش را امضا نکرد و گفت: با همسر شهید ازدواج کردی و من نمی توانم حکمت را امضا کنم، سعید هم پاسخ داد: همسر شهید خودش راضی است به رفتن من.

لینک کوتاه کپی شد

جی پلاس ـ منصوره جاسبی: چند وقتی بود که مدام از رفتن برای تفحص شهدا حرف می زد و من[1] هم مخالفت کرده و می گفتم: تو[2] که تخریبچی نیستی و الان هم زمان جنگ نیست، در ضمن شما جبهه ات را هم رفته ای و حالا آمده ای که سرپرستی فرزند مرا به عهده بگیری و من راضی نیستم که بروی. آنقدر با من صحبت کرد که توانست رضایت مرا بگیرد و می گفت: بگذار من بروم بعد از یک هفته می آیم و شما را هم با خودم می برم.

محمدرضا[3] هم از اینکه قرار است پدرش او را با خود به اندیمشک ببرد بسیار خوشحال بود.

دوستانش به باقرزاده[4] گفته بودند که سعید با همسر یک شهید ازدواج کرده است و وقتی برای گرفتن حکمش می رود، او حکمش را امضا نمی کند و سعید هم کوتاه نمی آید و می گوید: همسر شهید خودش راضی است به رفتن من.[5]

 
  1. محبوبه خاکپور، همسر شهیدان رضا مؤمنی و سعید شاهدی.
  2. شهید سعید شاهدی (متولد اسفند سال 47) که در دوم دی ماه سال 74 به هنگام تفحص شهدا در ارتفاعات 112 فکه به شهادت رسید.
  3. محمدرضا مؤمنی، فرزند شهید رضا مؤمنی.
  4. سید محمد باقرزاده، مسئول کمیته جستجوی مفقودین ستاد کل نیروهای مسلح.
  5. برگرفته از گفت و گوی همسر شهید.

 

دیدگاه تان را بنویسید