چند روزی همقدم با شهید هاشمی-۴

نان های سردی که مال بیت المال بود

با دو سه تا نان سرد وارد شد و گفت یادت باشد به جای آنها نان ببرم.

لینک کوتاه کپی شد

جی پلاس ـ منصوره جاسبی: اول صبحی که داشت برای رفتن به منطقه آماده می شد، بانو پرسید: برای شام برمی گردی؟ و علی(1) پاسخ داد: با خداست، کاری نداشته باشم حتما می آیم.

و بانو که هیچ بار درخواست خریدی از او نداشت برای اولین بار گفت پس آمدی نان هم بگیر.

سید لبخندی زد و گفت: چشم اگر یادم ماند حتما می گیرم.

عقربه های ساعت از 9، 10، 11 و 12 گذشت که بالاخره سر و کله علی آقا با دو سه تا نان سردی که دستش بود، پیدا شد. 

بانو جلو رفت و بعد از سلام و خسته نباشید گفت اینها را از کجا گرفتی؟ که علی گفت: جلسه تا دیروقت طول کشید مجبور شدم این نان ها را از سپاه بیاورم یادت باشد که باید جای آنها نان ببرم.

او خنده ای کرد و گفت: حالا مگر سپاه با این دو سه نان ورشکست می شود که علی پاسخ داد: نه موضوع این نیست موضوع بیت المال مسلمین است که باید رعایت شود.

 

1.  شهید سید علی هاشمی، فرمانده قرارگاه نصرت که در آخرین روزهای جنگ یعنی در چهارم تیرماه سال 67 به شهادت رسید و پیکر مطهرش 22 سال بعد از گمنامی به در آمد.

 

دیدگاه تان را بنویسید