چند روزی همقدم با شهید رجایی-۳

شهید رجایی در چه شرایطی مسئولیت اداره کشور را پذیرفت؟

با اینکه شهید رجایی در شرایط بسیار سختی مسئولیت ریاست جمهوری را پذیرفت اما بسیار متوکل و با روحیه بود.

لینک کوتاه کپی شد

جی پلاس ـ منصوره جاسبی: اوضاع بسیار نابسامان بود، بنی صدر[1] فرار کرده بود، تیراندازی ها از سی ام خرداد ماه شروع شده و نماینده امام در شورای عالی دفاع[2] مجروح شده بود، درگیری ها میان طرفداران بنی صدر و طیف انقلابی های خط امام بالا گرفته بود و...در آن روزها که با عزل بنی صدر از ریاست جمهوری، قوه مجریه بدون رئیس باقی مانده بود، شورای موقت ریاست جمهوری تشکیل شد و بر اساس تصمیم این شورا، مسئولیت تعیین سرپرستی و مراجعه های دفتر ریاست جمهوری به عهده رجایی که آن زمان نخست وزیر کشور بود گذاشته شد؛ از طرفی مقرر شد که مصوبات مجلس هم به امضای نخست وزیر رسیده و ابلاغ شود و دوم مرداد ماه هم برای دومین دوره انتخابات ریاست جمهوری تعیین شد.

 و بعد از همه این اتفاق ها، روز هفتم تیر[3] با انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی، بسیاری از کلیدی ترین شخصیت های نظام از جمله شهید بهشتی که ریاست قوه قضاییه را بر عهده داشت به شهادت رسیده بود و اینگونه شد که مجلس به علت کمی اعضا از اکثریت افتاد.

و حال باید این خبر به گوش آیت الله خامنه ای رسانده می شد. محسن رضایی در خاطره ای می گوید:

من[4]، حاج احمد آقا[5] و آیت الله هاشمی[6] خود را به دفتر شهید رجایی[7] رساندیم، آقای ربانی املشی[8] هم حضور داشت. نمی دانستیم چطور این خبر را به گوش آقای خامنه ای برسانیم. ایشان به شهید بهشتی علاقه بسیاری داشت و تازه هم تحت عمل جراحی قرار گرفته بود.

نماز را به امامت شهید باهنر[9] خواندیم و نشستیم تا تصمیم بگیریم که چه کنیم. شهید رجایی آنقدر آرام بود که هنوز بعد از گذشت سال ها، آرامشش را به خاطر دارم. او بسیار باروحیه و شخص متوکلی بود.

به این نتیجه رسیدیم که به آقای خامنه ای بگوییم که اتفاق کوچکی برای شهید بهشتی افتاده و بعد کم کم خبر را به ایشان برسانیم.

بعد از آن هم مسائل امنیتی کشور مطرح شد. به علت شرایط نامناسب همه فکر می کردند نظام سقوط کرده است.

بالاخره خبر را به آقای خامنه ای رساندیم و چند روز بعد از انفجار هفتم تیر، نمایندگان مجروح را با تخت به مجلس می آوردیم.[10]

 
  1. ابوالحسن بنی صدر، اولین رئیس جمهور ایران بعد از انقلاب اسلامی بود که بعد از خیانت های مختلف، به وسیله امام خمینی از مقام خود عزل و سپس با چهره مبدل از کشور فرار کرد.
  2. آیت الله خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی که آن دوره،‌ این مسئولیت را بر عهده داشتند.
  3. روز هفتم تیرماه سال 60، شهید بهشتی و جمعی از مسئولان بلندمرتبه کشور از جمله نمایندگان مجلس شورای اسلامی و وزرا در دفتر حزب جمهوری اسلامی گرد هم آمده بودند که با انفجار این دفتر به وسیله منافقان شهید بهشتی و 72 نفر از جمع حاضر به شهادت رسیده و جمعی نیز مجروح شدند.
  4. محسن رضایی،‌ دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام.
  5. مرحوم حجت الاسلام سید احمد خمینی، فرزند امام خمینی.
  6. مرحوم آیت الله اکبر هاشمی رفسنجانی، رئیس فقید مجمع تشخیص مصلحت نظام.
  7. شهید محمدعلی رجایی، رئیس جمهور ایران که به همراه شهید محمدجواد باهنر، نخست وزیر در هشتم شهریورماه سال 60 در اثر انفجار دفتر ریاست جمهوری به دست منافقان به درجه شهادت نایل آمدند.
  8. مرحوم آیت الله محمدمهدی ربانی املشی از فقهای شورای نگهبان  که در هفدهم تیرماه سال 64 به طرز مشکوکی از دنیا رفت و بعدها در اعترافات مهدی هاشمی به شهادت او اشاره شد.
  9. شهید محمدجواد باهنر، نخست وزیر ایران.
  10.  برگرفته از خاطره محسن رضایی.

 

دیدگاه تان را بنویسید