سوریه را «زیبا» بُردیم

اما بُردن همیشه لذتبخش است، به ویژه وقتی که تیم با گل‌های زیاد و زیبا می‌برد. به ویژه اگر مقابل حریفانی مثل سوریه باشد که معمولاً سرسخت هستند و یادمان نرفته که بازیکنان آنها بعد از آخرین بازی مقدماتی جام جهانی 2018 و تساوی 2-2 مقابل ایران در رختکن چطور کُری خواندند.

لینک کوتاه کپی شد

به گزارش جی پلاس، احسان محمدی در یادداشتی درباره بازی ایران و سوریه نوشت: 

هنوز زود است، خیلی زود، برای اینکه اسم این تیم را بگذاریم؛ تیم مارک ویلموتس، اما «ایران زیبا بود». «زیبا بازی نکردن» یکی از گله‌های مردم از تیم کارلوس کی‌روش بود. اینکه حتی وقتی تمام ستاره‌های داخلی و لژیونرها را در اختیار داشتیم و مقابل تیم‌های درجه دو آسیا هم قرار می‌گرفتیم.

انگار به پای بازیکنان، بندی نامرئی بود که در خط دفاع و میانی بمانند و حمله نکنند. کم گل می‌زدیم و معمولاً با حداقل نتیجه می‌بردیم اما ایران علاوه بر ارائه یک بازی هجومی، توانست با پنج گل سوریه را در یک دیدار دوستانه شکست بدهد.

درک اینکه این بازی «دوستانه» بود آسان است، اینکه سوریه با تمام نفرات نیامده بود، اسکلت تیم همانی بود که کی‌روش برایمان ساخت، هنوز زود است و عیار تیم مقابل حریفان واقعی شناخته خواهد شد و ... 

اما بُردن همیشه لذتبخش است، به ویژه وقتی که تیم با گل‌های زیاد و زیبا می‌برد. به ویژه اگر مقابل حریفانی مثل سوریه باشد که معمولاً سرسخت هستند و یادمان نرفته که بازیکنان آنها بعد از آخرین بازی مقدماتی جام جهانی 2018 و تساوی 2-2 مقابل ایران در رختکن چطور کُری خواندند.

گل دوم ایران روی پاس زیبا و پشت پای کریم انصاری‌فر و گل سوم مهدی طارمی با برگردان، حتی اگر مقابل یک تیم محلی هم به ثمر می‌رسید زیبا بود. دلمان برای فوتبال زیبا و پرگل تنگ شده بود. حتی در لیگ هم با فقر گل مواجه بودیم. 

مهدی طارمی با نمایش چشم‌نوازش حتی پرسپولیسی‌هایی که به شدت از او گله‌مند هستند را وسوسه کرد که یک بار دیگر او را در پیراهن قرمز ببینند. #کارلوس_کی‌روش او را از هر بازیکن ایرانی دیگری بیشتر دوست داشت و معتقد بود در میان سه بازیکن کامل ایران باید اسمش را نوشت. او با هت‌تریک شب گذشته به نظر خودش را در دل ویلموتس جا کرد.

عملکرد طارمی همیشه غافلگیرکننده است، گاهی مثل بازی با پرتغال در دقیقه 90 قادر است توپ را از یک قدمی بیرون بزند و یک ملت را مایوس کند و گاهی با برگردان گل می‌زند. تصور بازگشت او به پرسپولیس دشوار نیست، کافی است برگردد، دو گل بزند و دوباره از روی سکوها شعار «مهدی آقای گل» را بشنود! در فوتبال ایرانی خیلی زود جای «بی» و «با» قبل از «تعصب» عوض می‌شود!

این پیروزی در هر حال در کارنامه مارک ویلموتس ثبت می‌شود. یک شروع امیدوارکننده در روزهایی که به شدت به امیدواری نیازمندیم. ویلموتس کنار زمین ایستاد، با آنکه هنوز تعداد تمرین‌های او به این تیم به پنج بار نرسیده است اما به نظر می‌رسد رابطه نزدیکی با بازیکنان پیدا کرده، او شوربخشی کی‌روش را دارد، گرچه باید در بازی‌های زیر فشار هم او را دید.

نکته امیدبخش دیگر این تیم، حضور وحید هاشمیان روی نیمکت است. یک انتصاب بی‌مانند در تاریخ ایران زمین! از این زاویه که معمولاً هر انتصابی در هر عرصه‌ای موجب تشکیل دو قطبی شدید می‌شود اما بازخوردهای ناشی از انتصاب وحید هاشیمان تقریباً یکصدا مثبت بود. همه او را با رفتاری موقرانه، ادبیات شسته‌رفته و کنترل‌شده و نظم و حرفه ای‌گری می‌شناسند.

 ثبات رفتار و حتی سیمای او در نوع خودش مثال‌زدنی است، هنوز انگار همان پسر لاغر و ترکه‌ای تیم پاس است که در اولین بازی ملی زیر نظر #منصور_پورحیدری در بازی‌های آسیایی 1998 بانکوک توانست دوگل برتری ایران را مقابل قزاقستان بزند اما هرگز رگه‌ای غرور در رفتارش دیده نشد. او یک دستیار – مربی – مترجم است که شاید در نهانش امیدوار است مثل یواخیم لو در کنار یورگن کلینزمن عمل کند. ابتدا کمک و بعد سرمربی. چرا که نه؟

همه برای اظهارنظر محتاط هستیم اما شب خوبی بود. شبی که هرکدام از ما فراموشش کنیم، اللهیار صیادمنش پسر دوست داشتنی و کم سن و سال فوتبال ایران فراموشش نخواهد کرد. اولین گل ملی آن هم وقتی شما کمتر از 18 سال سن دارید و کمتر از 15 دقیقه فرصت بازی کردن، چیزی نیست که فراموش شود.

 

دیدگاه تان را بنویسید