داستان شهادت سه برادر

جی پلاس ـ منصوره جاسبی: سه برادر بودند، حسین(1)، حسن(1) و عباس که در سال های متفاوت به شهادت رسیدند و این قصه کوتاهی از عباس است:

قبل از آنکه به دنیا بیاید، آقایی در خواب به مادر گفت نام پسرتان عباس است و همین شد تا اسم عباس را برایش انتخاب کردند.

یک ماهه شده بود که بیماری سختی گرفت و او را در بیمارستان بستری کردند، بیماری آنقدر پیش رفت که نوزاد را بیهوش کرد. مادر دل توی دلش نبود و مدام بی تابی می کرد و دکترها هم برای دلداریش می گفتند نگران نباشید او خوب می شود و بعدها هم یکی از ماها.

نه تنها عباس بهتر نشد که خونریزی پوستی هم کرد و این نگرانی مادر را بیشتر و بیشتر کرد. دیگر امانش بریده شده بود خود را به امامزاده سید نصر الدین رساند و به عباس بن علی(ع) متوسل شد. به خانه که رسید تلفن به صدا در آمد. از بیمارستان بودند و از پدر خواستند تا برای عباس دارو ببرد.

مادر نگران و مضطرب منتظر بازگشت همسر بود که او با لبانی خندان از در وارد شد و گفت: خدا را شکر می گویند که عباس دیشب شفا گرفته است. یکی از پزشکانی هم که به تازگی از امریکا آمده بود، عباس را دید و گفت: در حال حاضر هیچ خطری او را تهدید نمی کند اما باز هم از مادر خواستند که از او مراقبت کند و تا 16 سالگی تحت نظر باشد.

مادر پنج ماه به مراقبت ویژه از عباس ادامه داد و او در این دوره حتی تب هم نکرد.

با اینکه خواسته بودند تا 16 سالگی تحت مراقبت باشد اما حالا این عباس آقای کوچک، نوجوانی 13 ساله بود که راه جبهه را در پیش گرفته بود و عملیات های والفجر 8، کربلای 5، بیت المقدس2، 4، 7 و نیز تک عراق به سال 1367 شاهد حضور عباس بودند. اما آرزویش برای شهادت محقق نشد تا اینکه در عملیات برون مرزی انتفاضه 1370 شرکت کرد و بعد از آن نیز به خیل بچه های تفحص شهدا پیوست.

... پنجم خرداد سال 75 مصادف با هفتم محرم الحرام بود که عباس به هنگام تفحص شهدا در کانال والمری مهمان شهدایی شد که روزگاری را برای پیدا کردن پیکرهای مطهرشان سپری کرده بود.

حالا دیگر تنها حسین مانده بود که به دو برادر شهیدش بپیوندد.(3)

1. شهید حسین صابری در سال 1376 به هنگام تفحص شهدا به شهادت رسید.

2. شهید حسن صابری در عملیات بیت المقدس 2 به شهادت رسید.

3. برگرفته از گفت و گوی مادر شهید.

ادامه دارد...