چند روزی همقدم با همسر شهید روزی طلب-۲

عکس العمل پدر و مادر عبدالحمید به هنگام شنیدن خبر شهادتش چه بود؟

پدر با شنیدن خبر شهادت عبدالحمید سجده کرد اما مادر گفت: دامنم آتش گرفت و یاد روزی افتاد که او وصیتی برای خاک سپاری اش می کرد و... .

لینک کوتاه کپی شد

جی پلاس ـ منصوره جاسبی: با پیروزی انقلاب، کم کم پایگاه های مقاومت در مساجد شکل گرفت و عبدالحمید[1] که خود بچه ای تیز و با درایت بود جذب این پایگاه ها شد. هر چه ایام می گذشت، سر و کله منافقان بیشتر می شد تا جایی که دیگر سال 60 مقابل مردم و نظام ایستادند و اسلحه کشیدند، عبدالحمید شناخت دقیقی از آنها پیدا کرده بود و سعی می کرد توجه دیگران را نیز به این مساله جلب کند و همین قضیه باعث شد که وی در درگیری های سال 60 چندین مرتبه مجروح شود.

او ابتدا وارد بسیج شد و با گذراندن دوره آموزشی، شهریور 60 وارد سپاه شد و شهادتش در مرحله دوم عملیات بیت المقدس و در فکه به تاریخ اردیبهشت سال 61 رقم خورد.

ماه رجب بود که یکی از همسایه ها که خبر شهادت عبدالحمید را دریافت کرده بود، جمیله بانو[2] را به خانه شان دعوت کرد و خبر شهادت را به او داد و گفت که قصد دارند ماجرا را به گوش مادرش برسانند اما اگر این کار را خودش انجام دهد بهتر است. فقط از او خواست تا خبر را برساند.

به خانه آمد، صفایی به حیاط داد و همه جا را برای پذیرایی از مهمانان آماده کرد، مادر تعجب کرد و گفت: دخترم امروز زرنگ شده ای، خودش را جمع و جور کرد تا مبادا رفتاری از او سر زند که مادر متوجه مساله ای بشود. به سراغ پدر رفت و از او نظرش را درباره رفتن به نماز جمعه سوال کرد. هر دو با هم راهی نماز شدند و به هنگام برگشت از بلوار وسط خیابان متوجه حجله ای شد که مقابل خانه کار گذاشته بودند. همان جا پدر را نگه داشت، به اندازه یک عرض خیابان فرصت داشت تا خبر شهادت برادرش را بدهد. از پدر پرسید اگر خبر شهادت عبدالحمید را بشنوید چه می کنید؟! او همان جا سر به سجده گذاشت و سپس بلند شد و جمیله به خود اجازه داد که بگوید عبدالحمید شهید شده است.

اما مادر با شنیدن این خبر، گفت که دامنم آتش گرفت و یاد روزی افتاد که حمید قصد رفتن داشت، قرانی آورد و از مادر خواست تا به قران سوگند یاد کند که بعد از شهادتش به وصیتش عمل می کند. او از مادر خواسته بود که جنازه اش را شبانه دفن کنند، مادر تعجبی کرده و گفته بود: این رفتار که مربوط به اعدامی هاست. عبدالحمید پاسخ داده بود: وقتی پیکر مطهر حضرت زهرا(س) و حضرت امیر(س) را شبانه دفن کردند من خجالت می کشم که جنازه ام به عنوان یک شهید در خیابان ها چرخیده و تشییع شود.

22-23 روز بعد حمید شهید شد و طبق وصیتش با افرادی محدود که خودش نام برده بود، شبانه به خاک سپرده شد.[3]

 
  1. شهید عبدالحمید حسینی که در اردیبهشت سال 61 در جریان عملیات آزادسازی خرمشهر در منطقه فکه به شهادت رسید.
  2. بانو جمیله حسینی، خواهر شهید و همسر شهید روزی طلب.
  3. برگرفته از گفت و گوی همسر شهید روزی طلب.

 

دیدگاه تان را بنویسید