چند روزی همقدم با شهید حمید تقوی فر-۴

علت دلخوری حمید از بانو چه بود؟

پاسخ دلشوره های بانو، چفیه ای بود که داعشی آن را سوراخ کرده اما نتوانسته بود هیچ آسیبی به سر حمید بزند.

لینک کوتاه کپی شد

جی پلاس ـ منصوره جاسبی: حمید[1] ارثیه خانه پدری را از خواهرها و برادرهایش خریده بود و مشغول تبدیل آنجا به یک مرکز فرهنگی بود و برای همین مدام به اهواز رفت و آمد داشت، آن روز به بانو[2] زنگ زد و از او خواست تا به اهواز برود و چند روزی بماند و بعد با هم بازگردند. بانو نیز به درخواست حمید لبیک گفت و راهی شد و غافل از آنکه این آخرین سفری است که با هم دارند. وقتی به فرودگاه رسید، برعکس همیشه حمید را دید که به انتظارش نشسته و نگاهش قسمت مسافران را می کاود، آخر همیشه یا در حال صحبت کردن با تلفن همراهش بود یا چند نفری دور او را گرفته بودند. از شب قبل که حمید چنین درخواستی کرده بود همه وجود بانو را دلشوره و اضطراب گرفته بود و گمان نمی کرد که در فرودگاه بتواند او را سالم ببیند و فکر می کرد که حتما کسی آنجا منتظرش است تا او را به بیمارستان ببرد.

وقتی به هم رسیدند پروین بانو لبخندی زد و بعد از سلام و احوالپرسی گفت چه عجب شما یک بار به سمت ما نگاه کردی؛ و همین طور حرف هایشان به خنده و شوخی گذشت و او از دلشوره های دیشب تا امروزش گفت و حاج حمید هم خنده ای کرد و گفت تو که دیگر در همه این سال ها باید به این شرایط عادت کرده باشی پس دیگر دلشوره ات برای چیست؟ و بعد خنده مرموزی کرد و ادامه داد البته دلشوره ات بی مورد هم نبوده است و بعد چفیه دور گردنش را نشان داد و گفت ببین. سوراخی روی چفیه بود و قصه اش از این قرار بود که وقتی حاج حمید برای سرکشی به سنگرها رفته بود یکی از نیروهای داعش به سمتش شلیک می کند و با اینکه چفیه روی سرش بود، گلوله به سرش برخورد نمی کند و فقط چفیه را سوراخ می کند و حمید با خنده اینگونه به بانو گفت که داعشی سر به این بزرگی را ندید و چفیه را نشانه رفت. بانو اخم هایش را در هم کشید و گفت آخر حمید جان این موضوع خنده دارد؟! مگر قرار نبود که شما فقط برای آموزش بروی و آنجا نجنگی؟ بگذار عراقی ها خودشان بجنگند.

با این حرف پروین بانو اخم های حمید در هم رفت و بسیار ناراحت شد، انگار او در حرف زدنش بی احتیاطی کرده بود، با دلخوری گفت: مگر جنگ ایران و عراق است که من بگذارم آنها خودشان بجنگند؟! امروز جنگ اسلام با کفر است و اسلام حد و مرز ندارد و هر جا که صدای مسلمانی شنیده شود باید برای کمکش رفت. [3]

 
  1. سردار شهید سید حمید تقوی فر که مسئولیت آموزش به برادران عراقی در مبارزه با داعش را بر عهده داشت و سرانجام در تاریخ ششم دی ماه سال 93 به شهادت رسید.
  2. بانو پروین (پری) مرادی.
  3. برگرفته از گفت و گوی همسر شهید.

 

دیدگاه تان را بنویسید