روایت انقلابی که ۴۰ ساله شد-۶۳

موضع مردم در مقابل بستن فرودگاه‌ها چه بود؟/آیت الله هاشمی چگونه از کشته شدن جوان‌ها جلوگیری کرد؟

به دنبال بسته شدن فرودگاه ها، موج اعتراض مردمی بالا گرفت و روحانیون مبارز دست به تحصن زدند. مردم به حمایت از این تحصن پرداختند و به سوی دانشگاه راهی شدند و... .

لینک کوتاه کپی شد

جی پلاس: ‌‌اعلان بستن فرودگاه مهرآباد و به تأخیر افتادن بازگشت امام به وطن، موج تازه ای از‌‎ ‎‌تظاهرات و اعتصابهای گسترده از جمله راهپیمایی شکوهمند و پرجوش و خروش 28 ‌‎‌صفر را به همراه آورد.‌

‌‌شعارهایی که مردم در راهپیمایی 28 صفر (7 بهمن 1357) و تظاهرات پراکنده دیگر‌‎ ‎‌مطرح می کردند، از جمله شعار «وای به حالت بختیار، اگر فردا امام نیاد، اگر فردا امام‌‎ ‎‌نیاد، مسلسلها بیرون میاد» یا «وای اگر خمینی حکم جهادم دهد ـ ارتش دنیا نتواند که‌‎ ‎‌جوابم دهد» به خوبی روحیه مردم را در به مبارزه طلبیدن دشمن نشان می داد.‌

‌‌در این اوضاع و احوال، فکر تحصّن اعتراضی روحانیان مبارز دانشگاه تهران (در‌‎ ‎‌تاریخ 8 بهمن 1357)، در جمع ما مطرح و در همان لحظات اولیه با شرکت دهها نفر از‌‎ ‎‌روحانیان که بعداً تعداد آنها به صدها نفر رسید، به سرعت شکل اجرایی گرفت.‌

‌‌مردم در حمایت از این تحصن به سوی دانشگاه به حرکت درآمدند و وقتی از سوی‌‎ ‎‌نیروهای نظامی مستقر در میدان انقلاب(24 اسفند)، متوقف شدند، شروع به درگیری و‌‎ ‎‌مقابله کردند که این کار در چند نوبت انجام شد. ولی سختترین درگیری در بعد از ظهر‌‎ ‎‌اولین روز تحصن روی داد که در نتیجۀ آن، عده زیادی شهید و مجروح شدند و مردم‌‎ ‎‌جنازه شهدا را به دانشگاه آوردند و در خیابانها گرداندند، آنها با عصبانیت شعار‌‎ ‎‌می دادند: «رهبران ما را مسلح کنید» در چنین شرایطی جمعیت زیادی هم در صحن و در‌‎ ‎‌داخل مسجد دانشگاه حضور داشتند که لازم بود هم آنها را مشغول بسازیم و هم کنترل‌‎ ‎‌کنیم تا حوادث تلخ دیگری روی ندهد. ‌

‌‌به همین دلیل من نیز مثل جمع دیگری از دوستان، در اجتماع این مردم در مسجد‌‎ ‎‌سخنرانی کردم و با ارائه تحلیلی گفتم: «رژیم در مقابل فشار افکار عمومی داخل و‌‎ ‎‌خارج نمی تواند زیاد مقاومت کند و در نهایت مجبور خواهد شد که با آمدن امام‌‎ ‎‌موافقت کند» و یک بار دیدم که جوانها بی محابا در معرض خطر اصابت گلوله قرار‌‎ ‎‌می گیرند. به میان جمعیت رفتم و عبای خودم را از دوش درآورده و در مقابل آنها ایستادم‌‎ ‎‌و به آنها گفتم، حق ندارید که چنین کارهایی بکنید و بعد هم آنها را همراهی کردم و آنها‌‎ ‎‌هم همانجا ماندند و شعار «رهبران ما را مسلح کنید» دادند.‌

‌‌امام دربارۀ این کشتارهای دسته جمعی در تهران و در چند شهر دیگر، اعلامیه ای (در‌‎ ‎‌تاریخ 9 بهمن 1357) صادر و تأکید کردند «تا دیروز محمد رضاى خائن، ارتش را با آتش گشودن روى ملت و برادران و خواهران خود ننگین کرد، اکنون نوکر یا نوکران خائنش، این خدمت به استعمار را به عهده گرفتند»‌(صحیفه امام؛ ج 6، ص 1)‌ و پس از تشکر از مردم برای تحمل این همه‌‎ ‎‌مصیبت و زحمت، افزودند «من در اولین فرصت خودم را نزد شما مى‌ بینم تا در شادى و غم با شما سهیم باشم و با هم در صف واحد به اعمال عمّال اجانب خاتمه دهیم‌.» (همان؛ ص 2)

 

 

برشی از کتاب امام خمینی(س) به روایت آیت الله هاشمی رفسنجانی؛ ص 73-74؛ چاپ سوم (1386)؛ ناشر: چاپ و نشر عروج.

‌‎ ‎

 

دیدگاه تان را بنویسید