روزهای پاریس به روایت صادق طباطبایی-۷

امام چگونه از دانشجویان دلجویی کردند؟

هنوز مقدمات برای دیدارهای امام در نوفل لوشاتو فراهم نشده بود که یکی دو نفر شیطنت کرده و گفته بودند که بعضی از ارتباط امام با دانشجویان جلوگیری می کنند.

لینک کوتاه کپی شد

جی پلاس: ‌‌امام‌ در جمع‌ دانشجویان‌ که‌ برای‌ دیدار ایشان‌ از سراسر اروپا به‌ پاریس آمده‌ بودند‎ ‎‌سخنرانی‌ کردند. البته‌ روز قبل‌ نیز عده‌ کثیری‌ از دانشجویان به خانه‌ امام‌ در پاریس‌‎ ‎‌مراجعه‌ کرده‌ و شنیدند که‌ امام‌ در نوفل‌ لوشاتو هستند. در نوفل‌ لوشاتو، مراحل‌ استقرار‎ ‎‌امام‌ کامل‌ نشده‌ و هنوز وسیله‌ انتقال‌ آن همه‌ دانشجو برای‌ دیدار امام‌ فراهم‌ نشده‌ بود.‎ ‎‌ظاهراً یکی‌ دو تن‌ از افرادی که‌ در جریان‌ اختلافات‌ بعضی‌ از برادران‌ در پاریس‌ قرار‎ ‎‌گرفته‌ بودند، از روی‌ شیطنت‌ اظهار داشته‌ بودند که‌ آنان‌ امام‌ را دوره کرده‌ و از ارتباط‎ ‎‌ایشان‌ با دانشجویان‌ جلوگیری‌ کرده‌اند. شب‌ هنگام احمد آقا مطلب‌ را به امام‌ گفت‌ و‎ ‎‎امام‌ گفتند من‌ خودم‌ شخصاً به‌ دیدار آقایان‌ به‌ پاریس‌ خواهم رفت. در جای‌ دیگر هم‌‎ ‎‌گفته‌ام‌ که‌ امام‌ علی رغم‌ کهولت‌ سن‌ پیوسته‌ در تکاپو بودند و جز چند ساعت‌ خواب،‎ ‎‌بقیه‌ اوقات‌ را مشغول‌ کار بودند. توان‌ و تحرک‌ و نشاط‌ ایشان‌ واقعاً حیرت‌آور بود.‌

‌‌روز بعد، ترتیب دیدار دانشجویان در نوفل لوشاتو با امام داده شد. امام خطاب به ‌‎ ‎‌آنها گفتند‌:‌

از قرارى که بعضیها مى‌ گفتند، مثل اینکه بعضى از آقایان آمده بودند اینجا و من نبودم و مثل اینکه قدرى توهّم این را کردند که کسى دخالت داشته در این معنا؛ و این طور نبوده است. مزاج من اولًا اقتضاى اینکه خیلى بنشینم و اینجاها باشم ندارد. از جهتى جایى بیرون گرفته‌ اند براى اینکه من استراحت کنم. امروز هم که شنیدم آقایان اینجا تشریف مى‌ آورند، از این جهت آمدم که خدمت آقایان برسم. من عادت به تشریفات ندارم که مثلًا بین من و کسى واسطه باشد، حجاب باشد. این خلاف ادب اسلام است. من در اختیار همه آقایان هستم به مقدارى که قدرت داشته باشم. یکوقت هم، قدرت نیست از باب اینکه ما شاء اللَّه شماها جوان هستید و ان شاء اللَّه وقتى که به پیرى رسیدید، آن وقت مى‌ دانید که آن اقتضائاتى که در جوانها هست، در پیر نیست. ما حالا دیگر نفسهاى آخر است که مى‌ کشیم، و امیدواریم که بتوانیم همه‌ مان خدمت کنیم به اسلام، خدمت کنیم به مسلمین، خدمت کنیم به وطن خودمان‌....

 

 

برشی از کتاب خاطرات سیاسی اجتماعی دکتر صادق طباطبایی؛ ج 3، ص 46-47؛ چاپ سوم (1392)؛ ناشر: چاپ و نشر عروج.

 

 

دیدگاه تان را بنویسید