روایت انقلابی که ۴۰ ساله شد-۴۰

رژیم چگونه سربازان را به کشتن مردم مشهد ترغیب می کرد؟ / مایحتاج اولیه مردم چگونه تامین می شد؟

به دنبال وقایع خونین نهم و دهم دی ماه 57 در مشهد، استاندار خراسان از سمت خود استعفا داد و راهی تهران شد. در مشهد سه روز عزای عمومی اعلام شد و رژیم با انتشار خبری جعلی به شایعه پراکنی پرداخت.

لینک کوتاه کپی شد

جی پلاس: روز یکشنبه دهم دی‌ماه 1357 رژیم جهت تحریک سربازان به تیراندازی به‌سوی مردم جنازه دو دژبان کشته شده و اجساد سوخته شده سینما شهر فرنگ را در صبحگاه به آنها نشان داده، افسر آنها به آنها می‌گوید: «این بود رفتار مردم با برادران سرباز شما که اینک جنازه متلاشی شده آنها را دیدید اگر تیراندازی نکنید آنها شما را خواهند کشت و اگر فرار کنید ما شما را دستگیر و تیرباران خواهیم کرد. پس بکشید تا کشته نشوید. امروز را دست خالی باز نگردید و انتقام برادران خود را باز ستانید».

در این روز جمعیت بسیاری از اقشار مختلف مردم در بیوت علما تجمع کرده بودند لذا سید محمدعلی شیرازی که از هشدار اویسی مبنی بر به‌راه‌ انداختن جوی خون، سعی در متفرق کردن مردم نموده با برداشتن بلندگویی فریاد می‌زد که هر کسی امروز کشته گردد، شهید محسوب نمی‌گردد. لذا از آنها خواست تا به خانه‌های خود برگردند. اما این سخنان تأثیری از خود بر جای نگذاشت و مردم دائماً شعار می‌دادند «توپ، تانک، مسلسل دیگر اثر ندارد، به مادرم بگویید دیگر پسر ندارد». بنابر این جمعیت از مقابل منازل قمی، سید کاظم مرعشی و شیرازی به تظاهرات پرداخته و طی درگیری شدیدی با مأموران مسلح هزاران نفر دستگیر و کشته شدند. در این روز حتی به مردمی که به منزل شیرازی پناهنده شده بودند حمله و چهارده نفر کشته شدند.

درباره تعداد کشته شدگان این دو روز مشهد ارقام صحیحی وجود ندارد. به نقلی در این دو روز دو هزار نفر کشته شده‌اند. روزنامه آفتاب شرق در یکی از شمارگان خود پس از توضیح حوادث نهم و دهم دی ماه مشهد تعداد کشته شدگان را در ابتدای روز نهم دی در خیابان بهار و مقابل استانداری 37 نفر و تعداد کشته شدگان را در بیت شیرازی 24 نفر اعلام می کند. در نقلی دیگر تنها در روز دهم دی سه هزار کشته و دو هزار زخمی و در نهم دی دویست کشته و چهارصد نفر زخمی شده‌اند. بر اساس اسناد ساواک در درگیری های روز دهم دی ماه 170 نفر کشته و تعدادی زخمی شده اند و در گزارشی از شیخان به مرکز تعداد کشته شدگان در روز نهم، بیست نفر قید شده است.

به دنبال این حوادث سه روز در مشهد تعطیلی عمومی اعلام شد و چون این مسأله باعث کمبود نان و مایحتاج اولیه مردم شد لذا مبارزین شهرهای مجاور مشهد کامیونهای حاوی نان و خواروبار به مشهد ارسال و علما آن را میان مردم تقسیم کردند. شب یازدهم هم طی حمله به منزل شیرازی هم چند نفر کشته شدند لذا مردم در مبارزه‌ای انتقام‌جویانه علیه نظامیان سرهنگ کلالی، رئیس توپخانه، سرهنگ افشین، معاون ساواک مشهد، و همچنین معاون کلانتری شماره چهار، دو پاسبان، سه مأمور آگاهی و دو سرباز را به قتل رساندند. بر اثر این فشارها سپهبد عزیزی، استاندار خراسان، و نایب التولیه آستان قدس رضوی از سمت خود استعفا و به تهران عزیمت می‌نماید. به دنبال پخش خبری از رادیو مبنی بر کشته شدن سرهنگی در بیمارستان امام رضا، جامعه پزشکی مشهد طی صدور اعلامیه ای در تقبیح عمال رژیم در قتل عام مردم بیگناه مشهد طی دو روز گذشته، این عمل را توجیه اقدامات آنها دانستند. آنها در این اعلامیه می افزایند که مطلب مذکور از زبان پرستاری بوده که اصلا وجود خارجی نداشته و رژیم می خواهد با اینگونه شایعه پراکنی ها میان مردم و نیروهای مسلح جدایی افکند.

پس از این حادثه شایعاتی در سطح شهر به منظور ایجاد رعب و وحشت منتشر شد. مأموران ساواک طی تماسهای تلفنی به‌طور ناشناس به مردم اخطار می‌کردند از منازل خود خارج نشوند. همچنین اعلامیه‌هایی مبنی بر برپایی مجلسی در مسجد گوهرشاد به مناسبت شهدای وقایع نهم و دهم دی پخش شد. روز دوازدهم دی تمام شبستانها و صحن مسجد جامع گوهرشاد مملو از جمعیتی بود که جهت برپایی مجلس سوگواری و بزرگداشت آمده بودند. در این مجلس شیخ علی تهرانی و هاشمی‌نژاد به سخنرانی پرداخته، هاشمی‌نژاد وقایع روزهای شنبه و یکشنبه را تشریح و درباره شکست دولت نظامی ازهاری سخن می‌گوید. ایشان در ادامه سخنانش به راهپیماییهای تاسوعا و عاشورا اشاره و از مردم می‌خواهد شبها از ساعت نه برنامه تکبیر را اجرا نمایند.

دیوارهای شهر در این روزها با شعارهایی چون «مرگ بر شاه، درود بر خمینی، استقلال، آزادی حکومت اسلامی، مرگ بر کمونیست شوروی و امپریالیسم امریکایی و چین، سکوت هر مسلمان خیانت است به قرآن، محصل به‌پا خیز معلمت کشته شد، محرم قیام ملت ماست، ارتش دنیا دشمن می‌کشد، ارتش ما برادر می‌کشد، کارگر، کشاورز اسلام حامی توست» پوشانده شده و همچنین اعلامیه‌های علما در سطح شهر توزیع و ضمن نصب شدن به دیوار مساجد، مردم آنها را مطالعه می‌کنند.

 

برشی از کتاب نقش علمای مشهد در انقلاب؛ ص 329-331؛ چاپ اول (1389)؛ ناشر: چاپ و نشر عروج.

 

دیدگاه تان را بنویسید