روایت انقلابی که ۴۰ ساله شد-۱۹

تکرار جنایت فیضیه این بار در مشهد

آخرین روز تیرماه سال 57 بود که عصبانیت رژیم از اعتراضات طلاب در تشییع جنازه کافی دست عمال آن را به خون شهدای مدرسه علمیه نواب مشهد آغشته کرد و این اقدام وحشیانه یاد و خاطره هجوم به فیضیه را در اذهان مردم زنده کرد.

لینک کوتاه کپی شد

جی پلاس: رژیم شاه که از اقدامات و اعتراضات طلاب در تشییع جنازه کافی بسیار ناراحت بود به فکر انتقام گرفتن از آنها افتاد لذا بعدازظهر روز 57/4/31 ماموران و کماندوهای دولتی به طرف مدرسه نواب حرکت و پس از ورود به مدرسه و یورش به حجره های طلاب به غارت اثاثیه و اموال طلاب و انداختن محصلان از بالا به صحن مدرسه پرداختند. با این اقدام، بار دیگر یاد و خاطره حادثه فیضیه قم تکرار شد.

در این یورش تعداد زیادی از طلاب مجروح و مصدوم شده، کتابخانه به آتش کشیده و خسارتهای زیادی به مدرسه علمیه نواب وارد شد. در پی این یورش مدرسه نواب تعطیل شد.

این حوادث ناگوار بر خشم مردم افزوده، اعتراضات آنها را دوچندان کرد. لذا جمعی از علمای حوزه علمیه مشهد طی صدور اعلامیه ای، کشتار مردم در روز تشییع جنازه کافی و حمله به مدرسه نواب را محکوم کردند. در همین راستا سید کاظم شریعتمداری طی تلگرافی به شیرازی، این واقعه را محکوم و به مصیبت دیدگان حادثه و حوزه علمیه مشهد تسلیت گفت. شیرازی هم در جواب تلگراف ایشان، از ابراز همدردی او تشکر کرد. سید کاظم شریعتمداری، محمدرضا موسوی گلپایگانی و شهاب الدین مرعشی نجفی هم طی اعلامیه مشترکی اعمال رژیم را در حوادث اخیر و حمله به مدرسه علمیه نواب که باعث ضرب و شتم و اهانت جمعی از طلاب شد، محکوم کردند.

امام طی پیامی در 57/5/5 برابر با 21 ماه شعبان 1398 ضمن تشکر از مردم ایران به خاطر همبستگی و وحدت کلمه در سوم و پانزدهم شعبان، به اقدامات رژیم در شهرهای مشهد، رفسنجان و جهرم اشاره و در قسمتی از پیامشان، حمله به مدرسه علمیه نواب مشهد را محکوم کردند.

شیرازی طی صدور اعلامیه ای با ابراز تاثر و نگرانی خود از حادثه تشییع جنازه کافی در شانزده شعبان 1398 برابر با 31 تیرماه 1357 را که منجر به مصدوم شدن عده ای از طلاب مدرسه نواب و وارد آمدن خسارت هایی به این مدرسه شده، محکوم و برای همدردی با این فاجعه تکان دهنده روز سه شنبه 57/5/3 برابر با 19 شعبان 98 را تعطیل عمومی اعلام و از مردم خواست تا در مراسم این روز شرکت کنند.

شیخ علی تهرانی طی پیام های جداگانه ای به علمای اسلامی و مردم و جمعیت زنان مسلمان خراسان ضمن محکوم کردن حادثه، تعداد مجروحان این حادثه را 160 و تعداد کشته شدگان را 40 نفر اعلام کرد.

در روز 57/5/5 اعلامیه ای به امضای اصناف مشهد در سطح شهر توزیع و از مردم خواسته شد تا در روز 57/5/7 در مراسم هفتمین روز درگذشت شیخ احمد کافی در آرامگاه او شرکت کنند لذا سه هزار نفر در این روز در خواجه ربیع تجمع کردند اما دخالت ماموران باعث متفرق شدن مردم شد. در این روز همچنین مجلس ترحیمی از سوی شیرازی به مناسبت هفتم کشته شدگان شانزده شعبان و درگذشت آخوند ملاعلی معصومی (همدانی) در منزلش برگزار شد. در این مراسم تعداد زیادی از علما و روحانیون همچنین مردم شرکت داشتند. در این جلسه عبدالعظیم ولیان استاندار خراسان و نایب التولیه آستان قدس رضوی به همراه فرمانده لشکر 77 و معاونت لشکر و عده ای از افسران لشکری، شهربانی هم شرکت داشتند. با خاتمه یافتن مراسم، ولیان برای توجیه اقدامات رژیم طی مذاکره با شیرازی بیان کرد که شما علما بیان نکردید که جنازه کافی کجا دفن گردد و اگر الان نبش قبر را جایز بدانید، او را دفن می نماییم. او در سخنان خود، تظاهرات مردمی را در روز تشییع کردن کافی زیر سوال برد. اما حضار هم ساکت ننشسته و اقدامات رژیم در مدرسه نواب را خاطرنشان کردند. لذا برای مدتی جوّ متشنج شد. با آرام شدن اوضاع، عده ای تقاضای آزادی زندانیان بویژه روحانیون زندانی را کرده، ولیان در جواب، آزادی افراد را منوط به دستور شیرازی اعلام کرد. متعاقب این مراسم، عده ای از مردم طی استفسار از شیرازی از مذاکرات صورت گرفته و نتیجه آن سوال کردند. شیرازی ضمن بیان مذاکرات صورت گرفته بیان کرد که مشکلات همچنان باقی است و بر طرف نشده است.

در پی حادثه تشییع جنازه شیخ احمد کافی که منجر به کشته شدن عده ای شد، چند تن از علما طی اعلامیه ای دست نویس که فتوکپی آن میان کسبه بازار توزیع شد، تعداد کشته شدگان را به گونه ای اعلام کرده بودند که برداشت های متفاوتی از آن قابل دریافت بود و این در حالی بود که رسانه های جمعی و گروهی در اخبار خود کشته شدن افراد را رد کرده بودند. لذا روزنامه خراسان از علمای امضاکننده اعلامیه تقاضا کرد، چنانچه از کشته شدگان حادثه به جز پاسبان اکبرزاده اطلاعی دارند، اسامی آنها را برای دفتر روزنامه ارسال کنند، تا به آگاهی مردم رسانده شود. پس از مدتی این روزنامه اعلام می کند که در گفت و گوی تلفنی که دست اندرکاران این روزنامه با میرزا جواد تهرانی، یکی از امضاکنندگان اعلامیه فوق الذکر داشته اند، ایشان بیان داشته که منظور علمای صادرکننده اعلامیه، تنها کشته شدن یک نفر پاسبان بوده و کسانی که از اعلامیه برداشت بیشتر از یک نفر مقتول نموده اند، برداشت آنها نادرست بوده است.

به دنبال درج این مطالب در دو شماره 8456 و 8457، پنجم و ششم مرداد ماه در روزنامه خراسان، مردم مشهد شفاها یا تلفنی از علما حقیقت را جویا می شوند. لذا جمعی از علمای مشهد از جمله سید کاظم مرعشی، عزالدین حسینی موسوی زنجانی، ابوالحسن شیرازی، علی فلسفی، محمد مهدی نوغانی، حسنعلی مروارید، حسین موسوی شاهرودی و جواد تهرانی طی صدور اعلامیه ای در 57/5/9 درج این مطالب از سوی روزنامه خراسان را تحریف حقایق اعلام کرده و آن را مورد انتقاد قرار دادند. آنها در این اعلامیه افزودند که این اعلامیه جهت متفرق کردن مردم و حفظ نظم و آرامش صادر شده و چون تعداد مقتولین حادثه معلوم نبوده، پس اعلامیه فوری تنظیم شده تا مطلبی خلاف واقع نباشد، اما روزنامه خراسان عمدا یا اشتباها دست به تحریف اعلامیه زده است. و در مصاحبه با دفتر روزنامه گفته شده که عبارت اعلامیه با کشته شدن یک نفر تا هزار نفر سازش دارد، ولی این روزنامه آن را بر خلاف واقع نقل نمود و روزنامه های تهران هم با عدم آگاهی، اعلامیه علما را مشوش کننده اذهان عمومی معرفی کردند، حال آنکه منظور از این اعلامیه حفظ نظم و آرامش بوده است.

 

 

 

برشی از کتاب نقش علمای مشهد در انقلاب؛ ص 247-251؛ چاپ اول (1389)؛ ناشر: چاپ و نشر عروج.

دیدگاه تان را بنویسید