یادداشت جی پلاس؛

"دلدادگان" واقعا برای مردم چه داشت؟!

"آنام"، "پدر" و این اواخر "دلدادگان" سریال هایی بودند که تمام قسمت های آزاردهنده خود را به یک پایان حواله دادند!

لینک کوتاه کپی شد

به گزارش سرویس فرهنگ و هنر جی پلاس؛ 60 قسمت آزاردهنده برای یک پایان! سریال دلدادگان پس از سه فصل و چیزی حدود 60 قسمت در شبکه سه سیما به پایان رسید. سریالی که تقریبا در تمام طول پخش خود، روی محور یک معما یا راز ثابت پیش رفت و تماشاگر را مجبور کرد تا تمام قسمت را برای دیدن چگونگی برملا شدن این راز ببیند و البته در تمام این مدت آن ها مخاطبانش را آزار روانی داد. چیزی که پیشتر در سریال "پدر" (شبکه دو) و قبل تر از آن در سریال "آنام" در  شبکه سه اتفاق افتاد. سه سریال پرمخاطب اخیر که از هیچ اصول و معیار استاندارد بین المللی در سریال سازی بهره نمی بردند و در میدان بی رقیب مخاطبان تلویزیون کشورمان، پرمخاطب شدند!

در خط اصلی هر سه سریال که یک قصه واحد داشته و هیچ معما و گره قابل حل در طول یک مجموعه 60 قسمتی نداشتند! یک از شخصیت های اصلی داستان تقریبا از ابتدا تا انتهای سریال مشغول آزار و اذیت و زجر دادن شخصیت های سفید و مثبت قصه است و آواری از سختی ها و مشکلات ریز و درشت را بر سرشان خراب می کند؛ آنقدری که مخاطب را به ستوه می آورد.

نکته عجیب و جالب ماجرا اما اینجاست که بیننده مجبور بود تا آخرین قسمت سریال (که البته "دلدادگان" حتی در قسمت آخر هم مراعات روان مخاطب را نکرد!) آزار ببینند تا بلکه در یکجا به رضایت روانی برسد که این کاملا برخلاف اصول فیلنامه نویسی سریال ها در دنیاست.

* دلدادگان برای مخاطب چه داشت؟!

برخی سریال ها نظیر "پدر" سعی بر داشتن تِم مذهبی داشت؛ هرچند غرابت روایتگر با روح پیام اخلاقی مدنظر او کاملا نخ نما شده جلوه می کرد و بعضا حتی کاربران فضای مجازی هم برخی اتفاقات سریال را به سخره می گرفتند!

با این حال مجموعه دلدادگان حتی از همین تلاش مذبوحانه هم بی بهره بود و تقریبا در هر سه فصل سریال هیچ پیامی از این جنس دیده نشد. یعنی اگر از مخاطبان پرسیده شود این سریال چه چیزی برای شما داشت، بعید است پاسخ روشنی دریافت کنید.

حال شاید خیلی ها معتقد به هدف "سرگرمی برای سرگرمی" بودن یک سریال باشند. اما دلدادگان اگر چه مردم متعهد به تلویزیون داخلی را 60 قسمت پای خود نشاند اما به مانند "آنام" و "پدر" در تمام این مدت آزارشان داد و با تنها راز و معمای داستان ( که البته تنها شخصیت های مثبت داستان آن را نمی دانستند و همین مخاطب را آزار روانی می داد) بازی کرد.

کارگردان دلدادگان 59 قسمت این راز و ماجرای قدیمی را کش داد تا در نهایت همه را در قسمت پایانی به سرانجام برساند. قسمت پایانی که البته آنطور که باید و شاید موفق از آب در نیامد و با حواشی بسیاری هم همراه شد.

فرض کنید مخاطبی نتوانست یا قصد نداشت قسمت آخر یا مثلا 5 قسمت پایانی یکی از این سریال ها را ببیند؛ طبیعتا او وقتش را با دیدن 55 قسمت ابتدایی که هیچ معمای حل شده ای در آن ندارد، هدر داده است! آیا کارگردان این سریال ها پاسخ دیگری برای این مخاطب دارند؟!

* عقب تر از سریال های کره ای

اگر نخواهیم خودمان را با سریال های روز  و برتر دنیا مقایسه کنیم، همین سریال های کره ای که خود صدا و سیما پخش می کند، در عین داشتن خط محوری و قصه اصلی، انبوهی از معماهای و گره ها را در طول سریال طرح کرده و در قسمت های بعدی حل می کند؛ مهمتر هم آنکه با وجود ملتزم نبودن به آیین و شریعت اسلامی، بعضا پیام هایی حاوی عمیق ترین مضامین اخلاقی و ایثارگرانه را در خود دارد؛ در حالی که سرچشمه این غنای فرهنگی و اخلاقی در دینی هست که ما ادعای پیروی از آن را داریم.

دیدگاه تان را بنویسید