چند روزی همقدم با شهید رضوان‌خواه

حسن بعد از شهادت چگونه بانویش را همراهی می کرد؟

از اولین روز زندگی مشترکشان در اول بهمن سال 61، تا دهم شهریور سال 65 و تا کنون که سال ها از شهادتش گذشته، هیچ گاه پشت بانویش را خالی نکرده است، حسن را می گویم.

لینک کوتاه کپی شد

جی پلاس ـ منصوره جاسبی: بعد از شهادتش[1] هر روز به خواب بانویش[2] می آمد طوری که انگار هنوز با هم زندگی می کردند، مسافرت می رفتند، غذا درست می کردند، از بچه ها مراقبت می کردند و...

زمان گذشت و تقویم چهار سال از رفتن حسن را نشان می داد، یکی از کارمندان بنیاد شهید منطقه که خود مدال جانبازی بر گردنش آویخته بود، تصمیم گرفته بود که با بانو ازدواج کند، می گفت دلم می خواهد سرپرستی فرزند شهیدی را بر عهده بگیرم و هر چه خانواده اش به او می گفتند که این مسئولیت سنگینی است و تو از پس آن بر نمی آیی می گفت نه من همه سعی ام را می کنم تا بتوانم جای خالی پدرشان را برایشان پر کنم و بالاخره همین هم شد، او همه تلاشش را در همه سال ها به کار بست تا فرزندان حسن لحظه ای جای خالی اش را حس نکنند.[3]

 
  1. شهید حسن رضوان خواه فرمانده گردان کمیل تیپ قدس گیلان که در دهم شهریور ماه سال 65 به شهادت رسید.
  2.  بانو رقیه (مهین) پورسرپرست.
  3. برگرفته از گفت وگوی همسر شهید.

 

دیدگاه تان را بنویسید