چند روزی همقدم با شهید پالیزوانی

قصه پدر و پسری که مرتضی نام گرفتند، چه بود؟

مرتضی شهید شده بود و خدا مرتضایی دیگر به بانو عنایت کرده بود تا شاید گوشه ای از دردهایش التیام پیدا کند.

لینک کوتاه کپی شد

جی پلاس ـ منصوره جاسبی: مرتضی[1] شهید شده بود و بانو[2] فرزند دومشان را باردار بود اما هر شب به خوابش می آمد تا سختی های این دوران را به راحتی پشت سر بگذارد حتی یک شب در خواب برایش لباس سیسمونی آورده بود.

پیش از شهادتش وصیت کرده بود که اگر فرزندشان پسر شد نامش را به واسطه علاقه بسیاری که به شهید مطهری داشت، مرتضی بگذارد و حالا او به دنیا آمده و باید وصیت پدر برای نامگذاری اش اجرا می شد.

بانو به وصیت مرتضی عمل کرد ولی دو سه ماهی نمی توانست او را مرتضی صدا کند و هر بار به زبان فرزند اولش محمد، او را داداشی صدا می کرد. چه روزهای سختی بود این روزها مرتضایی رفته و خدا مرتضایی دیگر به بانو عنایت کرده بود.[3]

 
  1. دانشجوی شهید مرتضی پالیزوانی که در سن 24 سالگی و در روز دوازدهم اردیبهشت ماه سال 65 در فکه به شهادت رسید.
  2. فریده صابری.
  3. برگرفته از گفت و گوی همسر شهید.

 

دیدگاه تان را بنویسید