١٦٠ ساعت کار اجباری برای متهم به تجاوز

یک مرد جوان، زمانی که آزار همسر صیغه‌ای دوستش را در دادگاه جنایی انکار کرد، با حکم هیأت قضایی به شلاق و ١٦٠ ساعت کار اجباری محکوم شد.

لینک کوتاه کپی شد

به گزارش جی پلاس، این پرونده زمستان‌ سال ٩٥ روی میز پلیس تهران قرار گرفت. آن زمان زن جوانی با مراجعه به پلیس از یک مرد شکایت کرد و گفت: «٥‌ سال پیش بود که از شوهر اولم جدا شدم. او اعتیاد داشت و زندگی‌مان را به خاطر اعتیادش نابود کرده بود. برای همین از هم جدا شدیم.

بعد از طلاق در یک خانه تنها زندگی می‌کردم. تا اینکه با مردی به نام حسین آشنا شدم. حسین وقتی متوجه شد که تنها هستم و وضع مالی خوبی ندارم، مرا در شرکتش که یک شرکت خصوصی بود به‌عنوان منشی استخدام کرد. مدتی که گذشت، حسین به من ابراز علاقه کرد و گفت که دوست دارد به صورت موقت با هم ازدواج کنیم. من هم چون تنها بودم و هیچ سرپرستی نداشتم، پیشنهادش را قبول کردم. من و حسین به صورت موقت با هم ازدواج کردیم و زندگی‌مان آغاز شد. ما در کنار هم خوشبخت بودیم و حسین همیشه سعی کرد که زندگی خوبی برایم فراهم کند.

سه ‌سال در خوشبختی زندگی کردم اما ناگهان رفتارهای حسین تغییر کرد. او شروع به بی‌محلی کرد و دیگر به خانه‌مان نمی‌آمد. حتی جواب تلفن‌هایم را هم نمی‌داد. او می‌گفت که به اصرار خانواده‌اش مجبور است با دختر دیگری ازدواج کند. خیلی شوکه شده بودم و ناراحت بودم. هر چه سعی می‌کردم با حسین صحبت کنم تا زندگی‌مان را نجات دهم، فایده‌ای نداشت. او دیگر نمی‌خواست در کنار من بماند. برای همین یک روز با دوست حسین به نام فریبرز تماس گرفتم. او دوست صمیمی حسین بود، برای همین می‌خواستم از فریبرز کمک بگیرم تا با حسین صحبت کند.

او هم قبول کرد و قول داد که در مورد من با حسین صحبت می‌کند. همین موضوع باعث شد که من هر از گاهی با فریبرز تلفنی صحبت کنم و در مورد حسین بپرسم. فریبرز هم به درد دل‌هایم گوش می‌داد و مرا آرام می‌کرد. تا این‌که یک روز لوله آب آشپزخانه خراب شد و من با حسین تماس گرفتم. اما باز هم جوابم را نداد. برای همین مجبور شدم با فریبرز تماس بگیرم. او هم گفت که برای تعمیر لوله آب به خانه‌ام می‌آید. وقتی آمد متوجه رفتارهای غیرعادی‌اش شدم. برای همین سعی کردم او را از خانه‌ام بیرون کنم ولی فریبرز مرا مورد آزار و اذیت قرار داد و بعد از آن هم از خانه‌ام فرار کرد. خیلی شوکه شده بودم و اصلا فکرش را هم نمی‌کردم که فریبرز چنین پسری باشد. به همین دلیل تصمیم گرفتم از او شکایت کنم.»

با اعلام شکایت این زن، موضوع در دستور کار ماموران قرار گرفت و تلاش در این‌باره آغاز شد. در ادامه فریبرز ٣٣ ساله از سوی ماموران بازداشت شد اما در بازجویی‌ها آزار زن جوان را انکار کرد. با وجود انکار این مرد،  با توجه به مدرک‌های موجود در پرونده، پرونده این مرد به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.

فریبرز در شعبه هشتم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی حسین اصغرزاده پشت درهای بسته و به صورت غیرعلنی محاکمه شد. در این جلسه پسر جوان ادعای شاکی را رد کرد و به هیأت قضایی گفت که زن جوان را آزار نداده و تنها به درد دل‌های او گوش می‌داده است. این پسر گفت که آن روز هم به خاطر کمک به این زن به خانه‌اش رفته است.

بنابراین با انکار متهم، در پایان این جلسه هیأت قضایی وارد شور شدند و فریبرز را به ٩٩ ضربه شلاق و ٨٠ ساعت کار اجباری در نزدیکی محل کار و ٨٠ ساعت کار اجباری در نزدیکی محل سکونت محکوم کردند.

 

دیدگاه تان را بنویسید