پس از کنترل بیش از 95 درصد از اراضی سوریه توسط ارتش سوریه و در هم کوبیدن داعش در شرق این کشور و محصور و محدود شدن جبهه النصره و بیشتر عناصر آن در نواری در منطقه «ادلب» در شمال غربی سوریه قواعد بازی به نظر می رسد شروع به تغییر کرده است و نیز اولویت ها نیز به شکل سابق بازگشته است یعنی تمرکز بر خطر بزرگتر یعنی تکبر و سلطه اسرائیل منبع همه شرارت ها در منطقه.

 

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران، «عبدالباری عطوان» نویسنده و تحلیلگر مشهور عرب در تحلیلی در روزنامه فرامنطه ای رأی الیوم به آخرین تحولات سوریه و مقابله پدافند این کشور با هواپیماهای متجاوز اسرائیلی پرداخت و نوشت: به عنوان روزنامه نگار و نویسنده این را قبلا می گفتیم که هر بار که هواپیماهای اسرائیلی به اهدافی در عمق سوریه حمله می کنند و بمباران می کنند بدون آن که کسی را ببینند که با آنها مقابله می کند، دچار شوک زدگی و سرخوردگی می شدیم  به رغم آن که می دانستیم که سامانه دفاعی سوریه در حالتی از اختلال و ضعف به دلیل بحران در این کشور و سرگرمی ارتش سوریه به نبرد در بیش از پنجاه جبهه در یک زمان به سر می برد؛ علاوه بر اینکه این سامانه به اندازه کافی پیشرفته نبود تا بتواند هواپیماهایی را سرنگون کننده که پیشرفته ترین هواپیماها در صنعت نظامی آمریکا به شمار می روند.

این دردناک و توهین آمیز بود برای هر انسان عربی (و غیر عرب)که سوریه را دوست دارد که ببیند دولت اشغالگر اسرائیل دشمن اصلی که زمین را غصب کرده و امت را تهدید می کند و «سرنیزه» طرح های غربی برای تضعیف این امت و بی ثبات کردنش کسی را نمی بیند که با آن و اهانت هایش هر چند با یک موشک یتیم مقابله کند.

در اوج غیرت برای کرامت این امت و عزتش میزان سرزنش و عتاب بالا می رود و نزد برخی احیانا حکمت غایب می شود و تحلیل هایی که می گویند مساله فقط مساله اولویت هاست و این حملات هوایی در چارچوب تحریک و تلاش برای انحراف نگاه ها از نبرد اساسی و توسعه چارچوب جنگ در زمان نامناسب صورت می گیرد را نمی پذیرند آن هم در زمانی که رهبران عرب زیادی در پروژه فرسایش سوریه و تجزیه آن و از بین بردن جایگاه اش دست دارند.

پس از کنترل بیش از 95 درصد از اراضی سوریه توسط ارتش سوریه و در هم کوبیدن داعش در شرق این کشور و محصور  و محدود شدن جبهه النصره و بیشتر عناصر آن در نواری در منطقه «ادلب» در شمال غربی سوریه قواعد بازی به نظر می رسد شروع به تغییر کرده است و نیز اولویت ها نیز به شکل سابق بازگشته است یعنی تمرکز بر خطر بزرگتر یعنی تکبر و سلطه اسرائیل منبع همه شرارت ها در منطقه.

در همین چارچوب به بمباران هوایی اسرائیل نگاه می کنیم که دو شب پیش یک مرکز نظامی سوریه را در منطقه صنعتی در جنوب شهر«حمص» هدف قرار داد و پدافند هوایی سوریه در حد توان و امکانات خود با آن مقابله کرد.

این سومین بار است که موشک های سوری بدون تردید به سمت هواپیماهای اسرائیلی که حریم هوایی اش را نقض می کنند و تلاش می کنند که اهداف نظامی را یا کاروان های سلاح به سمت «حزب الله» در لبنان را بمباران کنند، شلیک می شوند این یعنی این حریم هوایی سوریه دیگر چهار تاق برای هواپیماهای اسرائیلی باز نیست و مقوله« در مکان و زمان مشخص پاسخ می دهیم» را دیگر نمی شنویم.مقوله ای طی هفت سال گذشته می شنیدیم و باعث واکنش ها و اظهار نظرهای تمسخر آمیز و شماتت های زیاد توسط شماتت کنندگان که این روزها چقدر هم زیادند، می شد.

در گذشته بمباران های اسرائیل به هدف اهانت بود. امروز عنوان«بحران زدگی» به خود گرفته است زیرا سوریه بهبود پیدا می کند و از دایره خطر در حال خارج شدن است و به سرعت در حال بازگشت تدریجی به جایگاه منطقه ای اش در چارچوب ائتلاف قوی سیاسی و نظامی و اقتصادی است که به آن وابستگی دارد ؛ ائتلافی که پوشش مورد نیاز سوریه را چه در مرحله انتقالی و چه مرحله پس از آن برایش تأمین می کند.

اسرائیل «بحران زده» است و به شدت «نگران» زیرا از شمال و شرق با جنگلی از موشک های و مبارزان آموزش دیده سرسخت از ارتش سوریه گرفته تا حزب الله و نیروهایش تا  ایران و گروه های مرتبط با آن و کارشناسان اش احاطه شده است.

ایران به مرزهای فلسطین اشغالی رسیده است و این اتفاق به لطف حماقت «سه گانه» عربی-آمریکایی-اسرائیلی و محاسبات اشتباه آنها و نیز ارزیابی بد آنها از موضع نظامی و سیاسی رخ داده است و چه خوب حماقتی است و چه خوب ارزیابی بدی است.

عرصه های سوریه و لبنان میان جنگ آینده خواهند بود که در سایه شدت دادن تنش توسط آمریکا و اسرائیل علیه حزب الله، در راه است. جنگی که مقدمات آن را از نبش قبر آرشیو «اسامه بن لادن» رهبر سابق القاعده و سخن گفتن( ادعا کردن) از روابط قوی میان گروهش و ایران و اتهام حزب الله به تروریسم و برنامه ریزی برای اعمال تحریم های جدید علیه آن و صدور گزارشی توسط سازمان ملل که دولت سوریه را متهم به استفاده از گاز سارین شیمیایی در منطقه «خان شیخون» و اعتراض شدید روسیه به آن و تشکیک در واقعی بودن اش و نیز اخیرا تلاش برای ایجاد بحران و خلأ و اختلاف دولتی در لبنان و چه بسا شعله ور کردن دوباره جنگ داخلی، شاهد هستیم.

ما بر این باور نیستیم که این «تعدی های»اسرائیلی یا آمریکایی سوریه یا حزب الله یا ایران را می ترساند و گزافه نگفته ایم اگر بگوییم که این مثلث محاسبات خود را برای جنگ و نه تسلیم با آمریکا و هم پیمانانش انجام داده است و همین بس که اشاره کنیم به گزارشی که گروهی از کارشناسان و ژنرال های بازنشسته اسرائیلی ، آمریکایی ، فرانسوی و استرالیایی تهیه کردند که در آن نسبت به خطرات وقوع جنگ جدید علیه حزب الله که دارای زرادخانه نظامی که حتی بسیاری از کشورهای منطقه آن را ندارند، هشدار داد.حزب الله اکنون 25 هزار سرباز آموزش دیده به شکل بسیار عالی دارد و موشک های بسیار دقیق دارد(این گزارش را وبسایت اسرائیلی روز گذشته منتشر کرد).

نقطه محور که می خواهیم این مقاله را با آن به پایان برسانیم و از شما خوانندگان می خواهیم که با ما به خوبی روی آن تمرکز کنید این است که بحران سوریه که هفت سال ادامه یافت دیوار ترس نزد سوریه، ایران و حزب الله از جنگ و ویرانی های آن را شکست و به طور مشخص اگر این جنگ رخ دهد و با اسرائیل و آمریکا پشت آن یا طرفی در آن باشد، رخ دهد.

وحشت جنگ بخار شد یا در حال بخار شدن است و به جای آن گرایش و اراده جنگی بی سابقه در منطقه قرار گرفته است و این به نظر همان چیزی است که اقدامات تنش آلود روزافزون که آمریکا و هم پیمانان اسرائیلی و عربش به راه انداخته است و بر لبنان و سوریه این روزها تمرکز کرده است، تفسیر می کند.

چه بسا موشک های سوریه به هواپیماهای اسرائیلی متجاوز در سه بار سابق اصابت نکردند ولیکن تعجب نمی کنیم و بعید نمی دانیم که در بارهای آینده حال و روز بسیار فرق کند.

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.