پر واضح است که شاهزاده بن سلمان راه را به روی میانجیگران و میانجی ها با ایران باز کرد و از آن فراتر خودش این میانجی گری ها را «تشویق» کرده است.

به گزارش جماران، عبدالباری عطوان نویسنده و تحلیلگر مشهور عرب در سرمقاله روزنامه  فرامنطقه ای رأی الیوم نوشت: هر کسی جزئیات گفت و گوی شبکه «سی بی اس» آمریکا با شاهزاده «محمد بن سلمان» ولیعهد عربستان سعودی که بامداد روز دوشنبه منتشر کرد و نیز چهره او و شیوه پاسخ گویی به پرسش ها را دنبال کرده باشد چندین تصور درباره تحولات و اوضاع عربستان و منطقه به او دست می دهد:

اول: شاهزاده بن سلمان به عنوان مردی که حرف اول و آخر را در کشورش می زند و نه به عنوان ولیعهد سخن می گفت و بسیار کم نام ملک«سلمان بن عبدالعزیز» پادشاه عربستان و پدرش را ذکر می کرد. وی تأکید کرد که مسئولیت کامل قتل«جمال خاشقجی» روزنامه نگار عربستانی را به عهده می گیرد زیرا در «دوران او» رخ داد و او مسئول کنونی و عملی اداره امور کشورش است که سه میلیون کارمند دارد.

دوم: وی به آرامش تمایل داشت و خواستار صلح و گفت و گو با ایران دشمن قدرتمند عربستان شد و این با لحن تنش زای او در بیشتر مواقع و در بیشتر اگر نگوییم در همه مصاحبه های قبلی خود در قبال ایران و همپیمانانشان در یمن فرق می کند.

سوم: شاهزاده بن سلمان که تصمیم عربستان برای حمله به یمن به بهانه بازگرداندن دولت به اصطلاح قانونی را اتخاذ کرد تلاش کرد در این گفت و گو تأکید کند که وی آغوش خود را به روی همه طرح هایی که هدف شان رسیدن به راه حل مسالمت آمیز برای جنگ یمن است  باز کرده است و راه حل سیاسی را بر راه حل نظامی ترجیح می دهد.

مهمترین تفسیر برای این تحول در سیاست عربستان و تمایل به صلح و آرامش در درجه نخست این است که عربستان و رهبرانش احساس می کنند که همپیمانان غربی و به طور خاص آمریکایی ها آنها را تحقیر کرده و فریب شان داده اند؛ همپیمانانی که پشت عربستان را خالی کرده و در برابر حملات ایران یا به عبارتی بهتر حملات بازوهای نظامی مورد حمایت ایران تنها گذاشتند و هیچ گونه واکنش انتقامجویانه به حمله به تأسیسات نفتی در عمق این کشور طی سه بار متوالی که منجر به کاهش تولیدش به نصف شد به ویژه پس از عملیات هجومی به تأسیسات نفتی «بقیق» و «خریص»قلب صنعت نفت عربستان سعودی، انجام ندادند.

درست است که این گفت و گو با ولیعهد عربستان سعودی سه روز پیش از اعلام پیروزی نظامی بزرگ  انصار الله یمن در محور«نجران» و اسارت بیش از 2هزار نظامی که تعداد زیادی از آنها عربستانی هستند و نیز غنیمت صدها خودروی زره پوش و آزادی نزدیک به 350 کیلومتر مربع از اراضی و کشته و زخمی کردن 500 نظامی دیگر انجام شد ولی مساله ای که در آن تردید نیست این است که شاهزاده بن سلمان به حکم مقامی که دارد یعنی وزیر دفاع علاوه بر ولیعهد بودن از جزئیات عملیات مطلع بود به همین دلیل این «موفقیت انصار الله یمن» به شکل چشمگیری بر لحن گفت و گو منعکس شد و کفه راه حل مسالمت آمیز نه فقط با جنبش انصار الله یمن بلکه با ایران را نیز سنگین کرد.

پر واضح است که شاهزاده بن سلمان راه را به روی میانجیگران و میانجی ها با ایران باز کرد و از آن فراتر خودش این میانجی گری ها را «تشویق» کرده است.این تصادفی نیست که آقای«عمران خان» نخست وزیر پاکستان در سازمان ملل اعلام کند که عربستان خواستار میانجیگری کشورش برای حل اختلافات با ایران شده است و در عین حال آقای «عادل عبدالمهدی» نخست وزیر عراق که هفته پیش به ریاض سفر کرد درخواست مشابهی برای میانجی گری با ایران برای پایان دادن به مسائل اختلاف برانگیز و در رأس آنها جنگ یمن را فاش کند.

دولت ایران و از زبان آقای«علی ربیعی» سخنگویش فاش کرد که عربستان سعودی پیام های سری به ایران و به طور خاص به «حسن روحانی» رئیس جمهوری ایران فرستاده است و خواستار گفت و گو شده است و این پیام ها را رهبران برخی کشورها منتقل کردند اما ایران پاسخ به این پیام ها را مشروط به علنی شدن آنها کرده است.

شاهزاده بن سلمان پس از گذشت نزدیک به پنج سال از جنگ یمن فهمیده است که وی از این جنگ پیروز بیرون نمی آید و مهمتر از آن این است که دشمن حوثی وی که از حمایت ایران و محور مقاومت برخوردار است توانست قواعد درگیری را تغییر داده و از دفاع به حمله آن هم به شکل موثر و کارساز با موشک های بالستیک و موشک های کروز بالدار و پهپادها منتقل شده است و تأسیسات نفتی شرکت«آرامکو» را آتش می زند و تولیدات شان را متوقف می کند و نیز همه فرودگاه های جنوب عربستان در سایه فروپاشی سامانه های زمینی و هوایی عربستان به رغم صرف ده ها میلیارد دلار برای خرید سامانه های ساخت آمریکا، را از کار انداخته است.

همه امیدهای ولیعهد عربستان سعودی برای حملات آمریکایی ها یا اسرائیلی ها به ایران باد هوا رفت و شکست آنها ثابت شد همچنین ثابت شد که دولت ترامپ از ایران هراسی برای گروکشی مالی از عربستان به شکل مستقیم یا از طریق قراردادهای تسلیحاتی استفاده کرده است؛ آن هم تسلیحاتی که در مقابله با موشک ها و پهپادهای حوثی های یمن که برای تولید آنها فقط چند هزار دلار هزینه صرف می شود و تکنولوژی شان از ایران وارد شده، شکست خورده اند.

خطرناک ترین نتیجه جنگ یمن این است که جایگاه و هیبت عربستان و چهره اش را در اذهان شهروندانش و افکار عمومی جهان های اسلامی و عربی به لرزه درآورد و این کشور اکنون با اتهام  جنایت های جنگی رو به روست این در حالی است که همین کشور تا چند سال پیش کبوتر صلح و میانجیگر آرمانی و مورد قبول برای پایان دادن به جنگ ها و حل اختلاف ها در جهان های عربی و اسلامی به شمار می رفت.

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
1 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.