در پس پرده، به طور فراینده معلوم می‌ شود که سومین مشاور امنیت ملی ترامپ، حضورش را محسوس کرده و برای نابودی و یا اختلال در کار نهاد‌های بین المللی‌ ‎ای تلاش می‌کند که در تمام زندگی 30 ساله حرفه‌ ای اش با آنها مخالفت می‌ کرد.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران، فارن پالیسی گزارش داد «جان بولتون» مشاور امنیت ملی آمریکا پس از ماه ها سکوت، هفته گذشته در نیویورک ناگهان از سایه‌ ها خارج شد و با بیان تهدیدات تند و آتشین علیه ایران، حتی از رئیس اش دونالد ترامپ هم سبقت گرفت. و در خصوص ماموریت نیرو‌های آمریکا در سوریه، حتی «جیمز متیس» وزیر دفاع این کشور را هم به حاشیه کشاند.

در پس پرده، به طور فراینده معلوم می‌ شود که سومین مشاور امنیت ملی ترامپ، حضورش را به شیوه های ماهرانه‌ ای محسوس کرده و برای نابودی و یا اختلال در کار نهاد‌های بین المللی‌ ‎ای تلاش می‌کند که در همه زندگی 30 ساله حرفه‌ ای اش با آنها مخالفت می‌ کرد. در حالی که ترامپ از دیرباز  یکجانبه‌ گرایی را ترجیح داده، بولتون به توجیه و شکل‌ دهی سیاست گذاری «اول آمریکای» ترامپ کمک کرده است، و بدین ترتیب ترامپ عملا هر تلاش چندجانبه‌ ای که قبلا آمریکا در آن شریک بود، از جمله توافق هسته‌ ای ایران و معاهده آب‌ و هوایی پاریس و اخیرا قرارداد جهانی سازمان ملل برای مهاجرت، را کنار می‌ گذارد. ترامپ وقتی با افتخار در کنار بولتون می ایستد، نشان می دهد که اهمیت کمی برای گروه 7 و ناتو قائل است.

اساسا آمریکا بعد از جنگ جهانی دوم برای نهاد‌های بزرگ نظام جهانی پدری کرده است. اما در دوره ترامپ و بولتون، واشنگتن به شکل موثری این نهاد‌ها را یتیم کرده است.

گفته می‌ شود که متن سخنرانی ترامپ در مجمع عمومی سازمان ملل عمدتا توسط «استفن میلر» دستیار سیاسی - و یک ملی‌ گرای اقتصادی سازش‌ ناپذیر - نوشته شده است، اما برخی از عبارت‌ هایی که رئیس جمهور استفاده کرده، ممکن است به طور مستقیم از نوشته‌ ها و اظهارات بولتون در سالیان گذشته اقتباس شده باشد.

زمانی که ترامپ اعلام کرد، «ما هرگز حاکمیت آمریکا را به دیوان سالاری غیرمسئولانه و غیرانتخابی جهانی تسلیم نمی کنیم» او در واقع نه تنها از حمله بولتون به دیوان بین المللی کیفری در اوایل سپتامبر پیروی کرد، بلکه سخنان یک دهه پیش بولتون را هم منعکس کرد. بولتون زمانی که معاون وزیر خارجه دولت «جورج دبلیو بوش» و بعدا سفیر آمریکا در سازمان ملل بود، مشروعیت نخبگان غیرمنتخب «جهانی‌ گرا» در سازمان‌ های بین المللی نظیر سازمان ملل متحد و دیوان بین المللی کیفری را زیر سوال برد. او گفت آنها نباید به هیچ وجه تاثیری روی آزادی عمل آمریکا داشته باشند زیرا قانون اساسی آمریکا به آنها هیچ نقشی نمی‌ دهد. به نظر می رسد ترامپ با این ایده موافق باشد.

و زمانی که ترامپ گفت: «ما ایدئولوژی جهانی‌ گرایی را رد می‌ کنیم و از دکترین میهن‌ پرستی استقبال می‌ کنیم»، در اینجا هم او افکار بولتون را منعکس کرد که در سال 2000 نوشته بود که جهانی‌ گرایی «یک نوع کارتل‌ سازی جهانی حکومت‌ ها و گروه‌ های ذینفع را نمایندگی می‌ کند» و بنابراین به شکل اجتناب ناپذیری به «حکومت جهانی» منتهی می‌ شود.

بولتون به شکل خستگی‌ ناپذیری آمریکا را از کنوانسیون‌ ها و نهاد‌های بین المللی گام به گام جدا کرده است؛ فرآیندی که از چشم رسانه ها دور می ماند. در حقیقت، منتقدان می‌ گویند اینجا همان جایی است که بولتون بیشترین تاثیر را دارد و به شکل یک مامور تحریک‌ کننده از داخل عمل می‌ کند. به تازگی چنین تلاش‌ هایی به خروج ناگهانی آمریکا از شورای حقوق بشر سازمان ملل منجر شد و پروژه‌ ای را کامل کرد که بولتون از زمانی که در سال 2005 سفیر آمریکا در سازمان ملل بود، به سختی روی آن کار می‌ کرد.

«مارک لاگون» از دانشگاه جورج تاون که زمانی با بولتون کار می کرد می گوید: «بولتون در پیاده کردن اصولش همچون جادوگر عمل می کند.»

موضوع اینجاست: 13 سال پیش، بولتون برای ایجاد اختلال در کار شورای حقوق بشر که در آن زمان نوپا بود، با سفرای دیگر کشورهای کمتر دموکرات مانند پاکستان متحد می شد.

در نهایت او با همکاری با «نیکی هیلی» آخرین جایگزینش در سازمان ملل توانست آمریکا را در ماه ژوئن از عضویت در این شورا خارج کند. او خواستار سلب مشروعیت از هر چیزی است که با شورای حقوق بشر در ارتباط است.

تقریبا در اغلب دوران حرفه‌ ایش، بولتون مورد سرزنش قرار گرفته است. علیرغم آنکه دولت‌ های قبلی، چه جمهوری خواه و چه دموکرات، در کار با سازمان ملل و به رسمیت شناختن نهاد‌هایی مانند دیوان بین المللی کیفری محتاط بودند، اما هیچ کدام به موضع تند ترامپ و بولتون نزدیک نشدند. در دولت اول «جورج دبلیو بوش»، «کالین پاول» وزیر خارج وقت تلاش کرد از دست بولتون خلاص شود. به گفته چندین منبع وقت دولت بوش، «کاندولیزا رایس» جایگزین پاول هم با انتصاب او به سمت معاونت وزیر خارجه مخالفت کرد و به دستیارانش گفت که او از اینکه بوش، بولتون را به سمت نمایندگی آمریکا در سازمان ملل منصوب کرده، خوشحال است زیرا این بدان معنا بود که بولتون در واشنگتن، آسیب‌ های کمی ایجاد خواهد کرد.

اکنون بولتون سرانجام به آرزویش رسیده است. به نظر می رسد جهان بینی او سیاست رسمی آمریکا شده است. او که شورای امنیت ملی را از کارمندان دولت اوباما و «هربرت مک مستر» سلف خود پاکسازی کرده، در اظهار نظر راحت است. مک مستر نسبت به ترامپ، دیدگاه نزدیک تری به جهانی‌ گرایی داشت. او و «رکس تیلرسون» وزیر خارجه عزل شده، هر دو تلاش کردند ترامپ را به ماندن در توافق هسته‌ ای ایران متقاعد کنند، اما موفق نشدند. در مقابل بولتون در سخنرانی روز پنج‌ شنبه‌ اش در نیویورک، توافق هسته‌ ای را «بدترین شکست دیپلماتیک در تاریخ آمریکا» دانست.

از همه جذاب‌ تر برای بولتون این است که همه این اتفاقات در جایی افتاد که او آن را قلمروی خصمانه، یعنی مقر سازمان ملل، می‌ دانست. بولتون، با بسیاری از توافقنامه‌ ها مخالفت کرده و یکی از طرفداران اصلی جنگ‌ های تجاری ترامپ است. با این حال، به زودی ممکن است در بهشت ایدئولوژیکی بولتون، دردسر‌هایی بوجود بیاید. او و ترامپ ممکن است برای لحظه‌ ای اشتراک‌ نظر داشته باشند، اما این دو بر سر مسائل جدی اختلاف دارند که بسیار فراتر از نفرت علنی ترامپ از سبیل بولتون هستند. این اختلاف دیدگاه‌ ها برای مشاور امنیت ملی پیشین دردسر درست کرده و ممکن است دوباره دردسرساز شود.

یکجانبه‌ گرایی بولتون صرفا ایدئولوژیکی است، اما یکجانبه‌ گرایی ترامپ عمدتا تعاملی است. در حالی که تندروی بولتون باعث شده او هر گونه سازش با دولت‌ هایی که گمان می‌ رود برای منافع ملی آمریکا خطرساز هستند، را رد کند، یکجانبه‌ گرایی ترامپ بیشتر از این عقیده او ناشی می‌ شود که آمریکا باید از سلطه اقتصادی و نظامی خودش برای بدست آوردن توافق های بهتر با کشور‌های مخالف استفاده کند.

در حالی که بولتون و همچنین ترامپ معتقدند که نهاد‌های بین المللی همچون ناتو و گروه 7 فقط قدرت آمریکا را محدود می‌ کنند، رئیس‌ جمهور آمریکا تمایل بیشتری برای کار با آنها دارد اگر که آنها مسئولیت‌ های امنیتی بیشتری را برعهده بگیرند. علاوه بر این، ترامپ نشان داده است که بسیار بیشتر از بولتون به مذاکره با دولت‌ های متخاصم با آمریکا مانند روسیه، تمایل دارد.

بولتون در گفت و گو‌های کره شمالی در اوایل سال جاری متوجه این مسئله شد. پس از اینکه او «مدل لیبی» را به عنوان برنامه‌ ای برای خلع سلاح هسته‌ ای کره شمالی معرفی کرد، ترامپ، مشاور امنیت ملی خودش را به حاشیه راند و با کیم جونگ اون مذاکره کرد.

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.