در ادامه این مطلب آمده است:با خاتمه رقابتهای انتخاباتی بسیار حساس دوره دوازدهم ریاست جمهوری، فضای سیاسی کشور در گمانه زنیهای متعددی فرو رفته است. عموم مردم پس از حضور بسیار گسترده در پای صندوقهای رای و تایید عملکرد حسن روحانی و اعتماد دوباره به او راه را پی گرفتند تا روحانی با آراء بیشتر امکان تشکیل دولت دوم خود را داشته باشد. حسن روحانی در این انتخابات بسیار صریحتر از گذشته ظاهر شد و بر مطالبات و خواسته های تازه ای انگشت تاکید و تایید نهاد.
با توجه به این مطالبات پرسشهای جدی مطرح است که دولت دوم روحانی چگونه خواهد بود و چه نسبتی میان این دولت و اصلاح طلبان که مهترین عامل پیروزی روحانی بوده اند بر قرار خواهد شد؟ روحانی با چالشهای فرا روی دولت آینده اش چه خواهد کرد و چگونه زمینه را برای تحقق وعده هایش فراهم خواهد ساخت؟ این پرسشها و پرسشهای دیگر خود را با عبدالکریم گراوند، معاون سیاسی و امنیتی استاندار بوشهر در میان نهادیم و تحلیل وی را از شرایط پیش روی دولت دوم روحانی جویا شدیم.
جناب گراوند! فکر می کنید با توجه به حجم تخریب هایی که علیه روحانی وجود داشت و عزم جناح مقابل آن بود که به هر ترتیبی شده روحانی برای بار دوم رأی نیاورد، عامل اصلی موفقیت روحانی در این انتخابات چه بود؟
واقعاً باید از مردم تشکر کرد که علی رغم این همه سختی و مشکلات در روز رأی گیری حاضر شدند و رأی خود را به نفع روحانی به صندوق ریختند. هر چند معتقدم که باید از فصل رقابتها گذشت و وارد فصل رفاقتها شد؛ بالاخره انتخابات یک پدیده ای است که شاهد رقابتهایی در آن هستیم. در این رقابت هم طبیعتاً انتظاری که جامعه دارد این است که روی اصول و برنامه باشد و از گذشته ها هم بحث می شد که باید به سمت انتخابات حزب محور حرکت کنیم که نامزدها برنامه ارائه کنند. بحثهای شخصی و فردی نمی تواند برای مردم، عایدی داشته باشد. انتظار این بود که نامزدها برای اداره کشور برنامه خود را ارائه کنند. در این حوزه چیزی که از آن مردم شنیدیم انتظار مردم در ارائه برنامه توسط نامزدها براورده نشد. نامزدهای رقیب هیچ برنامه ای ارائه ندادند. نقطة قوت روحانی در مناظره آخر آن چیزی که در افکار سنجنیها دیدیم این بود که خوب ظاهر شده و تبیین مطالب را به درستی انجام داده. این عامل اول موفقیت بود. عامل دوم پایگاه رأی آقای روحانی است که اصلاح طلبان تام و تمام وارد حمایت از روحانی شدند و روحانی به درستی از این ظرفیت اجتماعی بهره برد و در برنامه ها و سخنرانیها به خوبی ظاهر شد و آرای مردد را که بخش بزرگی از جامعه را هم تشکیل می دادند به سمت خود جلب کرد. آرای واقعا بالایی به دکتر روحانی داده شد اگرچه تعداد بسیار زیادی هم نتوانستند رای بدهند که به جرات می توان ادعا کرد رای اکثریت قریب به اتفاق آنان به روحانی بود. در بوشهر هم شاهد بودیم ساعتها هزاران نفر پشت درها ماندند و این مایة تاسف است به خصوص در مورد رای اولیها که مقدور نشد از آنان رای گرفته شود. در این انتخابات دو اندیشه وارد مباحثه شدند که مردم بین دو طرز تفکر اداره جامعه باید یکی را انتخاب می کردند که روحانی به درستی توانست جامعه را متقاعد کند که این مسیری که پیموده می شود می تواند توسعه و سعادت و آزادی و آبادی را برای ایران بسازد.
*در بین صحبتها اشاره کردید که نقش اصلاح طلبان در موفقیت روحانی بسیار پر رنگ بود. این بسیج عمومی که اصلاح طلبان موفق به ایجاد و خلق آن به نفع روحانی شدند حول طرح یک سری مطالبات بسیار وسیع ممکن و مقدور شد که توانستند ثابت نمایند روحانی نماینده و کارگزار این مطالبات خواهد بود. قسمت عمده ای از این مطالبات به مسائل فرهنگی و سیاسی بر می گردد. فکر می کنید روحانی با توجه به اینکه زیاد به این مسائل در 4سال گذشته ورود نکرده این بار در دولت دوم خود با این مطالبات چه خواهد کرد؟
من معتقدم فضای حضور آقای روحانی در دور اول نسبت به انتخابات اخیر بسیار متفاوت بود. روحانی در این دوره هم همان منش اعتدالی را ادامه خواهد داد و طبیعتاً همین منش است که می تواند بخش زیادی از اصولگرایان معتدل را هم در کنار اصلاحات نگه دارد. سبک مدیریتی روحانی در دولت اول به گونه ای شد که دیدیم اصولگرایان بزرگی که به اعتدال شهره هستند مثل جناب ناطق نوری در کنار روحانی ایستادند. پس شعار اعتدال در دولت اول روحانی این زمینه را فراهم کرده. اما در مقطع جدید به نظر می رسد چون رقابتها جدی تر و هم شعارها و هم مرزبندی های نامزدها با یکدگیر مشخص تر شد طبیعتاً برای دولت هم تعهدات بیشتری ایجاد گردیده. ببینید الان در کارزار انتخابات اخیر دو اندیشه اداره جامعه به ملت عرضه شد و روحانی به درستی از پایگاه اصلاح طلبی استفاده برد. من برداشتم و حدس و گمانم این است چون فعلاً برای پیشبینی زود است، ولی برداشت این است که به نظر ما به عنوان شهروند انتظار جامعه ای که از روحانی حمایت کرده این است که یک کابینه جسورتر، با انسجام بیشتر و پیگیری جدی تر و با نگاه به حمایت از عقبه رأیش برای تحقق شعارهایش بسازد. مناظره ها و سخنرانیهایش در استانهای مختلف مواردی است که احصا بشوند، رصد بشوند و برنامه ریزی صورت بگیرد تا در کوتاه مدت و بلند مدت عملیاتی بشوند. ادامه این اندیشه و ادامه کار این فکر در آینده بسته به این است که دولت بتواند این برنامه ها را که گفته عملیاتی و اجرا کند. روحانی باید انتظار کسانی که به او رأی داده اند برآورده کند. قطعاً جوانگرایی در حوزة مدیریتی باید داشته باشد، نگاه عمیقتری به وجود بیاید و مطالبات به صورت مؤثرتری پیگیری شوند. دولت اول معذوراتی داشت و در شرایطی مملکت را تحویل گرفت که سراسر کشور در مشکلات غرق بود و روحانی نمی توانست ریسک بالایی کند؛ مجبور بود اینگونه کابینه را بچیند و ببندد. اما الان این محدودیتها برچیده شده و باید ریسک را بپذیریم و نیروهای جوان را وارد چرخه مدیریتی کنیم که اعتقاد قلبی به برنامه های دولت داشته باشند و برای تحقق برنامه ها وشعارهای دولت بیایند.
*در میان صحبتهایتان به دو اندیشه اشاره می کنید. این دو اندیشه چه ویژگیهایی دارند که در این انتخابات رو در رو با هم قرار گرفتند؟
ما اگر بخواهیم در این قضیه درست برخورد کنیم هر دو اندیشه زیر چتر نظام هستند. اما در مدیریت کشور تفاوتهای زیادی با هم دارند. دیدیم که شعار داده شد 4% در مقابل 96 % و سعی شد دو قطبی کاذب ساخته شود. اما این کلام ،کلام درستی نبود و جامعه جوابی به آن نداد. حتی در خصوص وعده ها! مردم به دنبال بهبود معیشتشان هستند اما به دنبال برنامه هایی هستند که برای بهبود معیشت هزینه های سنگین و بیشتر به جیب و سفره هایشان تحمیل نکند. مردم تجربه آن را دارند و دیدند که با کشور چه کردند. عیبی که در این انتخابات و مناظرات بود این بود که به سمت برنامه محوری کمتر حرکت شد. خواسته نخبگان و جامعه ای که پای تلویزیون نشسته بودند براورده نشد. از همان اول آمده بودند که با تخریب رئیس جمهور و دولت، رقیب را از میدان به در کنند و آراء مردم را به سمت خود بکشند بدون اینکه برنامه ای برای اداره کشور ارائه کنند. جامعه به این روش پاسخ نداد. می توانستند به جای اینکه از همان مناظره اول وارد فاز تهاجم و تخریب دولت شوند برنامه های خود را پیشنهاد دهند. حتی وعده های اقتصادی که داده شد که پول می دهیم و میلیون میلیون شغل درست می کنیم توجه زیادی را جلب نکرد. جامعه ما یک جامعه تحصیل کرده و توسعه یافته است. بر اساس آگاهی و شناختی که از وضعیت کشور داشت متوجه شد منابع کشور نمی تواند زمینة تحقق این وعده ها را فراهم کند. شعارمحوری جای برنامه محوری و تخریب جای نقد را گرفته بود. ندیدیم کسی بگوید در چهارچوب برنامه ششم توسعه اینکارها را می کنم یا برنامه ششم را نقد کند در صورتی که برنامه ششم متعلق به دولت مستقر بود و دولت بعدی می خواست همین برنامه را اجرایی کند. اما حتی نقد قابل اعتنایی هم از این برنامه ارائه نشد و تنها به تخریب بسنده کردند و هیچ نگفتند که اگر نقدی به این برنامه دارند این برنامه کجا ضعف دارد و طرح جایگزین آنان چیست.
*فکر می کنید انگیزه جناح مقابل از این که در سلامت انتخابات تشکیک می کردند چه بود؟ شما کسی هستید که 15 دوره انتخابات برگزار کرده اید. این تشکیکی که اینها روا می دارند از کجا نشأت گرفته و پاسخ شما به عنوان کارشناس خبره انتخابات چیست؟
باید در انتخابات بر اساس یک اطلاعات دقیقی اظهار نظر شود. ما دو انتخابات داشتیم. هر یک از اینها در جای خودشان قابل بررسی است. یکی ریاست جمهوری بود و یکی شوراها. یکی انتخاباتی ملی است که در تراز ملی بعضی از اتفاقاتی که ممکن است در شوراها پیش بیاید اصلاً امکان بروز پیدا نمی کند. وقوع تخلف در انتخابات ریاست جمهوری این دوره ممکن نبود. چرا؟ به سه دلیل! اولاً یک دستگاه ناظر قدرتمندی بر انتخابات نظارت کرده است. آنهایی که که در انتخابات تشکیک می کنند قدرت آن را زیر سوال می برند که از صفر تا صد آن زیر نظر شورای نگهبان بوده است و البته دیدیم که در نهایت هم سلامت انتخابات تأیید کرد. ریز به ریز اقدامات هیئتهای اجرایی در ایران و به تبع آن استان بوشهر زیر نظر مستقیم شورای نگهبان در روز رأی گیری بوده که جای هیچ خدشه و تردیدی باقی نمی گذارد. قاطعانه می گویم هیچ شعبه ای در بوشهر کمبود تعرفه ریاست جمهوری نداشته است. هیچ شعبه ای نگفته است که تعرفه کم داشته و اگر جایی دارد عنوان می شود کذب محض است. اما بحث دیگری که بسیار هم مهم است ما در انتخابات سه مطلب داریم بر اساس قانون انتخابات می گوید که یک روز، روز رأی گیری است. آیین نامه اجرایی دارد که مواد قانونی را تبیین می کند و خط مشی را مشخص می کند. آیین نامه می گوید در حوزه انتخابات ریاست جمهوری کسانی که درب شعبه هستند باید از آنها رأی گرفته شود. آیین نامه تصریح کرده و به روشنی این مطلب را بیان کرده و لازم الاجرا هم هست. آین نامه فرضش بر این است که کسانی که روز جمعه آمده اند و وقت گرفته اند باید حقشان محفوظ بماند؛ روز شنبه که نیامده بودند! سوم اینکه ما یک عرفی داریم در این چهل سال که در تمام دوره ها در شعب شلوغ این آراء بعد از ساعت 12 اخذ می شده است. اما یک باره در این دوره شورای نگهبان تفسیر تازه ای داد که اصلاً مسبوق به سابق نبود. اما ما تمکین کردیم و عمل کردیم و این تصمیم هم ربطی به بوشهر نداشت بلکه از خود مرکز ابلاغ شده بود و طبق رعایت سلسله مراتب به ما گفته شده بود که این گونه عمل کنیم. بنابراین ساعت 12 به بعد رأی گیری صورت نگرفت. بنابراین این دومین دلیل است که ما به تفسیر خلاف شورای نگهبان هم تمکین کردیم و اجازه ندادیم حاشیه ایجاد شود. به قاطعیت می گویم که انتخابات در بوشهر و کل کشور در ریاست جمهوری سالم برگزار شده. باید دید این حرفها چقدر می تواند تأثیر داشته باشد که به گمان من تأثیر بسیار ناچیزی دارد. اینکه می گویند در روستاها رأی گیری تمام و کمال انجام نشد هم کذب است. در بوشهر در بسیاری از روستاها قبل از ساعت ده شب رأی گیری تمام شده بود و هر کس می خواست رأی بدهد رأی داده بود. سومین عامل به بروز هر نوع تخلف را نا ممکن می کند در انتخابات این دوره ریاست جمهوری این است که دیگر هیئت اجرایی و نظارت هم جناحی نبودند. هیئت اجرایی گروهی است که یک منش سیاسی دارد و هیئت نظارت هم افرادی با سابقة سیاسی متفاوتی بوده اند که نوع جناح بندیهای سیاسی در این حالت اصلاً امکان بروز و اتفاق افتادن تخلف را بر قرار نمی کند و اجازه نمی دهد به واسطة نوع رقابهای جناحی که میان این دو منش سیاسی در کشور وجود دارد تخلفی روی بدهد. کسی که حسابش پاک است از محاسبه باکی ندارد. خود من درخواست کردم از نامزدها که نمایندگانی به سر صندوقها بفرستند تا دقیقاً نظارت کنند و اطمینان حاصل کنند که انتخابات صحیح برگزار می شود. کسی که می خواهد انتخابات قانونی برگزار کند تن به حداکثر نظارت می دهد و ما نیز همین گونه رفتار کردیم و نظارت حداکثری با حضور تمام افرادی که قانون پیش بینی کرده پدید آوردیم. در انتخابات شوراها وضعیت یک مقدار متفاوت می شود.انتخابات شوراها محلی است. یکی از مشکلات آن این است که نامزدها در هر 5 شعبه می توانستند یک نماینده داشته باشند که سی نفر می شد. این تعداد کم نیست که خود به خود باعث بروز برخی موارد می شود. یک مورد دیگر به بیرون از شعب بر می گردد که به هیئتهای اجرایی و نظارت در روز رأی گیری ربطی ندارد. در بیرون شعب اگر جرم مشهودی رخ داده مثل سایر جرائم، سازمان متولی خاص خود را دارد که باید رسیدگی کند. می گویند خرید و فروش رأی صورت گرفته اگر ما ببینیم به دستگاه مربوطه اعلام می کنیم. الان هم گزارشهای آن موجود است. اما به قاطعیت می گویم که در درون شعب اتفاقی نیافتاده است. بیرون از شعب هم اگر مسائلی رخ داده دستگاه های ذی ربط باید برخورد کنند و برخورد لازم هم صورت خواهد گرفت. قانون گذار پیش بینی کرده اگر مصدایق تخلف وجود داشته باشد مستندات به هیئتهای نظارت و اجرایی ارائه کنند تا رسیدگی شود. ضعفهای قانونی هم در زمینه انتخابات شوراها اگر وجود دارد باید قانونگذار کمک کند تا این نواقص مرتفع شود که شاهد بروز این نوع تخلفات در ایام تبلیغات در ادوار آینده نباشیم.
*ما در دوشهر بوشهر و گناوه مشکلات عدیده ای در انتخابات شوراها داشتیم. حواشی آن بسیار زیاد بود. حتی گفته شده که نامزدهای معترض خواهان ابطال انتخابات هستند. پیش بینی شما از سرنوشت نهایی انتخابات شوراهای گناوه و بوشهر چیست؟
هر کس رأی نمی آورد معمولاً به دنبال یک بهانه برای شکستش می گردد. در سطح کلان آن هم می بینیم که با بهانه های بزرگ به دنبال راه فراری برای گریز از مسئولیت خود در شکست شان می گردند. در بوشهر، 10 شهرستان، 25 بخش و بیش از 400 روستا داشتیم که انتخابات برگزار شد. در یک شهر ممکن است دو نفر هم جا به جا بشوند که ناشی از خطاهای انسانی است. طبیعت انتخابات است. قانون این راه کارها را پیشبینی کرده که بتوانیم رسیدگی کنیم و اگر خطایی روی داده جبران کنیم. شما حجم کار و فشار را در نظر بگیرید. بنابراین اعتراضات حق نامزدهاست و پیگیری وظیفه ما و قانون این را پیش بینی کرده. بازشماری هم در حضور خود نمایندگان این نامزدها صورت گرفته. در بوشهر فضاسازی شدیدی شد. من قصد ندارم وارد این مقوله شوم. اطلاعات دست من است. خیلی ها که اعتراض کردند خیلی جاها اعتراض شان قابل پذیرش نیست. حساسیتهای محلی که به این اعتراضات دامن می زند. من از کلیه هیئتهای اجرایی اجرای کامل و عمل به مُر قانون را خواستم. استاندار هم نسبت به این اعتراضات حساسیت های بسیار ویژه داشت و پیگیرهای جامعی هم صورت گرفته. در انتخابات شورا صد رأی می تواند افراد را بالا یا پایین کند و بسیار تأثیرگذار باشد. در بوشهر هیئت اجرایی تصمیم خود را بر اساس مستندات گرفته و الان هم هیئتهای نظارت باید رسیدگی کنند که فرایندی طولانی تری دارد. جوری نباید صحبت کرد کسانی را که خالصانه کار کرده اند و انگیزة آنها هم اجرای مر قانون و سالم برگزار کردن انتخابات بوده با اتهامات واهی تخریب کنند و جو نامناسبی ایجاد نمایند. هیئتهای اجرایی و نظارت نباید تحت تأثیر این فضا سازیهای قرار بگیرند و اجازه ندهند که حقی ناحق شود.
*به مباحث انتخابات ریاست جمهوری و دولت آینده برگردیم. یکی از مواردی که یک مطالبه عمومی بیست ساله است و به اشکال مختلف در این انتخابات مطرح می شد، اجرایی کردن کلیه اصول قانون اساسی کشور است. از سوی دیگر رئیس جمهور روحانی در اواخر دولت نخست خود منشور حقوق شهروندی را مطرح کرد و وعده پیگیری داد. فکر می کنید برای آزادیهای سیاسی، قانون احزاب و مطبوعات، آزادیهای مدنی و اجتماعی و پاس داشت حقوق مردم چه برنامه هایی ممکن است دولت دوم روحانی در دستور کار قرار دهد و برای اجرای آن با چه چالش هایی رو به رو خواهد شد؟
حقوق شهروندی در دولت یازدهم با همین رویکرد اجرایی نمودن اصول معطل مانده قانون اساسی مطرح شد. بگذارید این گونه به سئوال شما پاسخ دهم در نظامی که زندگی می کنیم و در منطقه می بینیم که همه آرزوی برگزاری انتخابات دارند، جا به جایی قدرت و جا به جایی مدیریت در ایران به صورت مسالمت آمیز و در سایه انتخابات انجام می شود و اینها از برکات نظام و انقلاب است. دولت هم اراده اش بوده و مصمم بوده و مصوب کرده که در همین راه حرکت نماید و در راستای همین حقوق شهروندی لایحه ای آماده کند و بخشهایی که لازم به مصوبه دارد در مجلس تصویب شود تا حرکت قوای نظام بر مبنای این منشور تنظیم گردد و الزام به اجرای قانون داشته باشند. اجرای قانون ضامن همه چیز است. در همه حوزه ها این الزام باید وجود داشته باشد. اساس وفاق میان قوای نظام قانون است و لاغیر.
*فکر می کنید دولت در این زمینه موفق شود؟
ببینید بخشهایی هستند و گروه هایی هستند که بنا به هر دلیلی مانع ایجاد می کنند! ولی این هم نمی تواند دولت را از مسیرش و شعار ها و وعده هایش منصرف کند و حتماً دولت با عقلانیت و تدبیر و حوصله و اجماع سازی در راستای تحقق وعده هایش حر کت خواهد کرد. اجرای این گونه قوانین به کارامدی نظام مربوط می شود و بسیار ضروری است بعد از چهل سال که از انقلاب می گذرد برای پویایی بیشتر نظام این موارد هر چه سریعتر لحاظ شود و مبنای حرکت قرار بگیرد. باید به سمتی برویم که وحدت و انسجام ملی بسترسازی شود. دولت قطعاً در این مسیر حرکت می کند اگرچه به موانعی هم برخورد خواهد کرد.
*با توجه به تجربیات عملی شما که الان 20 سال است در سطوح مختلف حضور داشته اید و طیف مقابل را می شناسید و 20 سال است با آنان کار می کنید؛ فکر می کنید بعد از انتخابات 29 اردیبهشت تا چه اندازه به سمت همکاری حرکت خواهند کرد؟
عقلای جناح اصولگرا قطعاً علاقه مند هستند به پیشرفت کشور کمک کنند. در این شکی نیست. می ماند لایه ای که تحت هر عنوانی می خواهید نامشان بگذارید مثل دلواپسان، دل نگران ها و افراطیون و... اینها دولت را می خواهند با چالش ایجاد کنند. اما اولاً ملت مسیر را انتخاب کرده است. وقتی ملتی رأی می دهد و انتخاب می کند مسیر را برای دولتش هموار کرده. و اگر طرز تفکر مقابل بخواهد در آینده کشور را تحویل بگیرد از قضا باید بستر سازی کند که دولت وعده هایش را عملی کنند. چرا؟ چون خودشان در انتهای دولت دوم روحانی اگر روحانی به خاطر کارشکنیهای آنها موفق به انجام وعده هایش نشود، به عنوان مقصران عدم موفقیت دولت روحانی معرفی خواهند شد و دوباره جامعه دست رد به سینه آنان می زند. در دولت آقای خاتمی گفتیم که هر 9 روز یک بحران داشتیم الان هم همین گونه خواهد شد و مردم قضاوت قاطعی در مورد این جناح خواهند کرد. منطقی ترین کار این است که همراهی کنند و اگر همراهی نمی کنند کارشکنی نکنند. در این یک سال منتهی به سال پایانی دولت هجمه سنگینی به دولت بود که کار دولت تمام است و روحانی را تک دولتی می دانستند. همه این هجمه برای زمین گیر کردن دولت در انتخابات بود. شما ببینید در همین چند روز اخیر چه اتهام سنگینی به وزرات امور خارجه زدند که وزیر امور خارجه قول تسلیم کردن یکی از سرداران سپاه را به امریکاییها داده است بدون اینکه در نظر بگیرند این اتهام سنگین بر منافع ملی ایران چه تأثیراتی می تواند داشته باشد. اشتغال، اقتصاد، حل مشکلات سیاست خارجی و داخلی نیاز به اجماع دارد. در دنیایی که زندگی می کنیم همه باید بر امنیت ملی اجماع کنند و امنیت ملی هم در گرو وحدت ملی مبتنی بر قانون است. حالا در حالی که ما نیاز به سیاست خارجی فعال برای تأمین منافع ملی داریم این گونه عملکرد و تأثیر گذاری آن را زیر سئوال می برند. الان هم جا دارد که نهادهای ذی ربط رسیدگی کنند که این حرفها از کجا می آید و چنین تهمتهای سنگینی از کجا نشأت می گیرد.
*پس پیشبینی می کنید این بحرانها پیاپی خواهد بود؟
هنوز انتخابات تمام نشده ببینید که چه هجمه ای ساخته اند. نگذاشته اند حلاوت انتخابات به دهان مردم بنشیند و مردم پیروزی خود را حس کنند و چنین صحبتهایی مطرح می کنند. اما شما ببینید که ما در منطقة خاورمیانه بدون هیچ مسئلة سوء امنیتی توانسته ایم انتخاباتی با این گستردگی برپا کنیم. اما متأسفانه هجمه ها وجود دارد و وجود خواهد داشت.
و حرف پایانی
رمز موفقیت روحانی این است که ما باید صبورانه کار را پیش ببریم. از حالت صبوری و عقلانی و اعتدال خارج نشویم. ما صبورانه ولو اینکه دولت مستقر هستیم باید کار را پیش ببریم. فکر می کنم نقطة قوت روحانی در عصبانی نشدن و حفظ آرامش دولت و کشور است. و اگر تخلفی هم می شود و صحبتهای نا به جایی می کنند نباید از این مسیر خارج بشویم، حتی اگر آنها دنبال عصبانی کردن دولت باشند. بگذارید به صحبت اول خود برگردم الان فضای همدلی و همراهی و رفاقت هست. حل مشکل اشتغال و رکود و مسکن و اقتصاد ایران در گرو اجماع و همراهی است. دوستان می توانند برای چهار سال آینده برنامه ریزی کنند. توفیق دولت را در صبوری و ادامة روش اعتدال و عقلانیت می دانیم.
7212/6045** خبرنگار: عبدالصمد شهریاری ** انتشار دهنده: اکبر اقبال مجرد
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.