روحانیت نباید اصل را بر حمایت قرار دهد و نه اصل را بر انتقاد قرار دهد. آنجا که باید حمایت کند حمایت کند و آنجا که باید انتقاد کند انتقاد کند منتها مراقبت کند و انتقادش را دلسوزانه بیان کند. بالاخره تردید نداریم که عده‌ای امید دارند که این حکومت از بین برود؛ اگر انسان حرفی بزند که امید آنها تقویت شود حرام است. باید طوری انتقادات مطرح شود که این مسائل و تبعات را نداشته باشد.

 

به گزارش جماران؛ کانال نامه‌های حوزوی بخشهایی از گفتگوی آیت‌الله محمدجواد فاضل لنکرانی با «خیمه» را منتشر نموده است:

بخشی از روحانیت که در درون حکومت نیستند و به حکومت انتقاداتی دارند بر اساس ملاحظاتی آن را مطرح نمی‌کنند؛ البته این ملاحظه فقط از دید صنفی نیست اینکه حالا چون خودمان این حکومت را داریم و ... ملاحظات آنها از این دست است که مبادا خانواده شهدا ناراحت و مأیوس شوند و مبادا دشمن از زحماتی که کشیده شده سوءاستفاده کند؛ باید بگویم که روحانیت در خفا و در جلسات خصوصی مسائل را روشن به مسئولان امر می‌گفتند.

مثلاً در یکی از دولت‌ها چهار مرجع هم به رهبری و هم رئیس دولت نامه خصوصی نوشتند و اشکالات اقتصادی و اخلاقی و اجتماعی را مطرح کردند. همان زمان خدمت رهبری رسیدم؛ چون یکی از آن چهار مرجع مرحوم والدم بود؛ وقتی خدمت رهبری رسیدم، ایشان فرمود که این نامه بسیار خوب بود؛ یعنی یک سری امور انجام می‌شود؛ اما به مردم نباید گفت؛ چون بهانه‌ای برای دشمن می‌شود. 

روحانیت نباید اصل را بر حمایت قرار دهد و نه اصل را بر انتقاد قرار دهد. آنجا که باید حمایت کند حمایت کند و آنجا که باید انتقاد کند انتقاد کند منتها مراقبت کند و انتقادش را دلسوزانه بیان کند. بالاخره تردید نداریم که عده‌ای امید دارند که این حکومت از بین برود؛ اگر انسان حرفی بزند که امید آنها تقویت شود حرام است. باید طوری انتقادات مطرح شود که این مسائل و تبعات را نداشته باشد.

متأسفانه ائمه جمعه مسئولیت اصلی‌شان را آن‌طور که باید و شاید انجام نمی‌دهند. یک ائمة جمعه باید از همة امور مراقبت کند؛ ولی می‌بینیم که این چنین نیست. علت اینکه نماز جمعه‌های ما در برخی از شهرها خلوت است، چیست؟ چرا مردم اقبال نمی‌کنند که روز جمعه به نماز جمعه بروند؟ چون مردم معتقدند که امام جمعه نمی‌تواند انتقادی کند ما باید به اینها میدان بدهیم که بیایند منتها همة جوانب را رعایت کنند؛ اگر این‌طور باشد مردم امیدوار می‌شوند. در میان مراجع و اساتید حوزه افرادی که واقعاً معتقد به انقلاب و نظام هستند به وقتش اشکالی وجود داشته باشد بیان می‌کنند و برخی مردم هم از این مسئله خبردار هستند. 

ارتباط میان طلبه و مراجع تقلید کمرنگ شده است. قدیم‌الایام این‌طور به ما یاد داده بودند که مرجع تقلید باید در حوزه باشد و سلوکِ علمی، اخلاقی و سیاسی‌اش در حوزه باشد.  مسئولان حوزه باید برای ارتباطِ عمیقِ میان طلاب و مرجعیت سعی و برنامه‌ریزی کنند. از طرفی اساتید نیز باید با طلاب ارتباط برقرار کنند. امروز ارتباط میان طلاب و اساتید فقط به مجلس درس خلاصه می‌شود. در مجلس درس نیز استاد درس را می‌گوید و می‌رود.

نباید هیچ حاجبی میان طلبه و مرجع تقلید باشد. زمان مرحوم والد ما هر طلبه‌ای ولو طلبة سال اول می‌آمد اگر ایشان در دفتر بود می‌گفتیم بروید ببینید. واقعاً این چنین بود؛ البته بحث نظم یک بحث است و رعایت حال آن مرجع تقلید نیز یک بحث است؛ مثلاً گروهی آمده‌اند و یک مسئلة حیاتی با مرجع تقلید دارند و همان زمان یک طلبه هم مراجعه می‌کند و می‌گوید همین الان می‌خواهم ایشان را ببینم. خب نمی‌شود؛ ولی با قطع نظر از اینها روند و جریان امور یک بیت باید طوری باشد که طلبه بتواند به راحتی با آن مرجع تقلید و استاد حوزه ارتباط برقرار کند. 

اگر حوزه را به حال خود رها کنند روند طبیعی ارتباط میان طلاب و استاد و مراجع برقرار می‌شود. نگرش برخی از طلبه‌ها به دلیل برنامه‌ریزی‌ها و تزریق‌های بیرون از حوزه است و مسئولان حوزه باید آنها را ریشه‌یابی کنند که از کجا این نشست‌ها و اردوها برای بعضی از طلبه‌ها گذاشته می‌شود و ذهن آنها را نسبت به بزرگان حوزه منفی می‌کند.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.