به گزارش جماران، روزنامه اعتماد در گفت و گو با اسدالله عسگراولادی نوشت:

تحلیل شما از وضعیت اقتصادی کشور چیست؟ چرا بعد از حدود چهار دهه که از انقلاب ایران می‌گذرد، با وجود اینکه برنامه‌های مختلف توسعه را داشته‌ایم و با وجود اینکه دیدگاه‌های متفاوتی روی کار آمدند و نماد و نمودش دولت‌های مختلف بوده، چرا حال و روز اقتصادی کشور در عرصه کلان و وضعیت اقتصادی مردم خوب نیست؟ چند درصد وابسته به سوءمدیریت‌ها است؟ چقدر مربوط به آرایش اقتصادی دنیا است؟ برجام به عنوان مهم‌ترین اقدام دولت آقای روحانی چه محاسن و معایبی داشت؟

وقتی دولت آقای احمدی‌نژاد ماه‌های آخرش را می‌گذراند و آقای روحانی در خرداد برنده انتخابات شد همه گناهان را به گردن دولت قبلی یعنی آقای احمدی‌نژاد انداخت و با کلمه تدبیر و امید به صحنه آمد. من معتقدم تدبیر‌ها با شروع برجام خوب جواب داد اما امید‌ها را آن‌طور که باید و شاید نتوانست در دل مردم زنده نگه دارد. سال اول دولت یازدهم به خوبی پیش رفت و برجام توفیق بزرگی بود. در آغاز برجام توانستیم ضوابط بین‌المللی را بشکنیم. یادم هست که وقتی آقای احمدی‌نژاد به سازمان ملل رفت، سه یا چهار کشور آفریقایی با او ملاقات می‌کردند. روسای جمهور و نخست‌وزیر کشورهای بزرگ حاضر به ملاقات با او نبودند. برجام این امر را شکست و بعد از برجام برای نخستین بار توانستیم وزرای کشورهای اروپایی را به ایران دعوت کنیم یا خودمان به آن کشورها رفته و دیدار کنیم. این نخستین نتیجه برجام بود. دومین نتیجه برجام قطعنامه‌ای بود که در سازمان ملل علیه قطعنامه‌های قبلی همین سازمان تصویب شد و قطعنامه‌های قبلی را خنثی کرد. کاری که قرار بود با برجام به نتیجه برسد اما متاسفانه همچنان مشکل در این زمینه وجود دارد و موفق نشدیم، روابط بانکی مان با جهان است.

به نظر جنابعالی چرا با وجود توافق بین‌المللی هنوز روابط بانکی مان گرفتار دردسرهایی است؟

به خاطر فشار اسراییلی‌ها به بانک‌های امریکایی پرونده ارتباط بانکی ما با بانک‌های معتبر جهانی و امریکایی هنوز این معضل حل نشده است. چرا که بیشتر سهامداران بانک‌های امریکایی یا مدیران‌شان اسراییلی هستند یا وابستگی‌های زیادی به اینها دارند. در نتیجه با فشاری که اسراییل به بانک‌های امریکایی داشت اجازه ندادند بانک‌های امریکایی با ما وارد رابطه شوند؛ این یکی از اهداف برجام بود که محقق نشده است.

فشارهایی که از داخل کشور به برجام وارد می‌شد چطور؟

فشارهای داخلی اثری نداشت چون آقای ظریف کار خودش را می‌کرد.

این فشارها تمرکز دولت را به هم نزد؟همسویی برخی جریان‌های داخلی به دولت با فشارهای لابی‌های صهیونیست‌ها در امریکا را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

شاید دولت فشارهایی را متحمل شد اما واقعیت آن است که دولت تمرکزی نداشت. دولت از سال سوم شروع به گفتمان‌درمانی کرد و از مسیر اصلی تدبیرش خارج شد و آمارهای خوب و غیر خوب داد.

آمار خوب واقعی یا غیرواقعی؟

دولت اقداماتی کرد و آمارش را هم داد به طور مثال تورم را روی ٨ درصد آورد ولی گرانی را نتوانست پایین بیاورد. آقای روحانی با تدبیر جلو رفت اما امید مردم محقق نشد. آقا با اقتصاد مقاومتی به میدان آمد و بارها روی این مساله تاکید کردند. اما بدنه دولت نپذیرفت. رهبری دوباره در نامگذاری سال جدید به اقتصاد مقاومتی و اقدام و عمل تاکید کردند که این نامگذاری مجدد یعنی آنکه خواسته و مطالبه رهبری در این حوزه اجرا نشده است. اما با وجود تاکید ایشان باز هم بدنه دولت، اقتصاد مقاومتی را نمی‌خواهد. این عدم پذیرش هم به دلیل این است که متاسفانه همه کمیسیون بگیر شده‌اند و با اقتصاد مقاومتی این کمیسیون‌ها تعطیل می‌شود.

آقای روحانی تورم ٤٠ درصدی‌ای را که از دولت سابق به ارث برده بودند به زیر هشت درصد رسانده‌اند این کار راحتی بود؟

به هیچ عنوان، اما کاهش تورم که برای مردم نان و آب نمی‌شود. مردم شغل و درآمد ندارند. اما می‌بینیم که یک وزیری در ١٠ شرکت خودروسازی شریک است. آیا دولت نمی‌فهمد که وزیرش کجاست و چه می‌کند؟ چرا ماشین خارجی را وارد می‌کنیم تا ١٧ هزار کارگرمان بیکار شوند؟ اینها فسادهایی است که در اقتصاد دولتی پیدا شده است. در گمرک هم چنین است. البته به این دولت و دولت قبل هم ربطی ندارد. این فسادی است که به یقه همه دولت‌ها چسبیده است.

چند درصد از وضعیت اقتصادی معلول اقدامات دولت قبل است؟

دولت قبل که تمام شد رفت. شاید برخی مشکلات به خاطر خرابی‌های عملکردی دولت قبل بوده اما سوءمدیریت دولت فعلی را نمی‌شود انکار کرد. دولت قبلی کاری که کرد این بود که نگذاشت رونق از زندگی بیفتد.

بله با افزایش حجم نقدینگی و تورم سرسام‌آور. با این تفاسیر شما معتقدید که برای شکستن رکود ایرادی ندارد که تورم به نقطه چهل درصدی برگردد؟

اول این نکته را بگویم که احمدی‌نژاد معیشت مردم را با قیمت سنگینی تامین کرد و در این زمینه مقصر بود.

قیمت سنگین برای کشور؟

بله. وقتی ارز را از ٩٠٠ تومان به ٣ هزار تومان برد بزرگ‌ترین صدمه اقتصادی را به کشور زد اما آقای روحانی چه کار کرد؟ او با کلمه تدبیر آمد و تمام هم و غمش را برای برجام گذاشت. اصلا به داخل کشور رسیدگی نکرد. هیچ برنامه‌ریزی‌ای برای داخل کشور نداشت. من بارها گفته‌ام. مرحوم رجایی وقتی رییس‌جمهور شد اعلام کرد که کابینه من ٣٦ میلیونی است که آن زمان رقم جمعیت کشور بود. این مقدار الان ٨٠ میلیون است. یعنی ٤٤ میلیون نفر زیر ٣٠ سال داریم. این جمعیت ٤٤ میلیون زیر ٣٠ سال یعنی ما هر سال یک میلیون و ششصدهزار پسر و دختر در سن ٢٥ سالگی تحویل جامعه می‌دهیم. اینها همه‌چیز می‌خواهند. همسر، خانه، لباس، بهداشت و غذا می‌خواهند و همه اینها در سایه یک چیز است و آن شغل است. دولت نتوانست بیکاری را حل کند.

دولت اذعان می‌کند که همه امورات اقتصادی کشور در دست دولت نیست. درست است؟

٨٠ درصد اقتصاد کشور به دست دولت است.

٨٠ درصد؟

بله

اما وقتی حجم سرمایه‌های برخی بنگاه‌های اقتصادی غیر دولتی و هلدینگ‌های وابسته به آنها را که نگاه می‌کنیم کاملا مشخص است که بیش از ٥٠ درصد اقتصاد کشور دست این بنگاه‌ها و بنیادهای اقتصادی است که زیرنظر دولت نیستند.

اصلا اینطور نیست. الان ٧٠ درصد تا ٨٠ درصد بودجه کشور از آن دولت است.

بنگاه‌های اقتصادی‌ای مانند آستان قدس رضوی، بنیاد مستضعفان، ستاد اجرایی فرمان امام، قرارگاه خاتم‌الانبیا و... در اقتصاد ایران موثر هستند یا خیر؟ با دولت همسو هستند یا خیر؟

در اینکه این بنگاه‌ها در اقتصاد ایران تاثیرزیادی دارند شکی نیست. ما اینها را خصولتی می‌دانیم. ما اینها را ملی و بخش خصوصی نمی‌دانیم.

خصولتی؟

خصولتی ادغامی است از خصوصی و دولتی.

واقعا می‌شود با بنگاه و بنیادی مانند بنیاد شهید مثل بخش خصوصی رفتار کرد؟اصلا کسی را راه می‌دهند که عملکردشان زیر ذره بین قرار بگیرد؟

نه.

آیا اینها می‌توانند سر بزنگاه‌های تعیین‌کننده تصمیم‌گیری به دولت فشار بیاورند؟

بله. می‌توانند.

فشار می‌آورند یا خیر؟

باید ببینیم از کجا قدرت می‌گیرند.

خیلی از این نهادها زیرنظر دولت نیستند؟

زیرنظر چه کسی هستند؟

نهادهای فراتر از دولت؟

من می‌گویم آن فراتر از دولت با دولت هماهنگ است. وقتی آقای رییسی می‌خواست به آستان قدس برود، مگر تنها مقام معظم رهبری دخالت می‌کرد؟ اینطور نیست.

یعنی با آقای روحانی هماهنگ شد که آقای رییسی به آستان قدس برود؟

بله نظر آقای روحانی به رفتن آقای رییسی به مشهد مثبت بود. آقای رییسی تا قبل از اینکه به آستان برود در جایی بود که مزاحم دولت بود و به تبع وقتی قرار شد به آستان برود، مزاحمت کمتری برای دولت می‌داشت. البته اینها مسائلی است که بین خودشان است. حتما لازم نیست برای اینکه از دردسرهای یک نفر راحت شد او را سقوط داد. برخی مواقع پست‌های بالاتر را می‌دهند که راحت شوند.

آقای رییسی که در قوه قضاییه خیلی مزاحم دولت نبود؟بیشتر آقایان دیگری با دولت مخالف بودند. اینطور نیست؟

هر کدام به سهم خودشان مزاحمت‌هایی را برای دولت داشتند. آقای رییسی معاون بود و معاون بالاتر از آقای اژه‌ای است. آقای اژه‌ای فقط سر مسائل مصادره‌ها بود. دادگاه‌ها زیرنظر چه کسی بود؟ الان دو هزار و پانصد دادگاه داریم که روسای دادگاه‌ها را چه کسی انتخاب می‌کرد؟ روسای دادگاه‌ها با دولت نبودند.

ولی آلترناتیو ایشان آقای اژه‌ای شد که تند و تیز‌تر از آقای رییسی نسبت به دولت است؟

آقای اژه‌ای نسبت به دولت تند و تیز نیست. نسبت به اعمال مشارکت دولت تند و تیز است که حق هم دارد. چه کسی بابک زنجانی را بابک زنجانی کرد؟

به عنوان کسی که سرمایه داری را به صورت سنتی آموختید و تجربه کردید و ادامه دادید فکر می‌کنید بابک زنجانی محصول کجاست؟

من اصلا با کلمه سرمایه داری مخالف هستم. با سرمایه‌گذاری موافق هستم. این دو با هم فرق دارد. من هیچ‌وقت دنبال سرمایه داری نبودم. سرمایه داری را هم مزاحم و حرام می‌دانم. سرمایه‌گذاری را مباح می‌دانم. سرمایه‌داری، سرمایه را انباشته می‌کند و پدر مردم را در می‌آورد. سرمایه‌گذار آن است که سرمایه را در اختیار می‌گذارد که هر چه می‌خواهد برای مردم تولید کند.

شما هیچ‌وقت سرمایه‌تان را روی هم نگذاشتید؟

اصلا نداشته‌ام که بگذارم.

همیشه اموال‌تان در حال گردش بوده است؟

بله. صادر‌کننده‌ای بوده‌ام که در مرز عدد بالایی که نمی‌خواهم آن را بگویم سرمایه‌ام در گردش بوده است.

یعنی شما هیچ سپرده‌ای ندارید؟

نه. قبلش هم نداشته‌ام.

یعنی غیر از اینکه از شما خواندم که از هیچ بانکی وام نگرفته‌اید. هیچ‌وقت هم حساب پس‌انداز و جاری نداشته‌اید؟

نداشته‌ام. صورتحساب‌های حساب جاری من اینجا است. گردش حسابم نیز در ماه دویست تا سیصد میلیون است. یک کار هم بیشتر ندارم و آن هم پسته است.

سرمایه‌دارها چه نقشی در کمک به دولت برای رفع مشکل بیکاری و رکود می‌توانند داشته باشند؟

معتقدم سرمایه‌دارها باید سرمایه‌گذارشوند. باید به سمتی حرکت کنند که نیازمان را به خارج از کشور کم کنند. نیاز را در داخل و با سرمایه‌گذاری‌ها تامین کنیم. اشتغال را بالا ببریم. اشتغال را بالا ببریم نسل جوان ما منفعل و سرخورده و ناراضی نمی‌شود. اما اگر او دانشگاه رفت و کار پیدا نکرد سرخورده می‌شود. نماز نمی‌خواند. وقتی به او می‌گوییم چرا نماز نمی‌خوانی عصبانی است و واکنش نشان می‌دهد. در حالی که نمی‌داند وضعیتی که او گرفتارش شده به خدا مربوط نیست. زمانی برادرم تعریف می‌کرد در زندان برخی از منافقین را می‌بردند و شب شلاق می‌زدند. ایشان و آقای طالقانی و آقای انواری در یک اتاق بودند. آن فرد را شلاق می‌زدند، می‌آمد می‌گفت من نماز نمی‌‌خوانم برای اینکه مرا شلاق زده‌اند. این را به حساب خدا می‌گذاشت. داداش می‌گفت تو نماز را بخوان که شلاق را فردا کمتر بخوری.

امثال بابک زنجانی به چه کسانی صدمه زده‌اند؟

به ما ضربه نزده به دولت ضربه زده است. هر دزدی کلانی که می‌بینیم یک طرفش دولت است. من و شما که بخش خصوصی هستیم اصلا نمی‌توانیم بدزدیم. ما می‌توانیم سر همدیگر را کلاه بگذاریم اما از بیت‌المال نمی‌توانیم بدزدیم. کسی می‌تواند از بیت‌المال دزدی کند که روابطی با دولت‌ها داشته باشد.

رانتی پشتش باشد؟

یک منبع دولتی پشتش باشد. بابک زنجانی را بانک مرکزی بابک زنجانی کرد. از کجا پول آورد؟ دولت به او داد. شرکت نفت به او داد.

کدام دولت؟

هر دولتی که داد به مردم خیانت کرد.

چرا ضریب مفاسد اقتصادی در کشور اینقدر بالا رفته است؟

بی‌اعتقادی به انقلاب و اهداف رهبر انقلاب و بی‌اعتقادی به همه‌چیز باعث این شده که خیلی‌ها به فکر چپاول بیت‌المال باشند. این جماعت با خودش می‌گوید معلوم نیست که فردا من اینجا سر این پست باشم یا نباشم. پس بهتر است فردای بچه‌هایم را تامین کنم. این بینش پدر کشور و مردم را درآورده و دارد منهدم‌مان می‌کند. در هیچ جای جهان اینگونه نیست. وقتی یک نفر مسوول می‌شود و می‌بیند نفر قبلی که وزیر بوده یا نماینده مجلس بوده پس از پایان مدیریتش گرفتار پول و مصایب اقتصادی است برای آنکه بعد از عمر مدیریتی‌اش گرفتار آن دردها نشود تن به هر فسادی می‌دهد. همین است که با خودش می‌گوید فعلا تا دستم بر می‌آید بیت المال را برای خودم ذخیره کنم.

این کنش و بینش چه آسیبی به نظام می‌زند؟

بی‌اعتمادی جهانی نسبت به نظام و ورشکستگی بانک‌ها یکی از نتایج این تفکر و روحیه است.

مردم چطور؟

مردم چوبش را خورده‌اند.

بی اعتمادی مردم، نارضایتی مردم از حاکمیت را می‌آورد؟

نه. مردم چون به آقا اعتقاد و اعتماد دارند سکوت می‌کنند.

این سکوت از رضای آنان است؟

خیر. سکوت مردم از نارضایتی است.

شما نارضایتی مردم را می‌بینید؟

بله، مردم در دل ناراضی‌اند اما الان نمی‌توانند فریاد بزنند.

ممکن است روزی فریاد بزنند؟ امکانش هست این فریاد تبدیل به یک تهدید شود؟

خدایی نکرده بله و ممکن است که شورش را در پی داشته باشد. اما تا رهبر هست شورش نیست. به احترامی که برای او قایل هستند، شورش نمی‌کنند.

حاج آقای عسگراولادی نظرتان درباره وعده انتخاباتی کاندیداهایی که گفته‌اند رشد اقتصادی را بالای بیست و پنج درصد می‌برند یا یارانه‌ها را سه‌برابر می‌کنند یا کارانه ٢٥٠ هزار تومانی به مردم می‌دهند چیست؟ این وعده‌ها با توجه به بنیه اقتصادی ایران شدنی و صادقانه است؟

اینها همه شعار است. مردم هم خوب می‌دانند که این وعده‌ها صادقانه نیست. من استخوان خرد کرده اقتصادم. می‌دانم اینها برنامه‌ای برای عمل به این وعده‌ها در صورت پیروزی ندارند.

فرض بگیریم برنامه دارند. به نظر شما برای ایجاد شغل در کشور و افزایش یارانه‌ها چه باید کرد؟

شغل به این راحتی درست نمی‌شود. نیاز به سرمایه‌گذاری دارد.

شغل چگونه درست می‌شود؟

یکی از این آقایان ادعا کرده سالی ٥٠٠ هزار شغل درست می‌کند. اما هرچه نگاه کردم نفهمیدم چه برنامه‌ای دارد. برای ایجاد اشتغال باید کشاورزی توسعه پیدا کند. واحد‌های کوچک صنعتی رونق بگیرد. فعالیت‌های عمرانی از سر گرفته شود. دولت پول داشته باشد. هیچ دولتی بدون سرمایه نمی‌تواند شغل ایجاد کند. چند وقت پیش هم گفتم چهار گروه صنعت، خدمات، کشاورزی و عمرانی در کشور باید به میدان سرمایه‌گذاری بیایند تا شغل ایجاد شود. تا این سرمایه‌ها نیاید شغلی هم درست نمی‌شود.

این وعده‌ها را صادقانه می‌بینید یا خیر؟

نه. وقتی کسی برنامه عملیاتی‌اش برای ایجاد اشتغال را ارایه نمی‌دهد یعنی با مردم صادق نیست.

نظرتان درباره یارانه ٢٥٠ هزار تومانی چیست؟

اولا از چه منابعی می‌خواهند این پول را تامین کنند؟از کجا می‌خواهند ماهیانه ٢٢٠ هزار میلیارد تومان را به مردم بدهند؟اینها همه فقط شعار است. اصلا عملیاتی نیست. اگر هم این پول باشد که صدالبته نیست بلایی بر سر کشور و مردم می‌آورد که هزار بار بدتر از پرداخت یارانه‌های فعلی است. البته وقتی با مردم حرف می‌زنم کاملا مشخص است که آنها هم به این وعده‌ها اعتقادی ندارند.

از بین این کاندیداها هم بی‌تردید اقای میرسلیم را حتما کاندیدای اصلح می‌دانید؟

بله. ایشان خیلی منطقی وارد مناظره‌ها شده. اگر دقت هم کنید تنها کسی که وارد شعار و شعر نشده آقای میرسلیم است. امیدوارم به عنوان کاندیدای نهایی اصولگرایان معرفی شوند و رای بیاورند.

به عنوان آخرین سوال در این چند سالی که حاج آقا حبیب‌الله رحلت کردند، چند بار خوابش را دیدید؟

یک بار.

چه دیدید؟

خوابم را برای هیچ کسی تعریف نمی‌کنم.

 

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.