به آقای ناطق‌نوری گفتم این فرد نامتعادل و خود‌شیفته است

به گزارش جماران، روزنامه شرق در گفت و گو با حمیدرضا جلایی پور نوشت:

حمیدرضا جلایی‌پور، جامعه‌شناس و استاد دانشگاه تهران تأکید دارد، پدیده احمدی‌نژاد شانسی برای تأثیرگذاری در عرصه رسمی سیاست ندارد.

‌آیا از نام‌نویسی احمدی‌نژاد متعجب شدید؟ فکر می‌کنید یک بازی سیاسی از جناح اصولگراست یا صرفا حرکت احمدی‌نژاد و بقایی و مشایی و طیف خودش؟

این کارهای احمدی‌نژاد برای کسانی که او را از نزدیک می‌شناختند، کارهای عجیبی نیست. عجیب اعتمادی بود که اصولگرایان به خطا، به او داشتند، آن هم از ابتدا، یعنی از سال ٨٢ به بعد. یادم هست همان روزهایی که فهرست احمدی‌نژاد در شورای شهر تهران هشت‌میلیونی با مشارکت ١٠٦ هزار نفر رأی آورد (سال ۸۲) و شهردار تهران شد - و هنوز بحث اینکه او «رجایی» است- من در نشست ماهانه همکاران سابق به آقای ناطق‌نوری گفتم حاج‌آقا، اطلاع بدهید این احمدی‌نژاد «رجایی» شما نیست. شهید رجایی یک شخصیت انقلابی واقع‌نگر و صادق و به قول امام دارای عقل بود. بعد گفتم من احمدی‌نژاد را در زمان جنگ، دو سالی که به عنوان سرباز در کردستان مشاور استاندار بود خوب و از نزدیک می‌شناسم. به حاج‌آقای ناطق‌نوری گفتم این فرد نامتعادل، متوهم، خودشیفته است و علاقه عجیبی برای دیده‌شدن دارد. بعد به حاج‌آقا گفتم دیده‌شدن در زمان جنگ به ایثار زیاد نیاز داشت و چون ایشان در جنگ اهل حضور در مناطق خطر‌خیز نبود، دیده نشد. به همین دلیل کسی ایشان را به عنوان معاون استاندار یا استاندار (در زمانی که همه برای نیرو در مناطق جنگی له‌له می‌زدند) به آقای ناطق که وزیر کشور بود، معرفی نکرد.

به حاج آقا گفتم از ۶۸ تا ۸۲ هم کارهایی کرد تا دیده بشود. مثل اینکه با کمک انصار حزب‌الله در دادگاه روزنامه سلام و محاکمه جناب موسوی‌خوئینی‌ها چفیه بست و در صف جلو نشست یا با کمک جناب الهام، دفاتر استانی شورای نگهبان را برای نظارت بیشتر تقویت کردند. ولی باز زیاد دیده نشد.

بعد گفتم حاج‌آقا این پست شهرداری تهران برای احمدی‌نژاد پست نگران‌کننده‌ای است، این‌قدر امکانات حکومت را پشت این فرد خودشیفته قرار ندهید؛ چون برای دیده‌شدن کارهای عجیب‌وغریبی از او سر می‌زند.

‌مثلا چه کارهایی مدنظرتان بود؟

برای نمونه پول شهرداری را خرج غذا برای هیئت‌ها می‌کرد تا دیده شود یا پروژه‌های شهرداری را بدون مناقصه به نهاد‌های انقلابی و غیرمرتبط با شهرداری می‌داد. می‌گفت این من هستم که می‌توانم تکلیف خاتمی را معلوم کنم. ایشان یک فرد غیرواقع‌بین است، ایشان کجا و مرحوم رجایی کجا؟ ایشان کار دست همه می‌دهد.

‌ خب با این‌همه توصیه‌های شما به آقای ناطق، واکنش ایشان چطور بود؟

البته همین‌جا اذعان کنم حجت‌الاسلام ناطق‌نوری جزء نخستین شخصیت‌هایی است که احمدی‌نژاد را از همان روز اول شناخت و اصولگرایان پشت آقای ناطق را به نفع شعار‌های دهن‌پرکن و متوهمانه احمدی‌نژاد خالی کردند.

‌ نقش اصولگرایان در احمدی‌نژادشدن احمدی‌نژاد چه بود؟

تردیدی نیست که احمدی‌نژاد با همین اقدامات عجیب‌وغریبش و با حمایت بی‌دریغ اصولگرایان، مفت‌مفت هم دیده شد و دل اصولگراها را (در مخالفت با اصلاح‌طلب‌ها) بُرد. به همین خاطر همه اصولگرایان و نهادهایی که امکاناتشان مربوط به بخش عمومی بود، در ریاست‌جمهوری حاضر شده و تمام‌قد از او دفاع کردند.

‌خب این حرف‌ها به کنار، تحلیل شما از آمدن احمدی‌نژاد چیست؟ او در عرصه قدرت سیاسی به دنبال چه می‌گردد. میل به بقای در قدرت یا صرفا خودنمایی؟

او خودشیفته است و از فراموشی واهمه دارد، آمده است تا دیده شود و پس از نهی رهبری، فراموش نشود. آرزوی او این است که در صدر خبر سی‌اِن‌اِن باشد تا به خیال خودش مدیریت جهانی کند. متأسفانه او به این دست از اقدامات متوهمانه خود تا به حال ادامه داده و گویا بنای ترک عادت ندارد. هفت قطع‌نامه روی دست کشور گذاشت، کشور را با تحریم روبه‌رو کرد، نظام اداری را شخم زد، فساد اداری را افسارگسیخته کرد، دوقطبی خودش و هاشمی را (با زیرپاگذاشتن شخصیت‌های پاکدست کشور) برای دیده‌شدن تشدید کرد. 

حالا پس از نهی از سوی رهبری، دنبال دوقطبی دیگری است تا فراموش نشود و صدالبته دیده بشود. وقتی در کشورداری دموکراسی خوب کار نکند، در این شرایط شخصیت‌های نامتعادل برای حضور به وجد می‌آیند.

 ‌ماجرای ردصلاحیت احمدی‌نژاد چقدر می‌تواند جدی باشد. اگر پاسخ‌تان مثبت است، تحلیل پساردصلاحیت را چطور می‌بینید؟ آیا می‌توان به پایان سیاسی احمدی‌نژاد رسید؟

خب در شرایط کنونی به احتمال زیاد سخن احمدی‌نژاد این خواهد بود که دیگر هر کاری کنند، فراموش نخواهم شد؛ یا می‌آیم یا ردصلاحیت می‌شوم؛ چوب دو سر طلاست. بحث‌های مربوط به تهدید منافع ملی و سرنوشت کشور و توسعه هم به‌هیچ‌وجه برایش مهم نیست؛ چون خودشیفتگی‌اش به او اجازه ارزیابی درست وضعیت را نمی‌دهد.

‌در بطن جامعه نگرانی‌هایی از ردصلاحیت حسن روحانی وجود دارد. با درنظرگرفتن شرایط پیش‌بینی‌ناپذیر در ایران، تا چه میزان این گزینه می‌تواند جدی باشد. تحلیل و نظر شما چیست؟

در واقع احمدی‌نژاد، اگر اصولگرایان پشتش نمی‌آمدند، پدیده‌ای نبود. الان هم اگر انتخابات رقابتی برگزار شود (و خصوصا محصوران آزاد بشوند) احمدی‌نژاد، این پوپولیست قلابی، پدیده‌ای نگران‌کننده نیست.

‌این‌طور به نظر می‌رسید که با آمدن رئیسی دوقطبی بین اصولگرایان و اصلاح‌طلبان شکل می‌گیرد. حالا با آمدن احمدی‌نژاد این گزاره را چطور می‌بینید. آمدن احمدی‌نژاد به شکل خاص چه تأثیری در طیف حامی رئیسی دارد؟

 من در بالا جواب دادم که مشکل ما احمدی‌نژاد متوهم نیست. اگر جریانی قوی به دنبال مدیریت عرصه سیاسی نباشد، تیپ‌هایی مثل احمدی‌نژاد نمی‌توانند نگران‌کننده باشند. نگرانی وقتی آغاز می‌شود که شخصیت احمدی‌نژاد‌شناسی مثل مرحوم هاشمی مورد اتهام تندروها قرار می‌گیرد.

‌پیش‌بینی شما به‌طور‌کلی از وزن‌کشی سیاسی در انتخابات پیش‌رو چیست؟ آیا مسیر را در تداوم دموکراسی مهیا می‌بینید یا گام‌هایی به عقب برداشته خواهد شد. این سؤال را با درنظرگرفتن شرایط منطقه‌ای، اقتصادی و بین‌المللی توضیح بدهید.

من که به آینده کشور خوش‌بینم.توهمات و خودشیفتگی‌های احمدی‌نژاد نمی‌تواند مشکلی در انتخابات و حرکت جامعه به سوی توسعه پایدار و همه‌جانبه و حکمرانی خوب ایجاد کند. مشکل با پرهیز از مدیریت‌کردن عرصه سیاست و قدرت حل می‌شود؛ وگرنه احمدی‌نژاد متوهم به‌عنوان یک پوپولیست قلابی نمی‌تواند برای کشور مشکل اساسی ایجاد کند.

 

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.