عباس عبدی، تحلیلگر سیاسی نگاه مثبتی به ترکیب آینده مجلس یازدهم ندارد. او معتقد است که طیف‌های غیر اصلاح‌طلب بیشتر از 15 درصد جامعه را نمایندگی نمی‌کنند و اصلاح‌طلبان هم با رمق کمی وارد انتخابات شده‌اند.

به گزارش جماران، متن کامل گفت وگوی عباس عبدی با روزنامه ایران را  در ادامه بخوانید:

از ترکیب ثبت‎نام کنندگان برای حضور در انتخابات مجلس و وزنی که هر کدام از طیف‌ها در مرحله ثبت نام از خودشان نشان دادند آیا می‌شود به گمانه‌های اولیه‌ای از نوع رقابت انتخابات اسفند رسید؟
پیگیر ترکیب اصولگرایان نیستم. چون مسأله مهمی برای ما نیست. ضمن اینکه فکر می‎کنم احتمالاً نیروهای کمتر شناخته‌شده‌ دیگری هم از آنان هستند که بعداً سعی می‎کنند رونمایی کنند. لذا مسأله ما آنها نیست؛ مسأله مهم اصلاح‎طلبان هستند. فکر می‎کنم که با یک ظرفیت زیر متوسط وارد میدان شده‌اند و با این حساب گمان نمی‎برم که بتوانند طرفداران خود را برای فعالیت و رأی دادن قانع کنند.
اگر الان بخواهیم بر مبنای این ثبت نام‌ها دست به پیش‌بینی‌هایی بزنیم، چه احتمالاتی پیش رو هستند و چه احتمالاتی دست بالاتر را دارند؟
وقتی اصلاح‎طلبان یا طرفداران آنها نیایند، دیگر فکر نمی‎کنم که جزئیات نتیجه انتخابات تأثیرگذار و با اهمیت باشد. در مورد همین انتخابات، معتقد بودم که حتی اگر اصلاح‎طلبان با ظرفیت کامل می‎آمدند، باز هم کافی نبود، بلکه باید نیروهایی فراتر از اصلاح‎طلبان هم می‎توانستند در این انتخابات حاضر شوند و نامزدهای خود را داشته باشند و طرفداران خود را دعوت کنند. نامزدهای فعلی غیر از اصلاح‎طلبان بعید است که بتوانند 10 یا 15 درصد جامعه را نمایندگی کنند. برای همین، خیلی موضوعیتی ندارد که بین آنها دست به انتخاب بزنیم. همه آنها در اصل در شرایط کنونی جامعه ایران یک چیز هستند و یک چیز می‎گویند.
با توجه به وضعیت کسانی که وارد انتخابات شدند چه گمانه‌زنی ای  درباره رئیس احتمالی مجلس بعد می‌توان مطرح کرد؟ مهم‌تر اینکه با این ترکیب توافق‌ها یا رقابت‌ها برای رسیدن به گزینه ریاست به نظر شما چگونه خواهد بود؟
همان طور که گفتم، فرق نمی‎کند که چه کسی رئیس می‎شود و چه کسی مرئوس. مهم این است که نهاد مجلس بازتاب دهنده خواست عمومی جامعه باشد.
اگر این بود و نامزدها می‎توانستند چنین خواسته‌ای را بازتاب دهند و مردم هم به همان نسبت شرکت می‎کردند، مسائل بعدی آن از جمله ریاست مجلس موضوعی فرعی به حساب می‎آید. اگر این هم نباشد باز هم مسائل دیگر به نسبت بی‎اهمیت است.
اینکه در اردوگاه اصلاح‌طلبی کسی در قامت ریاست مجلس، به سیاق آنچه که در ادوار گذشته شاهد بودیم وارد میدان رقابت نشده، نشانه و معلول چیست؟ آیا اگر اصلاح‌طلبان یک یا دو چهره در سطح ریاست مجلس را هم وارد میدان می‌کردند، در وضعیت آنها تفاوتی ایجاد می‌کرد؟


مسأله فقط محدود به اصلاح‎طلبان نیست و داشتن چهره در سطح رئیس مجلس مطرح نیست. موضوع حس و روحیه‎ای است که بخواهند برای حضور در مجلس داشته باشند که به نظرم آن را ندارند. دلیل آن هم یکی مشکلات تحلیل آنان است و دیگری هم عدم حمایت بدنه اجتماعی است که با آنها در ارتباط هستند. این نوع ثبت‌نام آنها در انتخابات، بیشتر حالت رفع تکلیف و آیینی دارد.


فکر می‌کنید تا همین‌جای معادلات انتخاباتی، هرکدام از اضلاع این انتخابات و طیف‌های مختلف متعلق به جریان اصولگرا یا اصلاح‌طلب با چه تاکتیکی ورود پیدا کرده‌اند؟
فکر نمی‌‌کنم که اصلاح‎طلبان بتوانند یک حضور جدی و مؤثری در انتخابات داشته باشند. چون انتخابات که فقط ثبت نام نیست. ثبت نام کردن ساده‎ترین کار در مرحله انتخابات است. حتی این کار ساده را هم نتوانستند آن طوری که انتظار می‌رفت، انجام دهند. بنابراین گمانم این است که اصلاح‎طلبان نمی‎توانند ستادی را به صورت درست و حسابی تشکیل دهند و نیروهایشان هم پای کار نمی‎آیند و عملاً بین زمین و هوا می‌‌مانند. وقتی هم که اصلاح‎طلبان نباشند، رقابت به آن معنای جدی شکل نمی‎گیرد. بعید می‎دانم که در بین اصولگرایان هم اتفاق جدی رخ بدهد. رخ هم بدهد یا ندهد تأثیر زیادی در سرنوشت کشور و انتخابات ندارد.


تا همین مرحله ثبت نام و همین طور تدارکی که از گروه‌های مختلف سیاسی برای انتخابات می‌بینیم، به نظر شما هر کدام از طیف‌ها و طرفین رقابت با چه میزان از ظرفیت و توان خود وارد میدان شده‌اند؟ به عبارتی فکر می‌کنید امیدواری و رؤیای پیروزی در کدام اردوگاه جدی‌تر است و کدام اردوگاه ناامیدانه‌تر وارد میدان شده است؟
فکر نمی‌ کنم در این انتخابات و با این شکلی که دارد برگزار می‎شود، کسی پیروز میدان باشد. شما وقتی می‎توانید حرف از پیروزی و شکست بزنید که یک بازی قاعده‎مند وجود داشته باشد. اگر قرار باشد این بازی به معنای دقیق کلمه رخ ندهد، اصلاً پیروزی و شکست معنی نمی‎دهد. همه متضرر ماجرا خواهند بود. بنابراین ذهن خود را به این سمت نبرید که رقابتی وجود دارد، پس حالا چه کسی برنده و چه کسی بازنده می‎شود. ذهن را به این سمت ببرید که آیا این بازی که دارد رخ می‎دهد، آن بازی‎ای است که مشکلات جامعه را حل کند یا نه؟ فارغ از اینکه چه تیمی در آن برنده شود. من فعلاً چنین تصوری را ندارم.


پیش‌بینی شما از صف‌بندی‌های انتخاباتی نهایی و لیست‌های ائتلافی برای موعد 2 اسفند چیست؟ احتمالاً چقدر قابل پیش‌بینی است که مسائلی مانند نتیجه بررسی صلاحیت‌ها تغییراتی در این صف‌بندی‌ها ایجاد کنند؟ اگر تحلیلی درباره این تغییرات احتمالی دارید، این تحلیل چیست؟
با توجه به وضعیتی که در ثبت‎نام‎ها هست، من فکر می‎کنم برای اینکه یک مقدار تنور انتخابات را گرم کنند احتمالاً بیشتر افراد در تهران را هم تأیید صلاحیت کنند؛ حالا با مقداری کم و زیاد کردن. ولی این اصلاً مشکلی را حل نخواهد کرد. به خاطر اینکه با اتفاقات آبان ماه و مسائلی که حتی پیش از آن رخ داده و نشانه‌ای که از وجود اراده معطوف به اصلاحات منعکس نشده، خیلی‎ها انتخابات از ذهن‌شان می‎رود و اصلاً به این موضوع نمی‎پردازند.


آیا قائل به این هستید که دو جریان اصلاح‌طلب و اصولگرا با دو وزن کاملاً متفاوت نیروهای خود را به صحنه آورده‌اند و به نظر دست اصولگرایان پرتر است؟ آیا این تعدد نیروهای شاخص برای انتخابات در اردوگاه اصولگرایی تأثیری در فهرست‌های ائتلافی خواهد داشت؟ با توجه به اینکه احتمالاً اصلاح‌طلبان براحتی نتوانند به یک لیست کامل برسند و حریفی قوی برای اصولگرایان باشند، آیا احتمال دارد وضعیت انتخابات مجلس نهم یعنی صف‌کشی دو فهرست اصولگرا برای اسفند 98 هم تکرار شود؟
نه؛ به نظرم این دفعه اوضاع برای کل بازی انتخابات از مجلس نهم هم بدتر است. مجلس نهم یک جریان یکسویه در میان نامزدها بود. اما این‌بار اصلاً بحث یکسویه بودن نامزدها مطرح نیست. بحث این است که نگاه مردم و افکار عمومی به آن نگاه مثبت و سازنده‎ای نیست.

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.