به گزارش جماران؛ علی ربیعی، سخنگوی دولت، در روزنامه ایران نوشت:

«وقتی ترامپ در کنار شینزو آبه ایستاد و گفت هیچ چیزی به جز حصول اطمینان از ساخته نشدن سلاح هسته‌ای توسط ایران نمی‌خواهد در واقع چیزی فرو ریخت: پروژه‌ای که امریکا آن را «فشار حداکثری» نامیده بود و به همراه آن زیرپروژه‌ای که بولتون و«تیم ب» در ذیل آن «فشار» دنبال می‌کردند. زیرپروژه براندازی و سرنگونی که به زعم «تیم ب» می‌توانست محصول فرعی یا اصلی فشار حداکثری (بخوانید به حداکثر رساندن یک سبعیت اقتصادی برضد معیشت و زیست-کرامت شهروندان ایرانی) باشد.

تردیدی نیست که ترامپ بیشتر به‌دنبال نمایش مذاکره یا جنبه نمایشی مذاکره است تا خود مذاکره به معنای دقیق این کلمه. اما چه نیازی به «نمایش مذاکره»؟ در پاسخ به این سؤال باید از یکسو به چالش‌های داخلی ترامپ برای انتخابات آتی ریاست جمهوری توجه کرد و از سوی دیگر انزوای اخلاقی وبین‌المللی امریکا در پیامد خروج از برجام و از شورای حقوق بشر سازمان ملل و از یک سلسله توافق‌های چند جانبه را در نظر گرفت. او به لحاظ همین فشارهای جهانی و انتخاباتی، نیازمند اثبات علاقه خود به مذاکره با ایران است واین فرصت باید برای شکستن پوسته مذاکره نمایی امریکا و روزآمد کردن هسته اصلی برجام مغتنم شمرده شود. ترامپ می‌خواهد از خلال نمایش به مذاکره، به‌زعم خود هزینه رد یک مذاکره ناموجود در افکار عمومی به پای ایران نوشته شود. بنابراین راز حقیقی تزویر ترامپ درباره «مذاکره» خود مذاکره است. او با واژه مذاکره و با مذاکره نمایی چنان بازی می‌کند که مذاکره حقیقی یعنی فرآیند مذاکرات هسته‌ای وفرآورده نهایی آن در قالب برجام به محاق رود. یا هنگامی که سخنگویان ترامپ به تعابیر گوناگون سخن از یک «توافق جدید» به میان می‌آورند هدفی جز به فراموشی کشانده شدن برجام به مثابه یک مذاکره واقعاً جدید وجود ندارد. حکایت ترامپ ومذاکره نمایی او همان لطیفه مشهور دزد و چرخ دستی است: داستانی قدیمی درباره کسی که دریک کارخانه مظنون به دزدی بود.هر وقت طرف کارخانه را ترک می‌کرد چرخ دستی او را به دقت می‌گشتند و چیزی نمی‌یافتند. سرانجام مشخص شد که خود چرخ دستی بوده که دزدیده می‌شده است.»

در قضیه مذاکره نمایی ترامپ، آن کالای گرانبها که حقیقتاً در معرض دستبرد قرار گرفته خود مذاکره است. در شعبده بازی کلامی ترامپ وسخنگویان او در کاخ سفید و وزارت خارجه به شیوه‌ها وشگردهای گوناگون و مکرر از ضرورت یک «معامله بهتر» یا یک «معامله جدید» می‌گویند. این سخن پوششی است برای هدف قرار دادن خود معامله وخود مذاکره. چه مذاکره‌ای جدیدتر از خود برجام؟ آنچه که در پس این مذاکره نمایی‌ها در معرض تهاجم قرار می‌گیرد خود مذاکره است. هدف ترامپ نیل به این بازنمایی رسانه‌ای است که خود را مذاکره جو نشان دهد وایران را مخالف مذاکره. نباید تسلیم این ترفند شد. رئیس جمهوری در دیدار با آبه یک بار دیگر نشان داد که دست ترامپ را خوانده است. ترامپ هر بار توافق برجام را «توافقی وحشتناک» می‌خواند و به این ترتیب وحشت خودش را از اصل توافق برابرحقوق به نمایش می‌گذارد. ما از مذاکره هراس نداریم، ترامپ است که با به نمایش گذاشتن مکرر یک برجام هراسی عمیق، در قبال مذاکره واقعی که بوی تسلیم یکجانبه نداشته باشد وحشت دارد واین وحشت را با اعتراف به اینکه «ایرانی‌ها مذاکره‌کننده‌های بزرگی هستند » به نمایش گذاشته است. مذاکره هراسی و در حقیقت هراس از یک مذاکره حقیقی مطابق قواعد شناخته شده این فن دیپلماتیک، فقط مختص به ترامپ نیست. به‌عنوان یک نمونه بارز، طی روزهای اخیر جماعتی از فعالین اتاق فکرهای جنگ و تحریم درخارج از کشور طی نامه‌ای از مقامات آلمان و ژاپن خواستند به ایران نروند و به آنچه که همین جماعت به شکل «مماشات با رژیم ایران» تعبیرکردند پاسخ رد بدهند. از دید جماعت جنگ طلب مذکور، مذاکره با ایران یعنی «مماشات با ایران» واین واژه کلیدی که بارها از سوی هواداران لابی اسرائیل در توصیف برجام بر زبان آمده وجوه مشترک میان دو جریان کاملاً ناهمگن ومتضاد را به وضوح به نمایش می‌گذارد: دو جریانی که یکی از آنها گاه در ظاهری اسلامی وبه نام دفاع از ایران موجود و ایران امروز سخن ضد برجامی وضد مذاکراتی خود را توجیه می‌کنند و دیگری به‌نام «ایران فردا» یعنی به‌نام ایرانی که از دید براندازان باید بر فراز ویرانه‌های ایران موجود ساخته شود و از دل تلی از اجساد بمباران شدگان سربرآورد، رخ می‌نماید.

حضور آبه در ایران در یک فضای سرشار از صمیمیت وتفاهم بر سر صلح منطقه‌ای وامنیت جهانی نشان داد که ژاپن به چیزی بیش از نمایش «عکس مذاکره» می‌اندیشد. به این لحاظ سخنان آبه در تهران بیش از آنکه جنبه «میانجیگری» داشته باشد دغدغه‌های حقیقی خود ژاپن در قبال رویکرد غیر مسئولانه ترامپ به امنیت جهانی را به نمایش می‌گذاشت: تأکید آبه بر فتوای رهبری معظم انقلاب اسلامی در تحریم سلاح هسته‌ای از سویی یادآور ارجاع مکرر اوباما به همان فتوا بود که صراحتاً آن را موجب «با معنا کردن توافق هسته‌ای» و لذا «کمک ایران به ارتقای سطح امنیت جهانی» می‌دانست.

روشن است که خروج امریکا از برجام و در کنار آن یک سلسله خروج‌های زنجیره‌ای از دستاوردهای نهاد‌های بین‌المللی، سطح امنیت جهانی ومنطقه‌ای را به‌طرز بی‌سابقه‌ای کاهش داده است. به‌همین لحاظ نمی‌توان میان جنبه دو جانبه ایرانی و ژاپنی دیدار اخیر ونگرانی ایرانی-ژاپنی در قبال کاهش سطح امنیت جهانی ومنطقه‌ای را از یکدیگر تفکیک کرد. ایران و ژاپن در دو سوی آسیا بخشی از «جامعه شرق بزرگ» هستند که در طول تاریخ مشترکات فرهنگی بسیار دارند. در پرتو همین مشترکات «عموم شرقی» وآسیایی بود که پدران مشروطه به رویکرد ترقی‌خواهانه ژاپن ودستاورد‌های آن به دیده یک الگو نگاه می‌کردند و به گواهی متون آن روز، ژاپن را به مثابه «یکی از ما آسیایی‌ها» می‌دیدند. تلاش آبه برای جمع وتلفیق میان اعتدال‌گرایی ومیانه روی اسلامی با اعتدال‌جویی ژاپنی جلوه بارزی از همان مشترکات فرهنگی میان دو مؤلفه شرقی وغربی آسیا بود. سفر آبه پس از 40 سال در شرایط فعلی به خودی خود دارای اهمیت است و آنچه علاوه بر روابط دوجانبه ایران _ ژاپن از این سفر به جهانیان بازتابانده شد پیام روشن ایران است که آغازگر هیچ جنگی نخواهد بود و هیچ بنایی برای دستیابی به سلاح هسته‌ای نداشته و بر صلح و امنیت منطقه‌ای با کشورهای منطقه تأکید دارد.

اما این تنها تلاش و تکاپوی دولت در هفته گذشته نبود؛ در عرصه داخلی نیز هیأت دولت چندین مصوبه مهم داشت:

بررسی مجدد لایحه حق تحصیل و آموزش دانشجویان ستاره دار

یکی از تصمیمات مهم جلسه 22 خرداد هیأت دولت، تصویب لایحه حق تحصیل و آموزش دانشجویان ستاره دار بود. با‌وجود ارسال قبلی این لایحه به مجلس از سوی دولت و عدم اخذ رأی لازم در کمیسیون‌های مجلس، با توجه به حساسیت این امر و تأکید دولت بر تصویب آن، این لایحه همچنان مورد پیگیری دولت است. هر ساله تعدادی از دانشجویان و جوانان ما با مسأله ستاره‌دار بودن مواجه می‌شوند و این امر به یک نگرانی تبدیل شده است.

 به‌دلیل ضرورت پیشگیری از تکرار هرساله این معضل، امیدواریم با تبدیل این لایحه در مجلس به قانون، ضمن اینکه حقوق این افراد مراعات می‌شود شاهد پرهیز از رفتارهای مبتنی بر سلیقه و بهانه‌های موهوم باشیم.

پیگیری برنامه مدیریت سبز

پیگیری اجرای برنامه مدیریت سبز از دیگر موارد مهم مطرح شده در جلسه هیأت دولت بود. آیین نامه اجرایی مدیریت سبز در راستای برنامه پنجم توسعه و کمک به بهبود وضعیت محیط زیست کشور است که به تصویب هیأت دولت رسید. متأسفانه چالش‌های سال‌های گذشته به‌دلیل فقدان دوراندیشی و نداشتن سیاستگذاری‌های معطوف به محیط زیست سبب شده سال‌های سال فشار زیادی بر آب و خاک وارد شود. همچنین توزیع صنایع نه بر اساس مطالعات زیست محیطی بلکه بر اثر فشارهای سیاسی صورت گرفته است. هرکس زور، قدرت چانه زنی و جوسازی بیشتری داشت سرمایه‌گذاری‌های صنعتی را به سمت منطقه خود سوق داده است. کارخانه‌های فولاد و پتروشیمی‌هایی ایجاد شد که حتی آب آشامیدنی منطقه نیز را در تحدید قرار داده است. از همین رو دولت بر مبنای برنامه‌ها و ملاحظات زیست محیطی خود که در اصول برنامه‌های دولت یازدهم و دوازدهم تبیین شده بر اجرای این برنامه تأکید دارد و آن را دنبال می‌کند. ما نیاز داریم در طولانی مدت با نگرش جامع و کامل، برنامه‌های محیط زیستی خصوصاً مدیریت مصرف آب و بازیافت را دنبال کنیم، لذا در این مسیر نیازمند همکاری دستگاه‌ها و نهادهای عمومی هستیم. در این میان نقش رسانه‌ها در فرهنگ‌سازی و نهادینه کردن رفتاری این امر، از جامعه تا خانواده قابل ملاحظه و چشمگیر است.

پایان نامه دزدی ممنوع

تصویب لایحه مقابله با پدیده فروش پایان نامه و مقالات دانشگاهی، از دیگر مصوبات اثرگذار و قابل ذکر جلسه چهارشنبه دولت به شمار می‌رود. هرکدام از ما اگر در خیابان‌های منتهی به مراکز دانشگاهی تهران خصوصاً طالقانی و انقلاب قدم بزنیم، می‌بینیم که تبلیغات فروش مقاله و پایان نامه تا چه اندازه رواج یافته به گونه‌ای که تقریباً مبدل به یک امری عادی شده است. امروزه دیگر نصب آگهی‌های مربوط به این معضل از تبلیغات زمینی و دیواری فراتر رفته و در ایمیل‌ها و پیامک‌ها و حتی در و دیوار دانشگاه‌ها نیز نمود یافته و دارای روند افزایشی است. متأسفانه این پدیده نامیمون مقاله‌نویسی و تقلب در تهیه آثار علمی فراگیر شده و افراد سودجو، آن را تبدیل به کسب و کار غیراخلاقی برای خود کرده‌اند. طرح این موضوع در دولت سبب تصویب آیین نامه‌ای شد که بر اساس آن دانشگاه‌ها، تمهیداتی جدی برای مقابله با این پدیده نامبارک اجرایی کنند. از جمله این تمهیدات می‌توان به تشکیل کمیته‌های تشخیص اشاره کرد که با بررسی مدارک، اگر به این دریافت برسند که مدرکی حاصل از تقلب پایان نامه و فعالیت علمی جعلی بوده آن را باطل اعلام کنند. همچنین دانشگاه‌ها مکلف شدند متن پایان نامه‌ها را 5 سال پس از تاریخ دفاع بر اساس قانون دسترسی آزاد به اطلاعات منتشر کنند. این آیین نامه می‌تواند خواست گسترده استادان فرهیخته و زحمتکش دانشگاهی را برآورده کرده و به نزاهت و اخلاقی کردن بیشتر فعالیت‌های علمی منجر شود. به نظر می‌رسد ضروری است که هیأت‌های ممیزه دانشگاه‌های کشور سختگیری بیشتری در خصوص پذیرش پایان نامه‌ها و مقاله‌های دانشگاهی برای ارتقا اعمال کنند تا ان‌شالله در آینده شاهد این پدیده نامیمون نباشیم.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.