فاطمه کوچک درست در روز تولدش به بیمارستان صحرایی ارتش می‌‌رود تا پزشکان این بیمارستان دندان دردآلودش را مداوا کنند. او که پدرش را سال‌ها پیش از دست داده بود و به همراه مادرش به بیمارستان صحرایی آمده بود از ترس دندانپزشکی بی‌قراری می‌کند اما وقتی سربازان و پزشکان ارتش تمام تلاششان را برای ‌کم کردن استرس او انجام می‌دهند تن به درمان می‌دهد و این درمان آن‌‬ قدر برایش شیرین بوده که همان جا به مادرش می‌گوید ‌امشب که تولدم است می‌خواهم سربازان و پزشکان هم باشند و با این جواب مادرش روبه‌رو می‌شود که «در کدام خانه؟» اینجاست که ارتشی‌ها تصمیم می‌گیرند در همان کمپ اسکان سیل‌زده‌ها برای فاطمه تولد بگیرند.

به گزارش جماران، روزنامه شهروند نوشت: «سیل لرستان چنان ویرانگر بود که در تمام هفته‌های گذشته رسانه‌ها با وجود فعالیت تمام‌وقت هنوز موفق به ارائه تصویری ‌کامل از بحرانی که در روستاهای این استان در جریان است، نشده‌اند اما در میانه تمام تصاویر غم‌انگیز، صحنه‌هایی هم بوده که ‌در کنار نشان دادن عمق فاجعه، پیام دیگری هم داشته‌اند؛ تصاویری که نیروهای امدادی و همچنین ارتش در خیلی از آنها نقش محوری داشته‌اند؛ از خم ‌شدن یک سرهنگ برای عبور یک سالمند از روی کمر او گرفته تا بازتاب فداکاری‌های دیگر.

در این میان دیروز تصویری در شبکه‌های اجتماعی منتشر شد که نشان می‌داد با وجود همه سختی‌های امداد و بازسازی، نیروهای ارتش از راه‌های دیگری هم ‌به فکر تزریق امید و شور زندگی به مردم هستند. در این تصویر تعدادی از سربازان و درجه‌داران نیروی زمینی ارتش دیده می‌‌شدند که دور تا دور دختر بچه کوچکی ایستاده بودند تا او شمع تولدش را فوت کند. آن هم در‬ حالی که هر کدام پیام تبریکی در دست داشتند و عروسکی هم در بغل یکی از سربازان دیده می‌شد. در توضیح مختصر این عکس این طور آمده بود: «جشن تولد نیروهای ارتش برای دختر بچه پلدختری»

پ‬یگیری‌های ما نشان داد که ماجرا از این قرار بوده که فاطمه کوچک درست در روز تولدش به بیمارستان صحرایی ارتش می‌‌رود تا پزشکان این بیمارستان دندان دردآلودش را مداوا کنند. او که پدرش را سال‌ها پیش از دست داده بود و به همراه مادرش به بیمارستان صحرایی آمده بود از ترس دندانپزشکی بی‌قراری می‌کند اما وقتی سربازان و پزشکان ارتش تمام تلاششان را برای ‌کم کردن استرس او انجام می‌دهند تن به درمان می‌دهد و این درمان آن‌‬ قدر برایش شیرین بوده که همان جا به مادرش می‌گوید ‌امشب که تولدم است می‌خواهم سربازان و پزشکان هم باشند و با این جواب مادرش روبه‌رو می‌شود که «در کدام خانه؟» اینجاست که ارتشی‌ها تصمیم می‌گیرند در همان کمپ اسکان سیل‌زده‌ها برای فاطمه تولد بگیرند. یک نفر برای تهیه کیک اقدام ‌می‌کند و به شهری چندین کیلومتر دورتر می‌رود. یک نفر دیگر تدارک موسیقی و کادو تولد را به عهده می‌گیرد و دیگری ‌فکری برای تهیه وسایل پذیرایی می‌کند و این طور می‌شود که همان شب یک تولد تمام عیار با حضور ارتشی‌ها و تمام اهالی ‌کمپ برای فاطمه که حالا با مادرش در کمپ زندگی می‌کند برگزار می‌شود.

گویا تمام هزینه‌های این جشن مختصر اما پرشور را سربازان و پزشکان ارتش از جیب خودشان می‌پردازند. آن‌‬ قدر این جشن با استقبال مواجه می‌شود که تمام بچه‌های کمپ و ‌حتی درجه‌داران ارتش مستقر در پلدختر هم در خوشحالی فاطمه سهیم می‌شوند و فاطمه آن شب در‬ حالی‌‬ که کادوهای تولدش را ‌توی بغل گرفته بوده، با حالی متفاوت از شب‌های قبل به خواب می‌رود. ‌البته اگر‬ چه عکس‌های مراسم تولد فاطمه رسانه‌ای شد اما گویا در روزهای گذشته این نخستین بار نبوده که نیروهای زمینی ارتش برای کمک به روحیه از دست رفته بچه‌های سیل‌زده آستین بالا می‌زنند.

٢٧ فروردین هم بچه‌های تیپ نوهد ارتش در روستای رحمان آباد پای حرف‌های پدری می‌نشینند که می‌گوید هر‬ سال برای بچه‌هایش تولد می‌گرفته، اما امسال هیچ امکانی برای ‌خوشحال کردن آنها ندارد. آنها بعد از شنیدن این حرف‌ها وارد عمل می‌شوند و تصمیم می‌گیرند نگذارند سیل و مصیبت تولد ‌امسال بچه‌ها را خراب کند.»

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.