در این مطلب آمده است: تصمیم اخیر ترامپ و پمپئو در تروریست ‌نامیدن سپاه برخی را به اشتباه انداخته است؛ حتی خود آمریکایی ‌ها نیز دچار توهم شده ‌اند؛ زیرا آن ‌ها فکر می ‌کنند از قدرت اقتصادی و نظامی زیادی برخوردارند که می ‌توانند هر تصمیمی در دنیا بگیرند و دیگران مجبور به پذیرش هستند؛ غافل از اینکه آن ‌ها امروز کشوری ورشکسته (اقتصادی) هستند؛ به طوری که بدهی آن ‌ها به سازمان‌ های بین ‌المللی بیش از همه کشورهاست. از طرفی ممکن است از قدرت نظامی نسبتا زیادی برخوردار باشند، اما خود می ‌دانند کشوری مانند ایران نیز از قدرت نظامی ‌ای برخوردار است که نمی ‌توان آن را نادیده گرفت.
در هر صورت آمریکا با این تصمیم جنگ سرد با ایران به راه انداخته تا ایران را تحریک کند و بتواند اتهام جدیدی به ایران بزند که البته باز هم راه اشتباه را انتخاب کرده است؛ زیرا ایران با تدبیر حرکت می‌ کند و این توطئه را نیز نقش بر آب خواهد کرد. همچنین قدرت سیاسی و بین ‌المللی آمریکا با همه بزرگی و گستردگی ‌اش برای تحقق اهداف نهفته در این تصمیم بسیار ضعیف است؛ زیرا آمریکا خود تروریسم و حامی آنان است که این را همه دنیا می ‌دانند. در هر حال تحقق هدف آن ‌ها مستلزم عبور از چند مانع مهم در ابعاد حقوقی، سیاسی و تبلیغاتی است که غیرممکن می ‌نماید؛ زیرا تروریست‌ خواندن بخشی از قوای حاکمیتی یک کشور با روح منشور ملل متحد و استقلال و برابری کشورها و به ‌ویژه بندهای 4 و 7 ماده 2 منشور مغایرت تام دارد و ایران می ‌تواند با رجوع به این قانون مورد قبول جامعه جهانی خواستار مؤاخذه جهانی آمریکا در سازمان ملل شود. حق وتوی آمریکا در شورای امنیت سازمان ملل منافی حق دادرسی ایران نیست. بی ‌شک تروریست ‌خواندن مهم ‌ترین و بزرگ ‌ترین نیروی نظامی خاورمیانه اقدامی تحریک‌ کننده و تهدید کننده صلح و ثبات منطقه ‌ای و جهانی است و با همه مواد فصل ششم منشور سازمان ملل متحد به ‌ویژه ماده 33 مغایرت دارد.
اکنون آمریکا پس از نقض بر جام و بد عهدی ‌های مکرر، با زیر پا گذاشتن توصیه ‌های مؤکد منشور، اقدام تحریک ‌آمیز دیگری انجام داده که در چهارچوب الزام ‌های منشور سازمان ملل متحد قرار نمی ‌گیرد، بلکه قابل پیگیری است و فقط نشانه خودخواهی و خوی سلطه ‌گری اوست.
اینجا ایران باید با دیپلماسی فعال این موضوعات حقوقی را با جامعه جهانی در میان بگذارد و احتمال رو یه‌ شدن این‌ گونه تصمیمات را که امنیت جهانی را هدف رفته است، گوشزد کند که شاید فردا دامن ارتش هر کشوری را بگیرد.
آمریکایی ‌ها خوب می ‌دانند سپاه در مقابله با تروریسم در خط مقدم بوده است؛ اما نکته تحمل ‌ناپذیر برای آن‌ها این است که سپاه پاسداران سرزمین ‌های آزاد شده از تروریسم را رها نمی ‌کند که آمریکا و دست ‌نشاندگانش در آن مستقر شوند. این خواسته آمریکا خلاف مصالح و منافع ملی ایران و منطقه است و حال که راه مصالحه و معامله بسته است، آمریکایی ‌ها می‌ خواهند با زور به این هدف دست یابند. دستگاه دیپلماسی ایران باید این موضوع را برای جامعه جهانی توضیح دهد که حضور مستشاری ایران در مناطق بحرانی خاورمیانه بدون استثنا با اذن و درخواست دولت ‌های رسمی این کشورها بوده است؛ در حالی که حضور نظامی آمریکا بدون هیچ‌ گونه مجوز از جانب کشورها یا سازمان ‌های بین ‌المللی بوده است.
آمریکایی ‌ها امید داشتند با مداخله در افغانستان، عراق، سوریه و لبنان رژیم این کشورها را تغییر دهند و با الگو قراردادن آن‌ ها، بقیه نظام ‌های سیاسی خاورمیانه و شمال آفریقا را دگرگون کنند تا بتوانند «مسئله فلسطین» را با برتری کامل اسرائیل فیصله دهند؛ اما این طرح با حضور ایران با شکست مواجه شد؛ به همین دلیل آمریکایی ‌ها با اغراق درباره سهم ایران در این ناکامی به این نتیجه رسیده ‌اند که شاید بهتر باشد اقدامات فرسایشی را کنار بگذارند و به مصاف مستقیم با ایران بیایند و مشکل را از ریشه برطرف کنند. چنین تغییر رویکردی، کوبیدن بر طبل جنگ است که خوشبختانه نشانه ‌ای از همراهی بین ‌المللی و حتی همراهی همه نهادهای آمریکایی با آن دیده نمی‌ شود . آن‌ ها خام ‌اندیشانه فکر می ‌کنند نارضایتی‌ های کنونی مردم ایران از وضع اقتصادی قابلیت تبدیل ‌شدن به جنبش همگانی علیه نظام سیاسی را دارد و ضربه از بیرون، این روند را تسریع و تشدید می‌ کند ؛ حال آنکه مواضع همه نیروهای مؤثر کشور ازجمله بخش ‌هایی از مخالفان سیاسی که حتی حکومت آنان را به ‌رسمیت نمی ‌شناسد و مخالفان غیرقانونی به‌ شمار می ‌روند، در چند روز اخیر نشان داده اینجا هیچ فرش قرمزی برای آمریکایی ‌ها پهن نشده است و شلیک نخستین تیر به ‌سوی ایران، جبهه متحد ایرانیان را به حرکت درخواهد آورد.
آن ‌ها در این اقدام حتی در کشور خودشان تنها هستند و مخالفان پرشور زیادی در مقابلشان قرار دارند. آمریکا برای رسیدن به هدف خود با موانع و مشکلات زیادی که بخشی از آن‌ در بالا مطرح شد، مواجه است که تأثیر گذاری آن بستگی به نحوه مواجهه دولت ایران با آن دارد.
دسیسه ‌گران ترامپیسم در این خیال ‌اند که با تحریک حکومت ایران و سپاه پاسداران، آنان را به زدن ضربه اول وادار کنند که البته سوابق نشان می ‌دهد این به دور از تدبیر حاکمیت ایران است. قطعا ایران در هر شرایطی کاملا آماده دفاع است، اما اولین شلیک ‌کننده و آغازگر جنگ نخواهد بود؛ بلکه با تسلط کامل بر رفتار خود منتظر نخستین خطای آمریکایی ‌ها ست و پس از آن کوتاه نخواهد آمد و پوزه شیطان بزرگ را به زمین خواهد مالید.
جنگ سرد آمریکا علیه ایران به جایی نخواهد رسید و ملت ایران مترصد خطای عملی آمریکا خواهد بود تا جواب عملی دندان ‌شکنی بدهد؛ اما اکنون پاسخ جنگ سرد را خواهد داد. دنیا می ‌داند ایران هرگز آغازگر جنگ نبوده و نخواهد بود و با آمریکا با منطق خودش (جنگ سرد) سخن می ‌گوید و با بقیه جهان با منطق صلح جهانی از طریق همکاری بین ‌المللی پیش خواهد رفت.
7141
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.