در این مطلب آمده است : حسن روحانی قبل از سفر خود به نیویورک برای شرکت در اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل ، طی یاد داشتی در واشنگتن پست ، بار دیگر رویکرد ایران در قبال آمریکا و اعمال تحریم ‌ها علیه ایران را تشریح کرد . در ارتباط با هدف نوشتن این یاداشت باید گفت به طور طبیعی حضور هیأت ایرانی در مجمع عمومی باید پیوست رسانه ‌ای متناسب با حال و هوای سیاست در جهان ، منطقه و ایران داشته باشد . خروج امریکا از بر جام ، شکاف سیاسی عمیق میان اروپا و امریکا درباره این موضوع و سفره‌ آرایی احتمالی ترامپ در جلسه شورای امنیت سازمان ملل به ریاست خودش از یک طرف و فشار های بی ‌سابقه اقتصادی امریکا از جمله کاهش فروش نفت ایران و محدود کردن دامنه فعالیت شرکت ‌های بزرگ جهانی در تحلیل موقعیت انتشار یاد داشت رئیس جمهوری در یک روزنامه امریکایی اهمیت دارند.
اما چرا یاداشت آن هم در یک روزنامه خارجی؟ به طور کلی نوشتن یادداشت در روزنامه ‌ها یی مثل نیویورک تایمز ، واشنگتن پست کاملا رایج است و معمولا روسای جمهور و وزاری خارجه کشور ‌های مختلف یادداشت‌ ها یی برای این رسانه‌ ها می ‌نویسند و ارسال می‌ کنند . البته رسانه‌ ها یی مانند نیویورک تایمز یا واشنگتن پست از جمله روزنامه ‌ها یی هستند که جدا از اینکه خوانندگان بسیاری دارند بلکه مخاطبا نشان معمولا مقامات کشور‌ های مختلف به شمار می‌ آیند. همچنین انتخاب واشنگتن پست هم برای انتشار یادداشت روحانی از چند جهت تصمیم درستی به نظر می‌ رسد.
این روزنامه یکی از منتقدان جدی سیاست خارجی ترامپ به ویژه درباره ایران است و به طور طبیعی انتشار یک یادداشت همسو با سیاست ‌های این روزنامه با محدودیتی مواجه نمی‌ شد. به بیان دیگر امکان بالایی برای کنترل پیام از طرف منتشر کننده یادداشت (روحانی) در این روزنامه وجود داشت و از این جهت انتخاب درستی بود. از طرف دیگر واشنگتن پست یک نام ماندگار در تاریخ روزنامه نگاری در جهان است که نام آن با حوادث بزرگ سیاسی امریکا از جمله واترگیت (سقوط یک رئیس جمهوری جمهوریخواه ! ) پیوند دارد. اعتبار برند و سابقه درخشان این روزنامه کمک دو چندانی برای نفوذ پیام یادداشت روحانی در جامعه امریکا و باز نشر گسترده آن در سایر رسانه‌ های جهان بود.
نکته بعدی توجه به بعضی از تکنیک‌ های یادداشت است. ادبیات یادداشت روحانی مبتنی بر هنجارهای روابط بین ‌الملل و استفاده از کلید واژه‌ هایی همچون مذاکره ، گفت‌ و گو، تعهد ، پایبندی و... است و این امکان را فراهم می‌ کند تا طرف مقابل را در جایگاه یک فرد بی ‌توجه به این امور قرار دهد. بر همین پایه در یادداشت روحانی حتی آنجایی که احتمال رفتار متفاوت ایران درباره بر جام و فشار امریکا مطرح می ‌شود تا حد امکان از به کار بردن کلمات تند رسانه‌ ای پرهیز شده است. این یادداشت در راستای راهبرد پیام، عدم تعهد امریکا و پایبندی ایران به بر جام را تکرار و برجسته سازی کرده و با اشاره به تاثیر تحریم ‌های امریکا بر مردم ایران ، از محرک ‌ عاطفی هم برای تأثیر بر مخاطبان استفاده شده است.
از این نظر آقای روحانی سعی دارند با انتشار این یادداشت فضای ملاقات ‌های خود در نیویورک را مثبت کند تا وقتی با شخصیت‌ هایی مثل ترزا می‌ یا ماکرون یا خانم مرکل دیدار داشتند، آن‌ ها در صدد این بر نیایند که آقای روحانی را قانع کنند که پای میز مذاکره بنشیند ؛ بنابراین به نظر می رسد اقدام و رویکرد اخیر آقای روحانی کاملا درست و مبتنی بر عقلانیت و منطق است. نکته بعدی این است که وقتی یک رئیس جمهور در حال طراحی برای حل مشکلات سیاست خارجی کشور ش است ، معمولا سعی می‌ کند به اقتضای شرایط و زمان نظرات خود را تنظیم کند . یعنی به عنوان مثال آقای روحانی با توجه به شرایط فعلی تصمیم می ‌گیرند که در کجا صرفا نظرات مثبت خود را بیان کنند و در کجا به سیاست ‌های طرف مقابل بتازد یا با توجه به وضعیت هر دو را همزمان در دستور کار قرار دهد . این راهکاری است تا بتوانند نظر مثبت جهانیان به خصوص دولت‌ های کشور‌ های مختلف را برای مقابله با طرف مقابل که در اینجا ایالات متحده آمریکا است با خود همراه کند .
اکنون آقای روحانی با بررسی شرایط و وضعیت موجود به این نتیجه رسیدند برای اینکه سفرشان به نیویورک یک سفر موفق باشد و نظر روسای جمهور کشور‌ های دیگر را جلب کند و نشان دهد که اهل مذاکره و مصالحه است ، یادداشت بنویسند و در آن حرف ها یی بزنند که نه تنها واقعیت دارد بلکه در جهان هم خریدار دارند . زیرا اگر نگاهی به اقدامات و اظهارات ترامپ بی‌اندازید می ‌بینید که تناقضات بسیاری در آن‌ ها نهفته است . او از یک سو پیشنهاد مذاکره می ‌دهد و از سوی دیگر به دنبال ایجاد آلترناتیو برای نظام جمهوری اسلامی است ؛ لذا باید گفت اظهارات دکتر روحانی نه تنها مخاطب دارند بلکه مورد تائید آن ‌ها هم هست .
نکته آخر این است که آنچه روحانی در این یاداشت بیان می‌ کند ، واقعیت برخواسته از مطالعه قدرت در ایران است . به بیان دیگر آمریکا بعد از چهار دهه مطالعه رفتار و کنش ایران در عرصه جهانی به این نتیجه رسیده است که در ایران دو جایگاه کلیدی رهبری و ریاست جمهوری در یک برنامه ریزی استراتژیک ، موضع‌ گیری ‌های متفاوتی را در موضوعات منطقه ‌ای و بین‌ المللی اتخاذ می ‌کنند ؛ لذا اتاق ‌های تفکر استراتژیک و بررسی‌ های آینده ‌نگرانه که در اندیشکده ‌های گوناگون ایالات متحده به همین منظور تاسیس شده اند و در دانشگاه ‌های متفاوت این کشور ایران را هدف قرار داده اند ، با رفتار شناسی ایرانیان به دنبال آن هستند که زمینه‌ ها یی را فراهم کنند که این بازی را از طرق مختلف مانند رویکرد مشابه پاسخگو باشند . این رویکرد در دوره ترامپ به مراتب بیشتر خود را به نمایش گذاشته است؛ لذا آنچه که روحانی در یادداشت اخیر خود به آن اشاره دارد به درستی بیانگر این واقعیت است که اکنون ترامپ و پمپئو به بازی نشسته اند و هر کدام موضع گیری متفاوت و مکملی را در برابر موضع گیری نهاد رهبری و ریاست جمهوری ایران در دستور کار خود قرار داده اند . به گونه‌ای که ترامپ بیان ‌کننده گزاره‌ هایی است که تا حدودی کلیت موضوع را در بر می‌ گیرد و پمپئو وارد جزئیات شده تا به این ترتیب نوعی ابهام و پیچیدگی در موضوع ایجاد کنند . باید گفت پارادایم‌ های حاکم بر سیاست خارجی ایالات متحده در دوران ترامپ مبتنی بر آشوب و ایجاد ابهام است ؛ لذا این ابهامات و پیچیدگی در بازیگری پمپئو و ترامپ وجود دارد و این عکس العملی به بافت قدرت در ایران است تا بازی تقابلی که در اندیشکده ‌های آمریکایی طرح ریزی شده را به اجرا در بیاورند .
7141/6026/
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.