پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران -تهران

آیین مسلمانی حقوق انسانها در کلام رسول اکرم (ص) -23

بیست و سومین حق/«حق برخورداری از پاسخ نیکو، خشم کانون بدی ها»

حجت الاسلام و المسلمین سید حسن خمینی

اشاره: آیین دیگری در راه است، آیینی بی نظیر و پرفروغ، آیین رمضان، آیینی که برای یک ماه جهان اسلام را در فضای معرفتی و روحانی عمیقی فرو می برد. زمینیان پای بر محمل رمضان می نهند تا آفاق و انفس را سیر می کنند و آسمانیان پای بر بال‌های نور می گذارند تا "انسان" را به معراج برسانند. زیبندگی و زیبایی ضیافت رمضان را نمی‌توان، به سادگی سرود. سرایش این "شهر رازآلود" آیه و روایت و درایت می خواهد. تنها با تکیه بر دانش ائمه و بزرگان می توان پرده ازچهره فوائد افسانه وار رمضان برکشید. تنها شاعرانی می توانند شکوه معراج را بسرایند که بر عروه الوثقی دست یازند. بازخوانی میراث معنوی و ثمره مادی رمضان، ضرورتی انکارناپذیر است. این مهم، سال گذشته با انتشار سلسله یادداشت های روزانه حجت الاسلام و المسلمین سید حسن خمینی با عنوان "دلیل راه" در پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران پی گرفته شد. امسال نیز، یادگار گرانقدر امام راحل، در سلسله یادداشت های دیگری با عنوان" آیین مسلمانی حقوق انسانها در کلام رسول اکرم (ص)" به بازخوانی معارف رمضانی اسلام می پردازد. یادداشت های یادگار امام با این عبارات آغاز می شود: "ماه مبارک رمضان در پیش است و همه باید خویشتن را برای استفاده از آن آماده کنیم. ماهی که ابواب رحمت الهی در آن گشوده می شود و طالبان معرفت بیش از هر زمان دیگر امید دارند تا با اجابت دعوت خداوند، به مطلوب خویش رهنمون شوند. امسال نیز نگارنده بر آن است که از خرمن معارف اسلامی، هر روز چند سطری را تقدیم دوستان کند. باشد که از نفحات قدسیه ای که در این ماه می وزد، شمیمی نیز نصیب ما شود و از مطالعه آن چه می نویسیم، اثری در جان خسته بنشیند."تا آخرین روزماه مبارک رمضان ، هر روز، یادداشتی به قلم حجت الاسلام و المسلمین سید حسن خمینی در پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران منتشر می شود که بخش بیست وسومین آن در ذیل می آید:

بیست و سومین حق
یطیب کلامه
«حق برخورداری از پاسخ نیکو، خشم کانون بدی ها»




از دیگر حقوق مسلمان، آن است که به نرمی و خوش خویی با وی سخن بگویند.چنان که قران کریم می فرماید«هدوا الی الطیب من القول»(حج 24) پیش از بیان این حق لازم است اشاره کنیم که «گویایی» از مختصّات آدمی است و امیرمؤمنان علیه السلام می فرمایند: «انسان از دو مزیت برخوردار است: خرد و گویایی. به وسیله خرد استفاده می برد و به وسیله سخن، استفاده می رساند.» [1] و همین ویژگی انسان است که او را گاه تا اوج سعادت می رساند و گاه به نهایت بدبختی دچار می کند. امیرمؤمنان علیه السلام در پاسخ به این سؤال که بهترین چیزی که خدا آفریده چیست؟ می فرمایند: سخن و در جواب به این سؤال که زشت ترین چیزی که خدا آفریده چیست نیز می فرمایند سخن. [2] چراکه سخن خوب بالاترین گنج هاست و سخن زشت، منفورترین اشیاء است و به فرموده امام علی علیه السلام «چه بسا زخمی عمیق وارد می کند.» [3] و «از هر تیری بیشتر اذیت و آزار می رساند.» [4]
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله می فرمایند: «اطعام کردن و نیکو سخن گفتن برترین کارهاست.» [5] و امیرالمؤمنین علیه السلام نیکویی گفتار را از درهای نیکی بر می شمارند. [6] امام سجاد علیه السلام می فرمایند: «گفتار نیک (و دوری از زشت گویی) دارایی را زیاد می کند، و روزی را افزایش می دهد، و اجل را به تأخیر می اندازد، و انسان را نزد خانواده محبوب می گرداند، و او را به بهشت می برد.» [7] و امام صادق علیه السلام در کلامی تأثیر گذار می فرمایند: «ای شیعیان ما، زیور ما باشید و باعث ننگ ما نشوید. با مردم نیکو سخن بگویید و زبان هایتان را نگه دارید و آن ها را از زیاده گویی و سخن زشت باز دارید.» [8] و امیرالمؤمنین علیه السلام می فرمایند: «به خودت اجازه زشت سخن گفتن مده.»[9] و «زبانت را به نرم سخن گفتن و سلام کردن عادت ده، تا دوستانت زیاد شوند.» [10] چراکه «هرکه گفتارش نیکو باشد، پیروزی در برابر اوست.» [11]فراموش نکنیم که که کلام طیب هم باید از محتوای خوب برخوردار باشد و هم در شکل و قالب خوبی ریخته شود وهم در شیوه بیانش از الودگی به دور باشد. دروغ ،تهمت ، زخم زبان، تهدید، تمسخر،وناسزا گفتن همه از اموری هستند که محتوای کلام را«ناپاک» می کنند. وبا داد و فریاد سخن گفتن ویا با بی حوصلگی و از سر سیری جواب دادن، آفات شیوه ادای کلام است.
پس در مرحله اول همه باید سعی کنیم که از سخن زشت دوری کنیم. امیرالمؤمنین علیه السلام می فرمایند: «شیوه انسان های پست، سخن گویی زشت است.» [12] و «زشت گویی مروّت را لکه دار می کند.» [13] و «دل ها را پر از کینه می سازد»[14] و «باعث می شود که آدمی ملامت و سرزنش شود.» [15]و سپس خویش را به کلام طیب و پاک بیاراییم و با همگان به شیوه مودبانه سخن بگوییم، چنانکه قران کریم امر می کند که چنین سخن گقته شود:« و قل لهما قولا کریما»(اسرا 23) واز دایره انصاف خارج نشویم چنان که قران میفرماید:«و ان قلتم فاعدلوا»(انعام 152) و با صدای ملایم سخن بگوییم همان طور که قران می گوید:«و اغضض من صوتک»(لقمان 19) و حتی در مواجهه با دشمنان خدا نیز از کلام نرم و همراه با متانت بهره گیریم، چنان که قران به موسی وهارون می فرماید که با فرعون چنین کنند:« فقولا له قولا لینا»(طه 44).و از رسول خدا پیروی کنیم که جز با تبسم سخن نمی گفت(مسند احمد ج 5 ص 199)
نکته: «سخن زشت بر زبان آوردن» گاه به خاطر آن است که عصبانی شده ایم، و گاهی به خاطر «مسخره بازی» و یا تحقیر دیگران است، گاهی نیز به عادت ما تبدیل شده است. در هر صورت باید از این امر اجتناب کنیم و بدانیم که با این کار، نه تنها چیزی به دست نمی آوریم، بلکه باعث «شکسته شدن قلب ها» شده و کینه ها و دشمنی ها را پدید می آوریم. پس باید تلاش کنیم که خوشحال بودن خود را نه در «هرزگویی» بلکه در خوشنودی دیگران تعریف کنیم و اگر لحظه ای عصبانی شدیم، کوشش کنیم که بر نفس خویش مسلّط شویم. امام صادق علیه السلام می فرمایند: «خشم کلید هر بدی است»[16] و امیرالمؤمنین علیه السلام می فرمایند: «خشم باعث می شود که کینه هایی که فراموش شده بود، دوباره متولد شود و پراکنده شود.» [17] و «اگر از آن فرمان ببرید ویران می کند.» [18]؛ «صاحب خود را نابود کرده و عیب هایش را آشکار می کند.» [19] و پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله می فرمایند: «خشم ایمان را تباه می کند.» [20] و «شراره آتشی از جانب شیطان است.» [21] و امیرمؤمنان علیه السلام می فرمایند: «آغاز خشم دیوانگی است، و پایانش پشیمانی.» [22] و امام صادق علیه السلام می فرمایند: «هرکس مالک خشم خود نباشد، مالک عقل خود نیز نخواهد بود.» [23] و امام علی علیه السلام می فرمایند: «وقتی خشم شدید شود، نحوه سخن گفتن تغییر می کند و ریشه برهان و دلیل را قطع می کند و فهم را از کار می اندازد.» [24] پس اگر می خواهیم خردمندانه زندگی کنیم، باید بر عصبانیت خویش پیروز شویم. همه ما در زندگی خویش، خشمگین شدن را تجربه کرده ایم و می دانیم که هیچ گاه از آن نتیجه خوب حاصل نمی شود. پس باید بر خود مسلّط شویم و حتی اگر خشمگین شدیم، سخن و رفتار خود را مدیریت کنیم. پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله می فرمایند: «هرکس در هنگام خشم خویشتن دار باشد، قوی ترین مردمان است.» [25]
امام باقر علیه السلام درباره درمان خشم می فرمایند: «هرکس خشمگین شد، اگر ایستاده است بنشیند، و اگر نشسته است بایستد.» [26] و پیامبر صلی الله علیه و آله اضافه می فرمایند: «اگر خشم شما با نشستن آرامش پیدا نکرد، دراز بکشید.» [27] و در برخی روایات آمده است که «اگر خشمگین شدید، وضو بگیرید.» [28]
در اینجا مناسب است اشاره کنیم که «خشم و عصبانیت» همیشه و همه جا بد است. ولی بدتر آن جایی است که نسبت به زیردستان، کودکان و یا انسان هایی که قدرتی ندارند و توان پاسخ گویی در آن ها نیست، اعمال شود. امام هادی علیه السلام می فرمایند: «دِنائت و پستی است که بر کسی خشم گیری که در اختیار توست.» [29] و امام صادق علیه السلام روایت می کنند که «در تورات نوشته در ضمن اسراری که خدا به موسی علیه السلام تعلیم داده، فرمود: «ای موسی، نسبت به کسی که تو را بر او مسلط کردم، خشم خود را فرو گذار تا خشم خود را از تو فرو گذارم.» [30]
پس همه حق داریم که ناراحت شویم ـ بلکه در بسیاری از اوقات آدمی باید ناراحت شود ـ ولی نباید این ناراحتی ما را به جایی بکشاند که عقل و خرد را از دست بدهیم و رفتار و گفتاری را بروز دهیم که ناشی از عصبانیت است. در این لحظات است که کارهایی سر می زند که باعث پشیمانی ابدی می شود و سخنانی بر زبان آورده می شود که دشمنی های عمیق را ایجاد می کند. در حالی که حق مسلمان است که با او به خوبی سخن گفته شود و در مواجهه با او از سخن زشت و رفتار بد اجتناب گردد و حتی اگر اشتباه کرد، او را به زبان خوش به راه راست رهنمون شوند.
و نکته آخر کلام امام بزرگوار که می نویسند: «اگر خدای نخواسته صورت غضب در انسان ملکه راسخه گردد، مصیبت افزون شود. و چه بسا به واسطه غضبِ یک دقیقه، و شدت اشتعال این جمره ملعونه شیطانی انسان به پرتگاه های نیستی و هلاکت افتد: سَبّ انباء و مقدسات، نعوذبالله، کند؛ قتل نفس مظلومه کند، و هتک حرمت نماید، و دنیا و آخرت خود را به باد فنا دهد. چنانچه در حدیث شریف کافی است: حضرت صادق علیه السلام فرمود که پدرم می فرمود: «چه چیز شدیدتر است از غضب؟! همانا مرد غضب می کند، پس قتل نفسی را که خدا حرام کرده می کند، و افترا به زن محصنه می زند.» و بیشتر فتنه های بزرگ و کارهای فجیع در اثر غضب و اشتعال آن واقع شده است.»[31]
[1] . غرر الحکم، ح7356.
[2] . تحف العقول، ص216.
[3] . غرر الحکم، ح5272.
[4] . غرر الحکم، ح5322.
[5] . بحار الانوار، مرحوم مجلسی، ج71، ص312.
[6] . محاسن، ج1، ص66.
[7] . امالی، شیخ صدوق، ص12.
[8] . همان، ص327.
[9] . غرر الحکم، ح10190.
[10] . غرر الحکم، ح6231.
[11] . غرر الحکم، ح8495.
[12] . غرر الحکم، ح5551.
[13] . غرر الحکم، ح5621.
[14] . غرر الحکم، ح2675.
[15] . غرر الحکم، ح8496.
[16] . کافی، مرحوم کلینی، ج2، ص303.
[17] . غرر الحکم، ح2164.
[18] . غرر الحکم، ح808.
[19] . غرر الحکم، ح1709.
[20] . بحار الانوار، مرحوم مجلسی، ج73، ص267.
[21] . همان، ص265.
[22] . غرر الحکم، ح2635.
[23] . کافی، مرحوم کلینی، ج2، ص305.
[24] . بحار الانوار، مرحوم مجلسی، ج71، ص428.
[25] . نثر الدرر، ج1، ص183.
[26] . بحار الانوار، مرحوم مجلسی، ج73، ص264.
[27] . میزان الحکمه، ج9، ص4340.
[28] . همان.
[29] . اعلام الدین، ص311.
[30] . کافی، مرحوم کلینی، ج2، ص303.
[31] . چهل حدیث، امام خمینی، ص137.

 
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.