در آستانه مجلس سوم و پس از ردصلاحیت ها رئیس این مجلس و موسوی خویینی ها خواهان دخالت هاشمی( رئیس جمهور وقت) شدند.

در آستانه مجلس سوم و پس از ردصلاحیت‌ها رئیس این مجلس و موسوی خویینی‌ها خواهان دخالت هاشمی( رئیس جمهور وقت) شدند.

به گزارش جماران به نقل از عصر ایران؛ این روزها چهره‌های رد صلاحیت شده انتخابات مجلس دهم، چشم امید به رایزنی‌های سیاسی روسای قوای مجریه و مقننه دارند و امیدوارند بعد از چانه‌زنی‌های روحانی و لاریجانی به صحنه انتخابات بازگردند. امید این افراد در تاریخ انتخابات در جمهوری اسلامی ریشه دارد.

مجلس دهم اولین مجلسی نیست که با ماجرای ردصلاحیت‌ها روبرو است. پیش از این نیز در انتخابات مختلف نامزدها ردصلاحیت شده برای بازگشت به صحنه سیاست دست به دامن روسای قوا شده بودند. انتخابات مجلس چهارم و هفتم و همچنین انتخابات ریاست جمهوری سال 84 و سال 92 نمونه‌های بارز این معناست.

ردصلاحیت چپ‌ها و رایزنی با هاشمی رفسنجانی

جریان چپ ایران که در مجلس سوم اکثریت را در اختیار داشت در جریان انتخابات مجلس چهارم با رد صلاحیت‌های گسترده روبرو شد. قبل از انتخابات مجلس چهارم در سال 71، شورای نگهبان در سال 70 و برای انتخابات دوره سوم مجلس خبرگان، بسیاری از نیروهای شناخته شده جریان چپ را رد صلاحیت کرد که این مسئله باعث شد این جریان در انتخابات مجلس خبرگان هیچ لیستی ارائه ندهد. این اولین برخورد جناح چپ با شورای نگهبان بود.
رد صلاحیت ها

در جریان بررسی رد صلاحیت‌های انتخابات مجلس چهارم، بهزاد نبوی، اسدالله بیات، سید محسن موسوی تبریزی، هادی غفاری و صادق خلخالی از شناخته شده ترین فعالان سیاسی چپ سنتی رد صلاحیت شدند. این رد صلاحیت‌ها باعث شد تا بخشی از مجمع روحانیون به دنبال این باشند که همچون انتخابات مجلس خبرگان در انتخابات مجلس شورای اسلامی نیز شرکت نکنند.
برای پیگیری این ردصلاحیت‌ها کروبی به عنوان رئیس مجلس سوم و موسوی خوئینی‌ها به عنوان عضو ارشد مجمع روحانیون به دیدار هاشمی( رئیس جمهور وقت) رفتند و خواهان رسیدگی به این رد صلاحیت‌ها شدند. هاشمی در این دیدار گفت:« من از رد صلاحیت‌ها شوکه شدم.

هاشمی در خاطرات 11 فروردین سال 71 خود در مورد این تماس‌ها می‌نویسد:«دیشب آخر وقت از مجمع روحانیون مبارز تلفنی خواستند که آقایان {مهدی} کروبی و {سید محمد} خاتمی، برای مذاکره درباره انتخابات بیایند. گفتم فردا بیایند. سحر که بیدار شدم، دیدم نامه‌ای از آنها رسیده است؛ خواسته بودند دخالت کنم و نگذارم که افراد آنها توسط شورای نگهبان حذف شوند.

آقای {علی} یونسی از ستاد مرکزی نظارت شورای نگهبان آمد. پرونده آقای {علی} عبدالعی‌زاده، {نماینده ارومیه} را آورد و درباره مردودی‌ها و نحوه رسیدگی به شکایات توضیح داد. گفتم به هر حال مواظب بذر اختلاف در جامعه، انقلاب و تاریخ باشند.

آقای {عبدالله} نوری، وزیر کشور آمد و از روند حذف نیروهای رادیکال توسط شورای نگهبان اظهار نگرانی کرد. گفتم با سران مجمع روحانیون مبارز صحبت کنند و تعدادی از افراد معتدل‌تر را پیشنهاد کنند که از رهبری بخواهیم آنها را ابقا نمایند. بعد از ظهر لیست 29 نفره‌ای فرستاد و من تلفنی برای رهبری خواندم. آقایان {اسدالله} بیات، {سید حسین} موسوی تبریزی، {محمدرضا} بهزادیان، {نماینده قائنات}، {احمد} کبیری، {نماینده مرودشت} و هادی غفاری، تلفنی از من خواستند که مانع حذف‌شان شوم...

{شورای مرکزی} جامعه روحانیت مبارز جلسه داشت. گزارش تبلیغات انتخابات را دادند و از روند حذف رقبای خود اظهار رضایت نمودند. افطار ماندند. امروز تلفن‌های زیادی از سوی افراد ردصلاحیت‌ شده داشتم که تقاضای شفاعت دارند. نزدیک ظهر با آیت‌الله خامنه‌ای تلفنی صحبت کردم. ایشان حاضر نیستند در مورد لیست یک‌جا اقدام کنند،‌ اما آمادگی قبول تعدادی را دارند؛ همین مطلب را به وزیر کشور گفتم»

رئیس جمهور وقت همچنین در خاطرات 13 فروردین سال 71 خود می‌نویسد:«آقای {مهدی} کروبی، مشکلاتی را که در انتخابات برای جناح‌شان پیش آمده است، تلفنی تشریح کرد. ردصلاحیت جمعی از سران و تأیید صلاحیت برخی از اعضای مهم در تهران، باعث تفرقه شده و ردشده‌ها توقع دارند که مجمع روحانیون مبارز هم در انتخابات کنار بکشد. علاوه بر این، بعضی از نامزدهای لیست آنها کنار کشیده‌اند و لیست ناقص شده است. از طرفی رهبری دستور داده که باید مجمع روحانیون در انتخابات شرکت کنند. از من توقع داشت که برای حل این مشکلات، با پذیرفتن صلاحیت جمع بیشتری از جناح آنها کمک کنم. مطالب ایشان را به رهبری منتقل کردم. برای فردا به ایشان و آقای {سید محمد موسوی} خوئینی‌ها وقت دادند.

عصر احمدآقا آمد و از عملکرد شورای نگهبان و رد بسیاری از افراد اظهار ناراحتی کرد؛ صحبت اظهار اطاعت و عدم دخالت شد...»

بعد از کش و قوس‌های فراوان جریان چپ در حال بررسی عدم شرکت در انتخابات بودند و حتی رایزنی‌هایی هم در این مورد انجام شد اما با تاکید مقام معظم رهبری برای حضور این جریان در انتخابات مجلس، مجمع روحانیون مبارز به عنوان زعیم اصلی جناح چپ اعلام کرد که در انتخابات شرکت می‌کند. این مجمع با یک لیست 30 نفر در انتخابات تهران و همچنین با ارائه نامزدها در برخی شهرستان‌ها در انتخابات مجلس چهارم شرکت کرد. بعد از برگزاری انتخابات، اکثریت مجلس چهارم در اختیار محافظه کاران قرار گرفت.

انتخابات مجلس هفتم، تحصن و استعفای نمایندگان رد صلاحیت شده

عملکرد اصلاح‌طلبان در دولت و مجلس ششم به ویژه در رسانه‌ها، نطق‌ها و تصویب لایحه‌ها و طرح‌ها باعث شده بود که شورای نگهبان در آستانه انتخابات مجلس هفتم، قلم قرمز بر روی نام نامزدهای انتخابات هفتمین دوره مجلس هفتم کشید. آیت‌الله جنتی دبیر شورای نگهبان در یکی از خطبه‌های نماز جمعه تهران اعلام کرد که هر وقت در رادیو نطق‌های مجلس را می‌شنیده ، تنش می‌لرزیده است. بعد از این رد صلاحیت‌ها ۱۳۹ نماینده،دراعتراض به این ردصلاحیت‌ها درمجلس شورای اسلامی تحصن کردند.ردصلاحیت حدود ۴ هزارنامزد انتخابات مجلس هفتم درسراسر ایران؛ ازجمله بیش 70 نماینده مجلس ششم،توسط شورای نگهبان آغازگر اعتراض حدود ۱۴۰ نماینده مجلس دوره ششم بودکه در راهروهای قوه مقننه تحصن کردند.

تحصن نمایندگان از ۲۱ دی ۱۳۸۲آغاز و در ۱۷ بهمن همان سال پایان یافت. نمایندگان مجلس ششم بر این باور بودند که با این تحصن و حمایت مردم شورای نگهبان در تصمیم خود تجدید نظر می‌کند و اصلاح‌طلب‌ها می‌توانند به رقابت‌های انتخاباتی بازگردند. از شواهد چنین برمی‌آمد که شورای نگهبان قصد کوتاه آمدن ندارد و همین موضوع باعث شد تا نماینده‌های متحصن به سمت اقدامات عملی روی آوردند. آنان یک طرح سه فوریتی راتصویب کردند که بر مبنای آن، صلاحیت افراد با تایید کتبی 10 نفر از اعم از فرماندار و بخشدار، اعضای شورای شهر، قضات شاغل و ائمه جمعه مورد تایید قرار می‌گرفت. در بند دیگر این طرح آمده بود که صلاحیت نمایندگان همه ادوار مجلس احراز شده است و بررسی مجدد آن لازم نیست.

در این میان دو نایب رئیس مجلس یعنی محمدرضا خاتمی و بهزاد نبوی که از تحصن کنندگان بودند اعلام کردند که « راهی برای مصالحه با شورای نگهبان نمانده است». آنها به دنبال این بودند که اگر تحصن به جایی نرسید از نمایندگی مجلس استعفا دهند.

رئیس مجمع تشخیص مصلحن نظام و رئیس سه قوه در جلسه‌ای مشترک با مقام معظم رهبری به این نتیجه رسیدند که یک کمیته 4 نفره تشکیل دهند و ضمن پیگیری مطالبات نمایندگان، حوزه‌های اخذ رایی که امکان رقابت در آن وجود ندارد را احصار و مشکل آن را حل کنند. یونسی( وزیر اطلاعات)، زنگنه(وزیر نفت)، شریعتمداری( وزیر بازرگانی) و جهانگیری( وزیر صنایع) از اعضای این کمیته بودند.

در این بین استانداران طی نامه‌ای به وزیر کشور خواستار تعویق انتخابات شدند و متعاقب آن، موسوی لاری طی نامه‌ای به شورای نگهبان تعویق انتخابات را خواستار شد.

شورای نگهبان، صلاحیت عده‌ای از نمایندگان را تایید کرد اما اصلاح‌طلبان آن را کافی ندانستند و جبهه مشارکت و دیگر جریان‌های اصلاح‌طلب از انتخابات کنار کشیدند.

کمیته 4 نفره راهی به جایی نبرد، نمایندگان مجلس هم استعفا دادند و رئیس جمهور خاتمی هم با توجه به شرایط اعلام کرد :« دولت زیر بار انتخابات نمی‌رود» از سوی دیگر جریان مقابل در واکنش به این تحصن، استعفا و رفتار دولت واکنش‌های گوناگونی از خود نشان داد. آیت‌الله محمدتقی مصباح یزدی در واکنش به رفتار نمایندگان مجلس ، از این تحصن به عنوان «حادثه شوم در خانه ملت» یاد کرد.

تمام این حوادث و جریان‌ها باعث شد که دو رئیس قوه مجریه و مقننه دست به کار شوند. رئیس دولت اصلاحات و مهدی کروبی رئیس مجلس ششم شورای اسلامی، برای حل بحران ردصلاحیت‌ها به رهبری نامه نوشتند و درمورد شراط از ایشان استمدادکردند و ایشان نیز از شورای نگهبان خواست نظر روسای دو قوه تامین شود.

رهبری کمتر از یک ماه مانده به انتخابات، در تاریخ 15 بهمن 1382، در دیدار با اقشار مختلف مردم تاکید می کنند: انتخابات باید در موعد خود - روز اوّل اسفند - بدون حتی یک روز تاخیر انجام گیرد. همزمان با اعتراض‌های متعدد برای تغییر رویه شورای نگهبان در امر بررسی صلاحیت‌ها، رئیس دولت اصلاحات تصمیم نهایی را در راستای منویات رهبر انقلاب بر برگزاری انتخابات در موعد مقرر می‌گیرد.

در نهایت، خاتمی و کروبی در نامه‌ای خطاب به مقام معظم رهبری می‌نویسند: «گره ایجاد شده در امر انتخابات که مهمترین حادثه در عرصه مردمسالاری دینی است با راهنمایی‌های گره‌گشای حضرتعالی به اعضای محترم شورای نگهبان قابل گشوده شدن بود.»

در بخش دیگری از این نامه آمده بود: همانگونه که مستحضرید همواره تاکید ما بر این بود که با رایزنی و تفاهم بدون اینکه از حیثیت و مکانت رهبری مایه گذاشته شود به راه حل مناسب برسیم ولی برای گشودن این گره در پی درخواست نهایی ما، بزرگوارانه دستور فرمودید که شورای نگهبان براساس داوری وزارت اطلاعات با تکیه بر اسناد متقن نظر ما را تامین کند. در اینجا لازم می دانیم از تلاش پیگیر دفتر جنابعالی برای حل مشکل تشکر کنیم.

روسای قو افزودند: «اینک، بدون رعایت رهنمود جنابعالی لیستی ارایه شده است که نه تنها بخش عمده تقاضای حداقلی ما را تامین نکرده است، بلکه متاسفانه همین عمل را نیز مستند به حکم حکومتی حضرتعالی کرده‌اند که به نظر ما جفا به مقام معظم رهبری است.با سپاس فراوان از اهتمام دلسوزانه حضرتعالی از عنایتی که فرمودید باستحضار می رسد که نظر موکد حضرتعالی مبنی بر برگزاری انتخابات در روز اول اسفند ماه سال جاری توسط وزارت کشور و همه همکاران دولت در سراسر کشور برگزار خواهد شد. رهبر معظم انقلاب نیز در پاسخ به نامه مشترک خاتمی و کروبی، روسای قوای مجریه و مقننه مبنی بر برگزاری انتخابات مجلس هفتم در روز اول اسفند تاکید کردند: «تلاش مجدانه و عزم جدی شما برای برگزاری انتخابات در موعد مقرر به عنوان فریضه‌ای ملی و انقلابی موجب خرسندی است و ملت بزرگوار نیز از مسئولان انتظار دارد با وحدت و همدلی اینگونه وظایف بزرگ را به بهترین و سالم‌ترین وجه به انجام برسانند.»

یک روز پس از سخنان رهبری، نمایندگان به تحصن خود پایان دادند و اعلام کردند از حق انتخاب شدن و انتخاب کردن در انتخابات مجلس هفتم می‌گذریم. بعد از برگزاری انتخابات مجلس هفتم با تمام سختی‌ها، اصول‌گرایان توانستند اکثریت این مجلس به ویژه در تهران را در اختیار بگیرند.

بازگشت معین و مهر علیزاده و تلاش‌های ناکام احمدی‌نژاد

انتخابات سال 84 و رقابتی شدید و تنگاتنگ بین اصولگرایان و اصلاح طلبان. در یک سو اصلاح گرایان در تلاش برای حفظ قوه مجریه در اختیار کاندیدای مورد حمایت خود بودند و در سویی دیگر اصولگرایان که 8 سال دوری از قدرت را تجربه کرده بودند بعد از فتح مجلس هفتم درصدد در اختیار گرفتن کرسی پاستور هم بودند. اسامی تایید صلاحیت شدگان اعلام شد اما نامی از مهر علیزاده و معین کاندیداهای اصلاح طلبان در بین تایید صلاحیت شدگان نبود. امری که احتمال پایین بودن مشارکت مردم به دلیل عدم تنوع گرایشات سیاسی بین کاندیداها را بوجود آورده بود.

در همین راستا غلامعلی حداد عادل بعنوان رییس مجلس هفتم طی نامه ای به آیت الله خامنه ای خواستار تجدید نظر در این موضوع برای مصلحت و تقویت مشارکت عمومی مردم شد.

رهبری نیز موافقت خود با این مسئله را اینگونه اعلام نمودند: «‌از آنجا که مطلوب آن است که همه افراد کشور،از صاحبان سلایق گوناگون سیاسی فرصت و محال حضور در آزمایش بزرگ انتخابات را بیابند،لذا به نظر می رسد نسبت به اعلام صلاحیت آقایان دکتر معین و مهندس مهرعلیزاده تجدیدنظر صورت گیرد».

بر سر این که این نامه «حکم حکومتی‌» تلقی می‌شد یا «تصحیح یک خطا» بوده بحث درگرفت ولی به هر حال باعث تجدید نظر شورای نگهبان ‌در بررسی صلاحیت ثبت‌نام‌کنندگان و در نتیجه، تأیید صلاحیت معین و مهرعلیزاده شد و حضور آنان در انتخابات شد.

در سال 92 هم نیز محمود احمدی نژاد تلاش‌های فراوانی برایی تایید صلاحیت اسفندیار رحیم مشایی انجام داد اما به نتیجه نرسید. نشد. حاج صادقی جانشین نماینده ولی‌فقیه در سپاه پاسداران درباره این تلاش ها گفته است: « مقام معظم رهبری در جریان انتخابات ریاست جمهوری تاکید کرده بودند به شورای نگهبان توصیه‌ای نخواهد داشت و حکم حکومتی نیز صادر نمی‌کنند، محمود احمدی ‌نژاد سه بار برای دریافت حکم حکومتی به دیدار رهبری رفتند و رایزنی کردند که مورد قبول واقع نشد.»

تاریخ این رایزنی ها نشان می دهد بسیاری از نامزدهای رد صلاحیت شده در تمام ادوار سعی کرده‌اند از توان روسای قوا برای بازگشت به صحنه سیاسی کشور استفاده کنند. این تلاش گاه قرین موقیت بوده و گاه امکان استفاده از ظرفیت ها فراهم نبوده است.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.