موسیقی گیلان؛ فرازها و فرودها

استان گیلان یکی از غنی ترین گنجینه های فرهنگ موسیقی کشور را دارد و با اشاره به اینکه موسیقی گیلان دارای دو کانون دیلمان در شرق و تالشان در غرب است، هرکدام دارای موسیقی خاص خود بوده که در قسمت مرکزی گیلان به هم آمیخته می شود.

لینک کوتاه کپی شد

به گزارش خبرنگار فرهنگی جی پلاس، شعر و موسیقی از دیرباز با فرهنگ گیلانی ها عجین بوده، تا جایی که در بیشتر مراسم سنتی مانند عروسی (عروس بران، حنابندان و...)، پیشواز نوروزی (عروس گوله، نوروزی خوانی، آینه تکم و...) و کشاورزی (نشاء، وجین و...) ترانه‌ های خاصی خوانده می‌ شده است. به روایتی دیگر می‌ توان این گونه بیان کرد که به دلیل طبیعت بکر و زیبای گیلان، مردمان این سرزمین از روحیه‌ حساس و هنرمندانه ای برخوردارند و به مدد این هنر، زندگی سخت خود را به شیرینی می‌ گذرانند. موسیقی گیلانی دارای دو کانون دیلمان در شرق و تالشان در غرب است که در بخش مرکزی به هم آمیخته می شود. آهنگ های گیلانی به ویژه در سیاهکل و دیلمان از طبیعت الهام گرفته و بیشتر به صورت بکر و دست نخورده باقی مانده اند. بیشترین بخش موسیقی آوازی و سازی گیلان که در سرتاسر این استان (بجز مناطق تالش نشین) عمومیت و کاربرد دارد، در مایه شور و دشتی، به ویژه دشتی است. موسیقی این منطقه را می توان به سه گروه کلی نغمه های آوازی، نغمه های سازی و ریز مقام های آوازی تقسیم کرد. از سازهای موسیقی گیلی می توان نی چوپانی (لله) و سرنا (ساز) را نام برد، ضمن اینکه کمانچه نیز به عنوان سازی متأخّر تا یکی دو دهۀ پیش در اجرای برخی نغمه های مراسمی مورد استفاده قرار می‌ گرفته است. در سال ۲۵۵ هجری قمری، «احمد بن توکل» ندیم خلیفه عباسی معتمد علی الله در کتابی با عنوان «الموسیقی العراقیه» که بخشی از آن درباره موسیقی دیلمان بود، آورده است: «آوازخوانی مردم خراسان با زنج است که دارای هفت سیم است و زخمه آن مانند زخمه چنگ است و آوازخوانی مردم ری و طبرستان و دیلمان با تنبورهاست...». ابونصر فارابی نیز در کتاب «الموسیقی» (۳۳۹ هـ. ق) از تنبور گیلانی نام برده است: «تنبور خراسانی دارای دو سیم است و گونه ای دیگر تنبور جیلی (گیلانی) است. شیوه کوک تنبور گیلانی از شیوه کوک خراسانیان جداست». «ترانه ها» در موسیقی گیلانی جایگاه ویژه ای دارند و خاستگاه مضمونی بیشتر ترانه ها معیشت دام پروری، کشاورزی و صید است. بخش خاصی از ترانه ها را نیز هنگام کار در شالیزارها می خوانند. تصنیف معروف میرزا کوچک خان که در پایان این سریال به کارگردانی بهروز افخمی اجرا شده است، از جمله تصنیف هایی است که در ادبیان شفاهی مردم این خطه خود را نمایانده است. این ترانه با اجرای ناصر مسعودی، خواننده پیشکسوت خطه شمال نه تنها برای مردم گیلان که برای بسیاری از ایرانیان خاطره انگیز است. متن آهنگ (به صورت گیلکی): چقدر جنگلا خوسی، ملت واسی خستا نبوسی، می جان جانانا ترا گوما میرزا کوچیک خانا خدا دانه که من نتانم خفتن از ترس دشمن، می دیل آویزانا ترا گوما میرزا کوچیک خانا چرا زودتر نایی، تندتر نایی تنها بنایی، گیلان ویرانا ترا گوما میرزا کوچیک خانا بیا ای روح روان، تی ریش قربان به هم نوانان، تی کاس چومانا ترا گوما میرزا کوچیک خانا اما رشت جغلان، ایسیم تی قربان کنیم امی جانا، تی پا جیر قربانا ترجمه متن به فارسی: چقدر در جنگل برای مردم می خوابی، خسته نشدی جان جانانم، با توام ای میرزا کوچک خان خدا می داند که من نمی توانم از ترس دشمن بخوابم دلم آویزان است، با توام ای میرزا کوچک خان چرا زودتر نمی آیی، تندتر نمی آیی، تنها گذاشتی گیلان ویران را، با توام ای میرزا کوچک خان بیا ای روح روان، قربان ریشت به قربان چشمان آبی تو شومچشمانت را روی هم نگذار ای میرزا کوچک خان ما بچه های رشت، قربانت می رویم/ جانمان را زیر پایت قربانی می کنیم. آنچه که امروز به چشم می خورد،‌ عدم استقبال مردم و حتی گیلانی ها از آثار موسیقی محلی است. از آنجایی که موسیقی وسیله ای برای ابراز عقاید، باورها و فرهنگ هر منطقه است و عامل مانایی آن، و نیز از آنجایی که موسیقی خطه گیلان، روزی از پرفروش ترین موسیقی های نواحی ایران بوده است، همتی مردانه می طلبد تا رغبت جوانان را از موسیقی های بی محتوا به این سمت هدایت کنیم. منابع: خبرگزاری مهر سایت تبیان

حجم ویدیو: 13.80M | مدت زمان ویدیو: 00:00:00 دانلود ویدیو

دیدگاه تان را بنویسید