به مناسبت روز جهانی ناشنوایان؛

ناشنوایان و وظیفه‌ای که بر عهده ماست

بیش از 70 میلیون از جمعیت جهان را ناشنوایانی تشکیل می دهند که از بسیاری از حقوق انسانی خود در بسیاری از ابعاد زندگی محروم هستند.

لینک کوتاه کپی شد

به گزارش خبرنگار جامعه جی پلاس، متأسفانه در حال حاضر حقوق افراد ناشنوا به ویژه در کشورهای در حال توسعه اغلب نادیده گرفته می شود. تعصب های اجتماعی و موانع دیگر مانع بهره بردن کامل ناشنوایان از حقوق بشر شده است. برای افراد ناشنوا بزرگ ترین مانع، عدم به رسمیت شناختن، پذیرش و استفاده از زبان اشاره در همه زمینه های زندگی و همچنین عدم احترام به هویت فرهنگی و زبانی این افراد به شمار می آید. بیشتر ناشنوایان به ویژه در کشورهای در حال توسعه هیچ آموزشی نمی بینند و تقریباً ۸۰% از جمعیت ۷۰ میلیونی ناشنوایان دنیا از امکانات آموزشی محروم هستند. تنها یک تا دو درصد از ناشنوایان به زبان اشاره آموزش می بینند. به خصوص وضعیت زنان و کودکان ناشنوا در وضعیت بدتری قرار دارد. توسعه حقوقی و به رسمیت شناختن زبان اشاره، مشارکت برابر افراد ناشنوا را در جامعه ترویج می بخشد. چگونه حقوق ناشنوایان را بشناسیم؟ اگرچه ناشنوایان همانند دیگر انسان های ساکن کره زمین از حقوق مساوی برخوردارند، اجرای چهار عامل اساسی به مثابه حمایت از حقوق بشر افراد ناشنوا خواهد بود.

  1. زبان اشاره
زبان اشاره در هر کشوری به عنوان زبان طبیعی ناشنوایان به حساب می آید. یک سوء تفاهم بسیار کلی این است که زبان اشاره جهانی بوده و در همه کشورها یکسان است. در واقع، زبان اشاره در هر کشور دقیقاً مانند زبان های دیگر مختص آن کشور است. هر زبان اشاره طبیعی که به وسیله جامعه ناشنوایان کشوری مورد استفاده قرار می گیرد، به عنوان بخشی از میراث فرهنگی، تاریخی و مذهبی آن کشور شناخته می شود. به منظور حفظ میراث کامل هر کشوری لازم است که به زبان اشاره آن احترام گذاشته شود. به رسمیت شناختن زبان اشاره همچنین راهی برای ارزش و احترام گذاشتن نهادن به میراث فرهنگی و زبانی هر کشور و به طور کلی نوع بشر است.
  1. آموزش و پرورش دو زبانه
میزان ثبت نام و سواد در میان کودکان ناشنوا بسیار پایین تر از متوسط جمعیت عمومی است. بی سوادی و کم سوادی از مشکلات جدی در میان افراد ناشنوا به حساب می آید. همانند همه کودکان، کودکان ناشنوا نیز باید دسترسی به آموزش برابر و با کیفیت داشته باشند. کودکان ناشنوا با همان ظرفیت های برابر برای یادگیری و استفاده از زبان، همانند کودکان دیگر متولد شده اند؛ آنها می توانند و باید به توانایی های کامل خود از طریق برنامه های آموزشی با کیفیت دست پیدا کنند. کودکان ناشنوا خیلی خوب به زبان اشاره یاد می گیرند. یک رویکرد دو زبانه در بسیاری از کشورها در حال متداول تر شدن است. این بدین معناست که زبان آموزشی در همه مباحث برای ناشنوایان زبان اشاره است. در عین حال، این زبان، تأکید جدی بر آموزش مهارت های خواندن و نوشتن زبان مورد استفاده در آن کشور یا جامعه دارد. این رویکرد نتایج یادگیری خوبی را تسهیل بخشیده است؛ چرا که در این روش از یادگیری طبیعی و ارتباط با محیط طبیعی کودک ناشنوا حمایت می کند. آموزش و پرورش دو زبانه به خصوص در شمال اروپا و امریکای شمالی گسترش یافته است. این شیوه آموزش نتایج قابل توجهی در زمینه افزایش میزان سواد و قوی تر شدن پایه زبانی کودکان ناشنوا دارد و راهی برای کسب موفقیت های بیشتر در طیف گسترده ای از موضوع های آموزشی و پرورشی برای آنان مهیا می کند.
  1. دسترسی
برای افراد ناشنوا، موانع دسترسی به ندرت شامل موانع فیزیکی می شوند. در اغلب مواقع این موانع شامل عدم در دسترس بودن اطلاعات می شود. این گونه اطلاعات از طریق تعامل مستقیم با افراد دیگری که از زبان اشاره استفاده نمی کنند یا از منابع دیگر (به عنوان مثال رسانه های اجتماعی، اسناد و غیره) قابل دسترس است. در تعامل مستقیم، دسترسی ملزم به در دسترس بودن مترجم زبان اشاره است. در دیگر روش های توزیع اطلاعات، حقوق افراد ناشنوا برای به دست آوردن اطلاعات از قبیل اسناد رسمی (ترجمه زبان اشاره)، رسانه های جمعی (اخبار و برنامه ها به زبان اشاره) و بسیاری مسائل دیگر به منظور افزایش فرصت های افراد ناشنوا برای تصمیم گیری های آزاد و آگاهانه باید گسترش پیدا کند.
  1. ترجمه
یک عامل کلیدی در دسترسی به خدمات دولتی یا هر سرویس دیگری که به وسیله مؤسساتی که کارمندان آن از زبان اشاره استفاده نمی کنند، داشتن مترجم زبان اشاره است. جوامع باید سیستمی برای ارائه و دسترسی به مترجم زبان اشاره در همه شرایط مورد نیاز ایجاد کنند. فرد ناشنوا یا انجمن ناشنوایان نباید مسئول هزینه های مربوط باشند، در عوض، این خدمات باید به وسیله جامعه و بدون ایجاد هرگونه هزینه یا ضرر اقتصادی برای فرد ناشنوا یا انجمن ناشنوایان انجام شود. ترجمه زبان اشاره حرفه ای است که هم فرد ناشنوا و هم افراد عادی می توانند از خدمات آن بهره ببرند و تنها نیاز به آموزش دارد. با این وجود، دولت ها باید برنامه های آموزشی ایجاد کنند تا بتوانند مترجمان زبان اشاره تربیت کنند. دانستن تنها اندکی زبان اشاره و تعهد به کمک به ایجاد ارتباط بین افراد ناشنوا و دیگران، به معنی داشتن شایستگی برای خدمت کردن به عنوان یک مترجم زبان اشاره نیست. علاوه بر این، مترجم زبان اشاره باید از منشور اخلاقی کشور خود پیروی کرده و به محرمانه بودن حرفه خود توجه داشته و درک خوبی از وظایف و نقش یک مترجم زبان اشاره داشته باشد. زبان اشاره رکن اصلی زندگی افراد ناشنوا به حساب می آید و این زبان دسترسی را برای ناشنوایان ممکن می کند و بدون این امکان، ارتباط این افراد از جامعه جدا خواهد شد. با این حال بهره مندی از حقوق بشر برای ناشنوایان مستلزم به رسمیت شناختن و احترام به فرهنگ ناشنوایان و هویت آنهاست. در همه جای جهان، زبان به وجود آورنده فرهنگ و برعکس، فرهنگ به وجود آورنده زبان است. برگرفته از: وب سایت فدراسیون جهانی ناشنوایان

دیدگاه تان را بنویسید