بی قانون ها! در گفت وگو با جی پلاس از کارشان می گویند...

احسان ابراهیمی در گفت و گو با جی پلاس؛ آستانه تحمل مردم پایین آمده است

لینک کوتاه کپی شد

طنز مطبوعاتی ایران از نشریه توفیق شروع شد، کیومرث صابری فومنی با گل آقایش شیرین ترش کرد، و ابراهیم نبوی و شهرام شکیبا ادامه اش دادند. اما قصه بی قانون قصه دیگری است. قصه جوانان با استعدادی است که ساختار طنز مطبوعاتی ایران را شکستند. احسان ابراهیمی یکی از همان جوانان است که با «روز نوشته های یک رئیس جمهور امیدوار» رخدادهای سیاسی کشور را با نگاهی طنازانه به چالش می کشاند. احسان ابراهیمی در گفت وگو با خبرنگار فرهنگی و هنری جی پلاس از حال و روز این روزهای طنز مطبوعاتی در ایران می گوید که در زیر می آید: وضعیت طنز امروز ایران را چگونه می بینید؟ تا چند سال گذشته طنزپردازان ایران به سمت سوژه های اجتماعی می رفتند تا به نحوی از مواجهه با سیاستمداران خودداری کنند. امروز این مقوله برعکس شده و طنزپرداز نمی تواند با هیچ صنفی شوخی کند.. متاسفانه حتی نقدهای اجتماعی ای هم که مطرح می شود تحمل نمی شود. امروز طنزنویسان به سمتی حرکت کرده اند که سعی می کنند سیاسی بنویسند تا مورد غضب اصناف نباشند.(با خنده) در این صورت باید گفت طنز ایران جایگاه مناسبی ندارد؟ بله، در کل باید گفت که طنز امروز ایران جایگاه مناسبی ندارد. یک بخش این موضوع به خط قرمزها بر می گردد و بخش دیگر آن پایین آمدن آستانه تحمل جامعه است. امروز شاهد نفوذ بالای شبکه های اجتماعی در بین مردم از جمله جوانان هستیم. و از طرفی هم پیج های مختلف طنز در این شبکه ها به را افتاده است. در این شرایط، وضعیت طنز در شبکه های اجتماعی چگونه است. در حوزه فضای مجازی با طنزهایی رو به رو هستیم که هیچ خط قرمزی ندارند. وقتی شما هیچ خط قرمزی ندارید طنز شما جذاب تر می شود و این از طرفی هم می تواند مشکلاتی را به بار بیاورد. البته باید این را هم بگویم که این نوع از طنز باعث شده است که طنز مطبوعاتی دیده نشود. طنز مطبوعاتی کمتر دیده می شود ولی صفحه های مجازی طنز در اینترنت با استقبال زیادی از سوی افراد مواجه است. اما می بینیم که در این صفحه ها با مسائلی شوخی می شود که جایگاه ویژه ای در تاریخ و مباحث علمی ایران دارند. به نظر شما این موضوع کمی نگران کننده نیست؟ وقتی مطبوعات دیده و خوانده نمی شوند طبیعتا طنز هم به همین امر دچار می شود. شبکه های اجتماعی چیزی جز بازتاب افکار و دیدگاه نسلی که از آن استفاده می کند نیست. اگر بخواهیم که نظارت سختگیرانه روی آن داشته باشیم به نتیجه ای نخواهیم رسید. باید بپذیریم که این موضوع فرهنگ غالب نسل جدید شده است. من موافق سوال شما هستم و معتقدم که اساتید رسانه و دیگر اساتید دانشگاه این موضوع را مورد بررسی قرار دهند تا بتوانند راه کار مناسبی برای این موضوع به دست بیاورند. بی شک برای بهتر شدن فضا، جلوگیری و از دست رس خارج کردن این شبکه ها نیست. برخورد قهری در این زمینه جوابگو نیست. طنز مطبوعاتی ایران توانسته است نیروی مناسبی برای آینده خود پرورش دهد؟ تعداد نویسندگان طنز زیاد شده است. (با خنده) شاید از تعداد خوانندگان مطالب هم بیشتر شده است. روزنامه ها استقبال خوبی از جوانانی که به عرصه طنز نویسی روی آورده اند به عمل آورده اند؟ متاسفانه به طنز نویسان جوان کشور بها داده نمی شود. مطبوعات در ایران به غیر از یک دو مورد که به صورت جدی به طنز توجه می کنند در باقی موارد روزنامه ها بیشتر برای کمی تنوع مطلب طنز استفاده می کنند. من در دوران دانشجویی با دوستان زیادی مواجه می شدم که علاقه داشتند در حوزه طنز مطبوعاتی و یا کلا در حوزه طنز نویسی فعالیت کنند. شما به عنوان یک جوان موفق در زمینه طنز مطبوعاتی چه پیشنهادی برای افرادی دارید که این استعداد را در خود می بینند و دوست دارند در این حوزه فعالیت کنند؟ برای نوشتن یک طنز ادبی و فاخر و یاد گرفتن زیر و بم نوشتن طنز، جوانان باید به سمت کلاس هایی بروند که در حوزه هنری تشکیل می شوند. اما اگر می خواهند به سرعت وارد این فضا شوند می توانند مطالب خود را برای نشریات و روزنامه ها بفرستند که البته با استقبال آنها هم مواجه می شود. من توصیه می کنم که اجازه بدهیم مطبوعات به دنبال ما بیایند تا اینکه طنزپرداز به دنبال مطبوعات برود. وقتی یک طنزنویس بتواند با تلاش، کوشش و صبر استعداد خود را شکوفا کند مطمئنا مطبوعات به دنبالش خواهند رفت و آن موقع است که متوجه می شود طنزنویس است.

دیدگاه تان را بنویسید