کارگردان فیلم سینمایی «فروشنده» بر این باور است که به جای اندیشیدن در مورد شیوه جزا بهتر است سراغ راه حلی برای صورت مساله باشیم.
جی پلاس، اصغر فرهادی هفتمین فیلم سینمایی خود را به نام «فروشنده» و براساس فیلمنامه‌ای نوشته خود مقابل دوربین برد. این فیلم در یک هفته‌ای که از اکران می‌گذرد، بیش از دو میلیارد و ۳۰۰ میلیون تومان فروخته و همچنین نقدهایی مثبت درباره آن در نشریات و فضای مجازی منعکس شده است. این فیلم در جریان جشنواره فیلم کن دو جایزه بهترین فیلمنامه و بهترین بازیگر نقش اول مرد را دریافت کرد.
نخستین گفت‌و‌گوی مفصل با فرهادی بعد از اکران فیلم فروشنده، او درباره موضوعات مختلفی سخن گفت،‌ از حاشیه‌سازی‌ها برای او تا عملکرد شخصیت عماد با بازی شهاب حسینی در فیلم و همچنین هنرمندانی که به واسطه سهیم شدن در بخشی از کار، در این اثر به آنان ادای احترام شده است. «کسانی که تصمیم به دیدن فیلم دارند و نمی‌خواهند پیش از تماشای فیلم از جزئیات قصه مطلع شوند، از خواندن این متن خودداری کنند.» حاشیه‌سازی‌ها اما در روزهایی که هنوز این فیلم در ایران اکران نشده بود، برخی جوسازی‌ها در مورد آن صورت گرفت و در کنار آن در آستانه اکران عمومی، در نوشته‌هایی آنچه مورد حمله قرار می‌گرفت، حریم شخصی فیلمساز بود. فرهادی در بخشی از گفت‌و‌گوی مفصل خود به این نوشته‌ها واکنش نشان داد. این کارگردان که اغلب ترجیح می‌دهد فقط درباره آثارش صحبت کند و ارد حواشی نشود، این‌بار پاسخ حاشیه‌سازان را داد و گفت: «من پیش از این در فیلم‌های قبلی هم این تجربه را داشته‌ام که وقتی فیلم‌هایم موفقیتی به دست می‌آورند، از سمت گروهی دست به تخریب می‌زنند. تخریب فیلم «جدایی...» هنوز ادامه دارد. من آن فیلم را در مدت یک سال ساخته‌ام، اما شش هفت سال است که برخی همچنان در حال تخریب آن هستند و تصور می‌کنند هنوز به نتیجه نرسیده‌اند و این کار را ادامه می‌دهند. به این موضوعات توجه نمی‌کنم، چون معتقدم بحث در اینجا سینمایی نیست و به دلایل دیگری انجام می‌شود. اما چیزی که تازه شروع شده است، رفتارهای دور از اخلاق از قلم‌های هرزه‌نویس و زبان‌های هرزه‌گو است، آن هم از سوی آدم‌هایی که مدعی دیانت هستند. من آن‌ها را به هیچ عنوان اهل دیانت نمی‌شناسم چون فکر می‌کنم این زبان نمی‌تواند زبان کسی باشد که به دین و اخلاق معتقد است.» او با تاکید براینکه نقد و یا حتی تخریب فیلم با وارد شدن به حریم خصوصی سینماگر کاملا دو مقوله متفاوت است، گفت: «افراد می‌توانند هر نقدی به فیلم وارد کنند، حتی می‌توانند فیلم را تخریب کنند. می‌توانند درباره کار فیلمساز حرف بزنند و من هیچ ابایی از این موضوع ندارم. شاید سکوتی که در این سال‌ها کردم آنان را جری‌تر کرده است. اما وقتی وارد حریم خصوصی می‌شوند و شروع به فحاشی می‌کنند و با بیماری‌هایی روانی و عقده‌های ذهنی‌شان تهمت می‌زنند، آنجا دیگر جایی نیست که فکر کنم می‌شود سکوت کرد. فکر نمی‌کنم در هیچ جای دنیا با هیچ فیلمسازی به این شیوه بر خورد کنند. برخورد با هرزه‌گویی. اگر منطق این عده اندک قوی است، چرا اینقدر عصبانی هستند، مردم حرف‌شان را می‌شنوند و قضاوت می‌کنند. فیلم را می‌بینند و من هم هستم، یا پاسخ دارم یا پاسخی ندارم. این‌ها نشانه این است که این فرقه منطق و دلیل ندارند و چون می‌دانند در اقلیت هستید، فریاد می کشید که جبران اقلیت بودن‌شان شود و به شیوه‌های غیراخلاقی این کار را انجام می‌دهند.» فرهادی تاکید کرد، جریان این نوشته‌ها به صورت قانونی مورد پیگیری قرار خواهند گرفت : «تصمیم من این است که وارد این حاشیه‌ها نشوم، اما نه به این معنا که منفعل باشم از طریق حقوقی پیگیری خواهم کرد حتی اگر اینجا نباشم وکیلم پیگیری خواهد کرد. متاسفم و فکر می‌کنم مسئولان مملکت باید تامل کنند که چرا این‌قدر این گروه عصبی، فحاش و اهل تهمت‌سازی هستند. آیا در شان آنان هست که چنین هرزه‌گوهایی طرفدارانشان باشند؟ فقط می‌توانم بگویم از این وضعیت خیلی متاسف هستم.» جایگزین سیلی عماد یا یافتن راه حل برای صورت مساله؟ فرهادی در بخشی از گفت‌و‌گوی خود به پرسشی درباره عملکرد شخصیت اصلی مرد قصه با بازی شهاب حسینی پاسخ داد. رعنا و عماد زن و شوهر جوانی هستند که با نقل مکان اجباری به خانه‌ای جدید، درگیر فضایی می‌شوند که به واسطه مستاجر قبلی در آن خانه به وجود آمده بود. فرهادی درباره پاسخ به اینکه آیا عماد نمی‌توانست کاری غیر از زدن سیلی به صورت مرد متجاوز به حریم خصوصی خود انجام دهد، گفت: «بگذارید خاطره‌ای تعریف کنم. برای تحقیق روی فیلم‌نامه‌ای به زندان «سنت کونتین» در آمریکا رفته بودم. یکی از مسئولان زندان جاهای مختلف را نشان می‌داد و توضیحاتی ارائه می‌کرد. اصرار کردم اتاق اعدام را ببینم. به اتاقی رفتیم که یک محفظه شیشه‌ای و دو صندلی داخل آن در وسط اتاق واقع شده بود. جایی بود که افرد را در آن اعدام می‌کردند. اعدامی‌ها را روی صندلی می‌بستند و شیر گازی را باز می‌کردند تا منجر به مرگ اعدامی شود.» او ادامه داد: «مردی که به عنوان راهنما توضیح می‌داد گفت چند روش برای اعدام وجود دارد. مثل تزریق سم کشنده، اعدام با همین اتاقک شیشه‌ای و یکی دو روش دیگر که الان یادم نیست و این اعدامی‌ست که خود انتخاب می‌کند با چه روشی اعدام شود. از ما پرسید اگر به فرض قرار باشد اعدام‌تان کنند ترجیح می‌دهید که با کدام یک از این روش‌ها کارتان تمام شود .هرکس روشی را انتخاب کرد، یکی گفت تزریق، یکی گفت اتاق گاز، مرد توضیح داد که این سوال را از اعدامی‌هاهم قبل ازاعدام می‌پرسند. اما در واقعیت پاسخ این سوال را غالبا نمی‌دهند. با تعجب پرسیدم چرا؟! گفت: همین که شیوه اعدام‌شان را انتخاب کنند به معنای آن است که تا این‌جای قضیه و حکمی که درباره‌شان صادر شده را قبول دارند و حالا بحث فقط سر شیوه انجام آن است. آن‌ها غالبا جواب نمی‌دهند چون صورت مسئله‌شان شیوه اعدام نیست بلکه به پیش از این لحظه معترضند.» کارگردان و نویسنده «فروشنده» گفت: «بعضی دیگر که پس از دیدن فیلم می ‍پرسند. خنده‌دار و همزمان غم‌انگیزست جای آن‌که مسئله این باشد که چرا اساسا افراد چنین مسیری را طی می‌کنند تا به این نقطه برسند ما درگیر این می‌شویم که با چه شیوه‌ای خاطی مجازات شود. مسئله اصلی‌تر آن است که چرا آن مرد با موی سفید در این سن همچنان نیازمند رابطه جنسی بیرون از چارچوب خانواده است و راه پیش پای چنین فردی چیست. مسئله این است که طی چه شرایطی عماد ناچار می‌شود این مسیر را برای مجازات انتخاب کند. وقتی درباره شیوه برخورد عماد به عنوان مسئله اصلی صحبت می‌کنیم انگار پذیرفته‌ایم این اتفاق‌ها در جامعه به طور طبیعی‌ هست و راه‌حلی نیست حالا دعوافقط برسر شیوه برخورد است. راه‌حل پاسخ و پیدا کردن چرایی وجود چنین موقعیت‌های در اجتماع است. به جای این‌که به دنبال راه‌حل و پیششنهاد برای عماد باشیم باید فکری برای صورت مسئله‌های پیش از سیلی عماد کرد.» ادای احترام شخصیت سیمین در بخشی از «جدایی نادر از سیمین» نام استاد محمدرضا شجریان را به زبان می‌آورد و بخشی از موسیقی مربوط به این هنرمند در فیلم پخش می‌شود تا ادای احترام فرهادی به این استاد موسیقی درک شود. در فیلم «فروشنده» نیز هستند هنرمندانی که به آنان ادای احترام صورت گرفته است؛ از داریوش مهرجویی تا ملوک ضرابی و آرتور میلر. فرهادی با تاکید براینکه این ادای احترام به معنای قراردادن قطعات بی‌ربط در فیلم نیست و همه این‌ها کاملا در خدمت تم فیلم هستند، گفت: «در اینجا («فروشنده») یک فرق عمده (در ادای احترام) وجود دارد و اینکه قصه («گاو») ارتباط تماتیک با فیلم برقرار می‌کند. در «جدایی...» اشاره به اسم آقای شجریان یک ادای احترام پر از احساس بود که من خیلی دوست داشتم، اما اینجا کمک می‌کند در روند قصه اتفاقاتی پیش بیاید.» او ادامه داد: «در نشست خبری که برای فیلم برگزار شده بود من به این نکته اشاره کردم که من به خیلی‌ها در این فیلم ادای احترام کردم، معنای این جمله این نیست که من به خاطر ادای احترام در فیلم این بخش‌ها را در فیلم گذاشتم. مثلا اینکه اسم شخصیت فیلم من رعنا بود و حالا قرار بر این بود یکی از شب‌هایی که شخصیت‌ها دور هم جمع می‌شوند یک موسیقی بگذارند و فضای دلپذیر داشته باشد. احساس کردم چقدر خوب که این مرد موسیقی رعنا را برای همسرش پخش کند، انگار این موسیقی همیشه خلوت آن دو است. به همین دلیل ترانه زیبای خانم ملوک ضرابی در فیلم آمد نه به این دلیل که من چون علاقه‌‌ دارم به این خواننده به زور جایی در فیلم برای او باز کردم. هیچ وقت این کار را نکرده‌ام و اگر جای چیزی در فیلم نبوده، آن را به فضای فیلم راه نداده‌ام.» این کارگردان همچنین توضیح داد: «مثلا نمایشنامه «مرگ فروشنده» و کارهای آرتور میلر را خیلی دوست دارم، اما این نمایشنامه را به دلیل علاقه‌ام به میلر در فیلم نگذاشته‌ام، بلکه از آنجا که قرار بود تئاتری در این فیلم باشد، سراغ نمایشنامه‌ها و تئاترهای ایرانی رفتم و بعد وقتی به «مرگ فروشنده» رسیدم، احساس کردم این چقدر به قوام قصه اصلی کمک می‌کند. حالا که مرگ فروشنده در فیلم سهم دارد احساس می‌کنم با این‌کار به نویسنده مورد علاقه‌ام هم ادای دین کرده‌ام.» منبع: خبرآنلاین

دیدگاه تان را بنویسید