اﻣﺮوزه ﺳﻴﺎﺳﺖ و ﻗﺪرت اﺑﻌﺎد ﭘﻴﭽﻴﺪه ﺗﺮی ﺑﻪ ﺧـﻮد گرفته است و از ﻧﺨﺒﮕﺎن ﺳﻴﺎﺳﻲ، اﺣﺰاب، ﺗﺎ رﺳﺎﻧﻪ ﻫﺎ و ﻧﻬﺎدﻫﺎی ﻣﺨﺘﻠﻒ اﺟﺘﻤﺎعی که در شکل گیری قدرت تاثیر دارند، ﺣﺪاﻗﻞ از ﺳﻴﺎﺳﺖ متاثر می ﺷﻮﻧﺪ.
اکنون که کشور در فرآیند فراز و نشیب های نوسازی، توسعه و بحران های آن قرار دارد، تقاضای مشارکت سیاسی نیز رو به افزایش است و شاخصه اصلی توسعه سیاسی به مشارکت سیاسی بستگی دارد.
بسیاری از متفکران لازمه تبدیل «مشارکت توده ای» به «مشارکت فعال و سازمان یافته» را در تاسیس احزاب به معنای واقعی کلمه می دانند و آن را مرحله تکمیلی از مراحل انقلاب اسلامی به شمار می‌آورند که چنین امری در جهت تضمین تداوم و تعادل نظام ضروری است.
احزاب و جریان های سیاسی یکی از ضرورت های زندگی جوامع بشری در دوره مدرن محسوب می‌شود به ‌طوریکه یکی از موثرترین نهادهای تاثیرگذار بر روند تصمیم گیری و اجرایی کشور و به عنوان حلقه رابط بین مردم و حاکمیت سیاسی عمل می کند.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی شاهد پیدایش احزاب مختلف سیاسی با آرمان ها و عقاید گوناگون بودیم اما با گذشت نزدیک به چهار دهه از پیروزی انقلاب هنوز هیچکدام از احزاب نتوانسته کار واقعی احزاب از جمله مشارکت سیاسی، جامعه پذیری سیاسی و ارتباطات سیاسی را انجام دهد و در این بین متاسفانه لیدرهای جریان های سیاسی نقش احزاب را تا حدودی بر عهده گرفتند که خود به آفت هایی در عرصه سیاسی کشور منجر شده است.
نگرش به احزاب «سیستماتیک، ساختاری و کارکردی» بوده و این در حالی است که شخص محور بودن جریان های سیاسی در حداکثر مواقع فاقد این قابلیت هاست؛ همین موضوع ملاک و ریشه‌ای تعیین‌کننده با کمترین مقیاس خطا برای جریان‌شناسی جمهوری اسلامی است.
لیدرهای جریان های سیاسی به دلیل متعهد نبودن به مرامنامه و اساسنامه ای خاص در طول زمان دچار تغییر شگرفی در نوع نگرش به مسائل می شوند که همین امر حامیان یک جریان سیاسی را دچار سیاست زدگی می کند و حتی به پایگاه اجتماعی نظام یا یک حکومت آسیب می زند.
آنچه تا به اینجا به آن اشاره شد خیلی‌ها را وادار به آن کرده تا تقسیم‌بندی‌های حزبی و سیاسی را کاملا بی‌اساس تفسیر کرده و «انقلابی و غیرانقلابی» را مطرح کنند؛ 2گانه‌ای که معیارهای مشخصی را برای انقلابی بودن تعیین نکرده و زمینه را برای سوء استفاده های سیستماتیک در ضربه زدن به پایگاه اجتماعی نظام اسلامی هموار می کند.
نمی‌توان برای هر اظهارنظر متفاوت و انتقادی برچسب ضدیت با انقلاب زد زیرا غالب جریان‌ها و بازیگران سیاسی ایران با وجود تفاوت در تفسیرشان مسیر خود را امتدادی از انقلاب تصور کرده و به دفاع از آن پرداخته‌اند.
واقعیت آن است که از روز نخست پیروزی انقلاب اسلامی جریانی که «ضدیت» با آن را در دستور کار خویش قرار داده، هیچگاه نتوانسته تبدیل به یک بازیگر فعال و کنشگر موثر شود و رقابت، همیشه بین خوانش‌هایی بوده که هرکدام با تفسیر خود در چهارچوب انقلاب اسلامی تعریف می شدند.
البته باید توجه کرد که یک جریان کوچک سیاسی که اتفاقا نفوذ چشمگیری نیز در قدرت دارد، به دلیل تثبیت خود و تلاش برای تضعیف نقش رقیب در اداره کشور بازی خطرناکی را آغاز کرده که منجر به تعریف منتقدان در صف معاندان می شود.
پیش تر اصلاح طلب و اصولگرا هر 2 در قالب نظام جمهوری اسلامی اما با سلایق متفاوت تعریف می شد اما با جایگزینی انقلابی و غیرانقلابی به جای اصولگرا و اصلاح طلب دیگر قواعد بازی تغییر می کند و با یک رویکرد غیرمسوولانه، منتقدان ساده نظام به آغوش معاندان هدایت می شوند.
تحرک دشمنان نظام اسلامی در شبکه های اجتماعی نیز نشان می دهد که آنان از این تقسیم بندی سیاسی خوشنود هستند و تمام تلاش خود را برای بهره مندی از این فرصت به کار گرفته اند.
دشمن این بار نه تنها درصدد سوءاستفاده از وضعیت نابسمان اقتصادی و تزریق ناامیدی به جامعه بوده بلکه در رویکردی جدید در تلاش است تا با بهره مندی از تقسیم بندی سیاسی «انقلابی و غیرانقلابی»، همان منتقدانی را که در جریان اصولگرایی و اصلاح طلبی در تلاش برای بهبود وضعیت جامعه بودند را در غالب اپوزیسیون تعریف کرده و ساماندهی کند.
وحدت و همبستگی در میان هر ملتی موجب تلاش مشترک برای دستیابی به اهداف ملی و مانع وقوع طغیان‌ها و کینه‌توزی‌ها می‌شود و در موقعیت بسیار حساس کنونی کشور هم دشمنان ملت ایران تمام امکانات و ابزارهای انحصاری بین‌المللی خود را به کار گرفته‌اند تا به طرق مختلف به امنیت و وحدت ملی ایران ضربه بزنند تا بتوانند نفوذ و سلطه استعماری خود را تحمیل نمایند.
لزوم اتحاد و هوشیاری در برابر تلاش تبلیغی و جنگ روانی دشمنان برای ایجاد تفرقه به بهانه قومیت، مذهب و گرایش‌های صنفی از موضوعات مورد تاکید رهبری در پیام نوروزی بود که رویارویی با آن ریشه‌ا‌ی تاریخی دارد.
یکی از مشکلات بزرگ و اساسی جامعه و نظام ما در همین جا نهفته است که متأسفانه اصل اساسی اسلام (اصل اتحاد) در جامعه ما به فراموشی سپرده شده و جای خود را به خصومت، تحریک، تسویه حساب سیاسی و افراط و تفریط در موضع گیری و آن‌هم در جهت بر هم زدن وحدت مابین خانواده بزرگ انقلاب اسلامی داده است.
خبرنگار ایرنا
3214/3072
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.