صحیفه امام خمینی (س)
- عنوان شهریۀ طلاب
- محل نجف
- مناسبت
- تاریخ
- موضوع شهریۀ طلاب
-
حضار
خمینی، سیداحمد
بسمه تعالی
احمد عزیزم ان شاءاللّه سلامت باشید. مرقومی که به مادر نوشته بودید واصل شد. باز اصرار نموده بودید راجع به آقای مذکور،[1]نمیدانم این چه اصراری[است]! شما مگر طریقۀ اینجانب را نمیدانید که بنای تشبثات در این امور را ندارم و صلاح دین و دنیای من این کارها نیست. از قراری که بعضی نقل کردهاند شما برای گرفتن شهریۀ اصحاب هر ماه تهران میروید؛ خیلی تعجب کردم بلکه باور نکردم، این امر را شما انجام ندهید؛ یک نفر برود بگیرد بیاورد. برای شما خیلی سبُک است هر ماه برای این امر رفتن؛ بلکه قدری به تهران رفتن[را]تخفیف دهید. به آقای لواسانی[2]پیغام دهید که از قراری مرقوم داشتهاید صورت حساب ماه مبارک را فرستادهاید و آن به من نرسیده است[3]و باز پیغام دهید که مسافر مطمئن نیست که جواب مرقومات شما را بدهم و قبوض را
برسانم؛ ان شاءاللّه هر وقت پیدا شد میفرستم. و باز به ایشان پیغام دهید کهاگربرای آن شخص محترم[4]خدای نخواسته حادثهای پیداشد،آقازادۀ محترمشان خوب است انجام دهند و در صورتی که لازم است وکالت برای ایشان بفرستم، مرقوم دارید. والسلام علیک. از شما امید دعا دارم، چنانچه به شما و محترمۀ مکرمه دعا میکنم.
پدرت
2 ـ آیت اللّه سید محمد صادق لواسانی.
3 ـ نرسیدن اینگونه نامهها به علل مختلف بود:1ـ طرف رودربایستی داشت، نامه را میگرفت و قهراً پولی هم میگرفت؛ بعد نامه را پاره میکرد و دور میریخت.2ـ گاهی مسئله لو میرفت و کاغذ به دست ساواک میافتاد ولی اسامیای را که آقای لواسانی و خیلی از وکلای امام در شهرستانها برای امام میفرستادند اسم مستعار بود و فقط اسم بود یعنی مثلاً کسی که اسمش محمود تقوی بود به او میگفتند نام تو تقی باشد و رسید به نام تقی برایت میفرستیم، بعد در صورتحساب مینوشتند تقی مثلاً هزار تومان. وقتی از آقای لواسانی سؤال میکردند که ـ مثلاً ـ تقی کیست میگفت: من وکیل آقای خمینی هستم، افراد را نمیشناسم؛ خودش میآید و میگیرد. وقتی خطر رفع میشد پیغام میدادند بیا که قبضت رسیده است. البته اکثر مقلدین امام اصلاً قبض نمیخواستند.
4 ـ به دنبال تعطیل شهریۀ قم امام، تصمیم گرفتیم به هر صورتی شده است شهریۀ امام را بدهیم. آقای حاج شیخ حسن صانعی و آقای حاج شیخ فضلاللّه محلاتی را به بیت آیتاللّه حاج میرزا احمد آشتیانی روحانی درجۀ یک تهران و همطراز آیتاللّه خوانساری فرستادیم که پول هست ولی نمیگذارند به طلاب بدهیم؛ ما حاضریم این پول را با عنوان حضرتعالی بپردازیم و از این ماه شهریۀ شما شود. ایشان مسئله را موقوف به استخاره کردند، البته بعد از مباحثات بسیار که طلاب فقیرند و شما احساس مسئولیت نمیکنید که وجوهات باشد و به مصرف طلاب نرسد، در این هنگام قرار بر استخاره شد. آیتاللّه میرزا باقر آشتیانی ـ فرزند ایشان ـ استخاره میکند، استخاره خوب میآید و قبول میکند و اجازه از امام میخواهند. امام برای آیتاللّه العظمی آقای حاج میرزا احمد آشتیانی ـ فیلسوف و فقیه و تقریباً بیست سال از امام بزرگتر ـ نامهای بسیار محترمانه نوشتند که بالاخره در آن اجازه داده بودند که ایشان وجوهات را بگیرند، وجوهات موجود هم به اسم ایشان داده شود. این مسئله مثل بمب در محافل روحانی تهران صدا کرد و معلوم بود که روحانیون مخالف امام ساکت ننشستهاند. به ایشان خیلی مراجعه شد که شأن شما اجل از این است که حالا وکیل آقای خمینی بشوید؛ ولی ایشان زیر بار حرف آنها نرفتند. مدتی به اسم ایشان شهریه داده میشد. جناب حجتالاسلام و المسلمین حاج شیخ حسن صانعی، که در آن موقع تقریباً بعد از وکیل امام در قم ـ آقای لواسانی ـ همه کارۀ منزل امام بود، در آن موقع شهریۀ امام را میداد. قرار شد ایشان برود و در موقع شهریه دادن در بین مقسمین شهریه بنشیند تا اندک طلابی که از قضیه خبر نداشتند که شهریۀ امام است، مطلع شوند. ماه اول ایشان این کار را کرد. در پروندۀ (ساواک) امام آمده است که آقای حاج شیخ حسن صانعی که حقوق طلاب آقای خمینی را میپرداخته در مکان شهریهای که خمینی به نام آشتیانی میدهد، نشسته است تا معلوم شود شهریۀ خمینی است. ساواک قم در ماه دوم از طریق آقای حاج میرزا ابوالقاسم آشتیانی که وکیل امام هم بود و از طرف مرحوم آشتیانی مسئول پرداخت شهریۀ امام به نام آقای آشتیانی شده بود، طی یادداشتی برای آقای صانعی نوشته بود: «بودن شما در این مکان ضروری نیست و باید جلسه را ترک کنید». ایشان با من مشورت کرد، قرار شد نرود؛ چرا که همه میدانستند شهریۀ امام است و ما با همین، مستمسکی به دست ساواک ندهیم. حال آیتاللّه العظمی حاج میرزا احمد آشتیانی خوب نبود و در شرف مرگ بود. امام به آقای لواسانی نوشتند که اگر شما صلاح میدانید به آیتاللّه آقای حاج میرزا باقر آشتیانی که تقریباً همسن امام بود، وکالت داده شود. از بس امام به آقای لواسانی علاقه داشت از ایشان مشورت کرد که نکند ایشان که وکیل تامالاختیار امام است برنجد. بعد هم آقای آیتاللّه حاج میرزا محمدباقر آشتیانی شهریۀ امام را ادامه داد تا آخر و شهریۀ امام در قم ترک نشد. نقش شهریه در حوزههای علمیه در تثبیت مرجعیت و مبارزه بسیار زیاد است. (پاورقیهای این نامه به قلم آقای سید احمد خمینی نگارش شده است).