زندگی نامه امام خمینی(س)

هجرت امام خمینی از عراق به پاریس:

در دیدار وزرای خارجه ایران و عراق در نیویورک تصمیم به اخراج امام خمینی از عراق گرفته شد. روز اول مهر 1357 منزل امام در نجف به‏وسیله قوای بعثی محاصره گردید. انعکاس این خبر با خشم گسترده مسلمانان در ایران، عراق و دیگر کشورها مواجه شد. رئیس سازمان امنیت عراق در دیدار با امام خمینی گفته بود که شرط ادامه اقامت ایشان در عراق دست کشیدن از مبارزه و عدم دخالت در سیاست است و امام نیز با قاطعیت پاسخ داده بود که به‏خاطر مسئولیتی که درمقابل امت اسلام احساس می‏کند حاضر به سکوت و هیچ‏گونه مصالحه‏ای نیست.[1]

روز 12 مهر، امام خمینی نجف را به قصد مرز کویت ترک گفت. دولت کویت با اشاره رژیم ایران از ورود امام به این کشور جلوگیری کرد. قبلاً صحبت از هجرت امام به لبنان و یا سوریه بود اما ایشان پس از مشورت با فرزندشان(حجت‏الاسلام حاج سیداحمد خمینی) تصمیم به هجرت به پاریس[2]گرفت. در روز 14 مهر ایشان وارد پاریس شدند. و دو روز بعد در منزل یکی از ایرانیان در نوفل لوشاتو (حومه پاریس) مستقر شدند. مأمورین کاخ الیزه نظر رئیس جمهور فرانسه را مبنی بر اجتناب از هرگونه فعالیت سیاسی به امام ابلاغ کردند. ایشان نیز در واکنشی تند تصریح کرده بود که اینگونه محدودیتها خلاف ادعای دموکراسی است و اگر او ناگزیر شود تا از این فرودگاه به آن فرودگاه و از این کشور به آن کشور برود باز دست از هدفهایش نخواهد کشید.[3]ژیسکاردستن، رئیس جمهور وقت فرانسه در خاطرات خویش نوشته است که دستور اخراج امام از فرانسه را صادر کرده بود ولی در آخرین لحظه‏ها نمایندگان سیاسی شاه که در آن روزها در نهایت درماندگی قرار داشت، خطر واکنش تند و غیرقابل کنترل مردم را گوشزد کرده و در مورد عواقب آن در ایران و اروپا از خود سلب مسئولیت کرده بودند.[4]

در مدت اقامت چهار ماهه امام در پاریس، نوفل لوشاتو مهمترین مرکز خبری جهان بود و مصاحبه‏های متعدد و دیدارهای مختلف امام دیدگاههای ایشان را در زمینه حکومت اسلامی و هدفهای آتی نهضت برای جهانیان بازگو می‏کرد. به این ترتیب جمع بیشتری از مردم جهان با اندیشه و قیام ایشان آشنا شدند و از همین جا بود که بحرانی‏ترین دوران نهضت را در ایران رهبری کرد.[5]

دولت شریف امامی دو ماه بیشتر دوام نیاورد. شاه ریاست کابینه را به دولت نظامی «ازهاری» سپرد. کشتارها رو به فزونی نهاد اما تأثیری در قیام مردم نداشت. شاه در نهایت استیصال از سفیر امریکا و انگلیس درخواست راه حل می‏کرد اما هیچ یک از طرحهای قبلی آنان نتیجه‏ای دربرنداشت.[6]راهپیماییهای گسترده و میلیونی در روز تاسوعا و عاشورا در تهران و دیگر شهرها برگزار شد که به رفراندوم غیر رسمی

مردم علیه سلطنت شاه شهرت یافت. شاپور بختیار؛ یکی از سران جبهۀ ملی، آخرین مهرۀ امریکا بود که برای تصدی پست نخست‏وزیری به شاه پیشنهاد شد. رهبران چهار کشور صنعتی جهان در کنفرانس گوادلوپ نظرات خویش را در حمایت از بختیار هماهنگ کرده بودند.[7]متعاقب آن، ژنرال هایزر معاون فرماندهی سازمان ناتو برای انجام مأموریتی سرّی و دو ماهه به تهران آمد. او بعداً در اعترافاتش از مأموریت خود که جلب حمایت نظامیان از بختیار و سامان دادن به دولت وی و شکستن اعتصابها و سرانجام، تدارک کودتای نظامی برای بازگشت دوبارۀ شاه به قدرت ـ مشابه آنچه که در 28 مرداد 1332 اتفاق افتاده بود[8]ـ پرده برداشت. پیامهای امام خمینی مبنی بر وجوب ادامه مبارزه، طرحهای رژیم را نقش بر آب ساخت. امام خمینی در دیماه 57 شورای انقلاب را تشکیل داد. شاه نیز

پس از تشکیل شورای سلطنت و اخذ رأی اعتماد برای کابینه بختیار در روز 26 دیماه از کشور فرار کرد. خبر در شهر تهران و سپس ایران پیچید و مردم در خیابانها به جشن و پایکوبی پرداختند. جلسات مداوم هایزر با مستشاران نظامی امریکا و امرای ارتش شاه نتوانست به بختیار در فائق آمدن بر اعتصابها و پایان دادن به قیام مردم کمکی بکند.

1 . شرح ماجرا را از زبان امام خمینى در بیانات ایشان خطاب به هیأت کویتى، مندرج در کتابکوثر: مجموعه سخنرانیهاى حضرت امام خمینى(س)؛ ج 3، ص 532 بخوانید.
2 . شرح چگونگى هجرت امام از نجف به مرز کویت و بازگشت به بغداد و هجرت به پاریس و وقایع اتفاق‌افتاده در این مسیر از زبان فرزند امام خمینى در کتابکوثر: مجموعه سخنرانیهاى حضرت امام خمینى(س)؛ ج 1، ص 434 درج شده است.
3 .همان‏جا.
4 .قدرت و زندگى: خاطرات رئیس جمهور فرانسه؛ ترجمۀ محمود طلوعى؛ ص 102.
5 . رجوع کنید به:صحیفه امام؛ ج 3، 4، 5، 6.
6 .پاسخ به تاریخ؛ ص 350ـ364.
7 . ن.ک.به:قدرت و زندگى: خاطرات رئیس جمهور فرانسه؛ (کنفرانس گوادلوپ) ترجمۀ محمود طلوعى.
8 . ن.ک.به:مأموریت در تهران: خاطرات ژنرال هایزر.