غزل گونه هاو قطعه هاو اشعار پراکنده غزلیات قصاید رباعیات ترجیع بند مسمط ها

دیوان شعر امام خمینی

سرّ عشق

  • ما ز دلبستگی‌ حیله گران، بی‌ خبریم
  • از پریشانی‌ صاحبنظران بی‌‌ خبریم[1]
  • عاقلان، از سر سودایی‌ ما بی‌ خبرند
  • ما ز بیهودگی‌‌ هوشوران، بی‌ خبریم
  • خبری‌ نیست ز عشّاق رُخش، در دو جهان
  • چه توان کرد که از بیخبران بی‌ خبریم؟
  • سرّ عشق، از نظر پرده دران پوشیده است
  • ما ز رُسوایی‌ این پرده دران بی‌ خبریم
  • راز بیهوشی‌ و، مستی‌ و، خراباتی‌ عشق
  • نتوان گفت، که از راهبران بی‌ خبریم
  • ساغری‌‌ از کف خود، بازده‌ای‌ مایه‌ی‌ عیش!
  • ما که از شادی‌ و عیش دگران بی‌ خبریم.

بهمن 1365

1 - حافظ با همین وزن و سیاق فرموده است:خیز تا خرقه‌ی صوفی، به خرابات بریم شطح و طامات، به بازار خرافات بریم.