غزل گونه هاو قطعه هاو اشعار پراکنده غزلیات قصاید رباعیات ترجیع بند مسمط ها

دیوان شعر امام خمینی

حُسن ختام

  • ألا یا أیُّها السّاقی‌! ز می‌ پر ساز جامم را
  • که از جانم فرو ریزد هوای‌ ننگ و نامم[1]را
  • از آن می‌ ریز در جامم که جانم را فنا سازد
  • برون سازد ز هستی‌ هسته‌ی‌ نیرنگ و دامم را
  • از آن می‌ ده جانم را، ز قید خود رها سازد
  • به خود گیرم زمامم را، فرو ریزد مقامم را
  • از آن می‌ ده که در خلوتگه رندان بی‌حرمت[2]
  • به هم کوبد سجودم را، به هم ریزد قیامم را
  • نبودی‌ در حریمِ قدسِ گلرویان میخانه
  • که از هر روزنی‌ آیم، گلی‌ گیرد لجامم را
  • روم در جرگه‌ی‌ پیران از خود بی‌خبر، شاید
  • برون سازند از جانم به می‌ افکار خامم را
  • تو ای‌ پیک سبکباران دریای‌ عدم! از من
  • به دریادارِ آن وادی‌ رسان مدح و سلامم را
  • به ساغر ختم کردم این عدم اندر عدم‌نامه
  • به پیر صومعه برگو: ببین حُسن ختامم را!

29 دی‌ 1367

1 - «حسن ختام» دومین غزل منتشر شده پس از ارتحال حضرت امام(س) بود، بدین سبب – پس از «چشم بیمار» - بیش از دیگر سروده‌های آن حضرت، توسّط معاصران، مورد اقتضا و تضمین قرار گرفته است.آقای علی آذرشاهی (آتش) با تضمین «حسن ختام»، مخمّسی ساخته که مطلع آن چنین است:گرفتم از لب ساغر، چو در میخانه جامم رانوشتم بر در دیر مغان، شرح پیامم را ...این غزل را حضرت امام بر حاشیه روزنامه‌ای که با عنوان رسا و درشت پیام آن حضرت را چاپ کرده بود، نوشته‌اند.
2 - گرچه در نسخه‌ی دیوان مؤسسه «بی‌حرمت» باراء معجمه آمده است اما به نظر ما بی‌حرمت صحیح و با سیاق و لسان شعر عارفانه سازگارتر و احتمالاً دستخط حضرت امام نیز چنین خوانده می‌شود.