چند روزی همقدم با شهید ترحمی-2

بورسیه انگلستان یا حضور در جبهه، کدامیک برای ناصر اولویت داشت؟

ناصر تازه برای بورسیه انگلستان قبول شده بود که جنگ آغاز شد و... .

توضیحات عکاس را درباره این عکس بخوانید

گروه شهیدچمران بعد از یک عملیات پارتیزانی کوتاه حوالی ده خرمای اهواز برای استراحت نشسته اند که سوژه عکاس می شوند.

روزهای سخت زندگی شهید چمران و همسرش

نه بانو مصطفی را پیدا می کرد، نه مصطفی او را و چه روزهای سختی بود آن روزها.

چرا شهید هاشمی خجالت می کشید در چشمان امام نگاه کند؟

با اینکه سید مجتبی علاقه عجیبی به امام داشت اما می گفت تا زمانی که خاکمان در دست دشمن است، توانایی نگاه کردن در چشمان امام را ندارم.

چه موضوعی شهید چمران را عصبانی کرد؟

تا ماجرای بره را فهمید از کوره در رفت و به شدت عصبانی شد.

چمران؛ وزیر دفاع یا مهمان سادگی‌ها

نان و ماست و سفره ای پهن شده و مهمانی که بچه ها او را نمی شناختند اما به موقع آمده بود.

چمران مقابل خدا خبردار می‌ایستاد

خنده ای می کردم و با خود می گفتم: مگر خدا هم تیمسار است که او اینگونه خبردار ایستاده است.

ویژگی بچه‌های چمران چه بود؟

تا حالا کسانی را دیده اید که بخواهند کپی آدم دیگری بشوند؟! بچه های گروه چمران اینگونه بودند.

مصطفی روحی داشت به لطافت باران

بچه را بغل می کرد، اشک هایش را پاک می کرد و می بوسیدش... و با او گریه می کرد.