جماران/به مناسبت 60 سالگی قیام 15 خرداد؛
روایت امام از روزی که کماندوها به خانه شان ریختند
فریادی قم را از خواب شبانه بیرون کشید، پسر حاج آقا روح الله بود که می گفت: مردم خمینی را بردند...
فریادی قم را از خواب شبانه بیرون کشید، پسر حاج آقا روح الله بود که می گفت: مردم خمینی را بردند...
هنوز سه هفته از پیروزی انقلاب اسلامی نگذشته بود که امام خواستند رحل اقامت را در قم بیفکنند، قُمی که سال ها نبودن خمینی روح الله را تاب آورده بود و اکنون شادمان از بازگشتش بود. خبر گوش به گوش به مردم رسیده بود و استقبال از کیلومترها جلوتر از شهر آغاز شده بود. روایت های این فصل از زندگی امام را از زبان راویان مختلف بخوانید.
ابوالفضل توکلی بینا در خاطرات خود به سفر پاریس اشاره کرده و از برخورد محبت آمیز امام روایت می کند.
یکی از اعضای حزب مؤتلفه اسلامی گفت: رئیسی کسی است که از نخستین روزهای قوه قضائیه در قوه قضائیه بوده و به وضوح همه چیز را می داند. لذا به او برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری سال 1400 پیشنهاد داده اند و قبول نکرد.
سال ۵۷ امام چند ماهی را مهمان فرانسوی ها بودند و مسئولیت حفاظت ایشان بر عهده دستگاه امنیتی آن کشور بود و آنها هم در این قضیه سنگ تمام گذاشتند طوری که رئیس مرکز امنیتی پاریس روزی ۱۸ تا ۲۰ ساعت در محل اقامت امام حضور داشت.
امام حدود پانزده سال در تبعید بودند و بسیاری از یارانشان در این مدت در زندان های رژیم شاه به سر می بردند از جمله شهید عراقی و حالا با رفتن امام به فرانسه، فرصتی پیش آمده بود تا دانشجویان و یاران نهضت امام به دیدارشان بشتابند که وقایعی شنیدنی را رقم زده اند.
بحمدالله ما بر همه جهان مسلط هستیم. پهپادی که زدند را سپاه نزد؛ ارتش زد. هشت نفر از این افسران را برای تشویق به حج برده بودند. همه درجات عالی داشتند. همین ها جت ساختند. من در مدینه با پنج نفر از آنها و در مکه با سه نفر دیگر هم اتاق بودم. آقا برای کسی که دکمه را زده بود انگشتر می فرستد. اما به نام سپاه تمام شد.
یکی دو روز بعد از پیروزی انقلاب هویدا را به مدرسه رفاه آوردند و در طبقه دوم در یک اتاق مستقل و اختصاصی نگهداری کردند. دستگیری و انتقال هویدا مردمی بود و حضرت امام هم دستور دادند که هر چه میخواهد برای او فراهم کنند؛ لباس و غذا... که البته چند روز بعد به زندان قصر منتقلش کردیم که بعد اعدام شد! البته دولت موقت تلاش کرد که او اعدام نشود و دستورش را از امام هم گرفته بودند اما قبل از اینکه پیام امام را برسانند، اعدامش کردند.
دولت موقت تلاش زیادی کرد تا هویدا تیرباران نشود. وقتی از امام خمینی این دستور را میگیرند، خلخالی از جریان مطلع میشود، بلافاصله قبل از اینکه نامه امام به دستش برسد دستور تیربارانش را صادر میکند.
یک اکیپ در مسجد جامع آماده بودند تا به محض پایین آمدن سخنران از منبر او را فراری دهند و شهید باهنر و آقای مروارید هم بیرون از مسجد دستگیر شدند.