«تارکد»، به شبکه مستند رسید / پرونده های حساس تاریخ انقلاب به روایت اسناد محرمانه
مجموعه مستند 10 قسمتی «تارکد»، 10 پرونده مهم در تاریخ انقلاب را به روایت اسناد لانه جاسوسی، ساواک، سیا، وزارت خارجه آمریکا و اسناد محرمانه داخلی بیان میکند.
مجموعه مستند 10 قسمتی «تارکد»، 10 پرونده مهم در تاریخ انقلاب را به روایت اسناد لانه جاسوسی، ساواک، سیا، وزارت خارجه آمریکا و اسناد محرمانه داخلی بیان میکند.
حزب خلق مسلمان در اسفند ماه سال ۵۷ توسط آقای شریعتمداری تأسیس شد. بسیاری از عناصر سرشناس سلطنت طلب، لیبرال، چپگرا به این حزب پیوستند و بتدریج در مقام معارضه با انقلاب اسلامی برآمدند. پس از فتح لانه جاسوسی در آبان ماه ۵۸ و افشای اسناد مربوط به وابستگی برخی از سران فعال حزب به سفارت امریکا در تهران، ماهیت وابستۀ حزب خلق مسلمان بیش از پیش آشکار شد و هواداران متدین از آن روی برتافتند. مدتی بعد با افشای طرح کودتا و توطئه براندازی نظام جمهوری اسلامی توسط قطب زاده با همکاری آقای شریعتمداری در این طرح، حزب خلق مسلمان منحل گردید.
امام خمینی در پانزدهم آذر ماه سال 58 و با اطلاع کامل از اتفاق ناگواری که در منزل آیت الله شریعتمداری رخ داده بود، پیامی خطاب به ملت ایران صادر کردند.
امام خمینی در بیست و نهم اسفند ماه سال ۶۳ و به دنبال نامه آیت الله سید حسین موسوی تبریزی برای تعیین تکلیف اداره دارالتبلیغ اسلامی قم که پیش از آن برعهده آیت الله شریعتمداری بود، برای رسیدگی به این موضوع به آیت الله صانعی حکم دادند.
امام خمینی در شانزده اسفند سال ۵۸ به نامه آیت الله شریعتمداری پاسخ دادند.
آیت الله سید حسین موسوی تبریزی که از همراهان نهضت امام خمینی و انقلاب اسلامی است در خاطرات خود به میزان مقبولیت آیتالله شریعتمداری اشاره کرده و از ماجرای پاره کردن عکس ایشان و موضع گیری امام می گوید که خواندنی است.
دسته ای 10- 15 نفره از بازاریان تهران برای دیدن مراجع خدمت امام رسیدند و از ایشان خواستند تا وظایفشان را برایشان تشریح کنند.
امام خطاب به بهبودی گفت: تا من زنده هستم از پای نخواهم نشست و با این نیش قلم علیه شما خواهم نوشت.
در همان روزهایی که قیام 19 دی اتفاق افتاده بود، آقایان مکارم، نوری، یزدی و مشکینی تبعید شدند و جلسه ای با حضور آقایان امینی، جوادی آملی، محمدی گیلانی، طاهری، صانعی، مؤمن و موسوی تبریزی در خانه آقای صانعی تشکیل شد.
حریم افراد و احترام به آنها از مواردی بود که امام خیلی به آن مقید بودند و اجازه نمی دادند که در حضورشان به کسی بی حرمتی شود اما آن طلبه از روی ناآگاهی و شاید علاقه ای که به امام داشت...