پایگاه خبری جماران: از آغاز پیروزی انقلاب اسلامی و با ابتکار عمل مسئولین نظام اگرچه تحت عنوان «هفته وحدت»  تلاش های بسیار مطلوبی  در جهت ایجاد اتحاد ، الفت  ، هم فکری و هم گرایی میان مسلمانان جهان انجام گرفت و انصافا چه خون دل ها در این راه  خورده شد، اما شیطنت ها ، ترفندها و دسیسه های دشمنان هم به صورت گسترده و تشکیلاتی ادامه یافت و البته خود مسلمانان نیز در مواردی از مشترکات غفلت کردند و تنها به مواضع تفرقه متمرکز شدند و در واقع از همین دشمنان بازی خوردند. متاسفانه کاربه جایی رسید که علاوه بر اختلاف میان شیعه و سنی  در میان خود سُنیان و شیعیان  فرقه ها ، جبهه ها و گروه های متعددی  به وجود آمد یا دیگران تاسیس کردند  که امروز می بینیم همدیگر را به سیخ تکفیر و نیزه نفاق کشیده و به آتش کینه  و کدورت می سوزاندند.

 در همین سال های اخیر چقدر از مسلمانان  بی گناه  از بچه شیرخوار گرفته تا نوجوان ، جوان ، پیرمرد و پیر زن به دست گروه های افراطیِ داعش  ، طالبان ، القاعده و غیره کشته  ، زخمی ، معلول  و موجی شدند؟!  جای تاسف دارد که در برخی مناطق ، قاتل و مقتول هر دو سنی  یا هر دو شیعه دوازده امامی و غیره  بودند. آنها به قدری به خون هم تشنه بودند و هستند که اگر خدا ، پیامبر و امامان معصوم و خلفا چنین دستوری می دادند، هرگز به این ترتیب  و با تکبیر گویان مغز و شکم یکدیگر را  نمی شکافتند! در حالی که ما اصول پویایی مانند « انما المؤمنون اخوهٌ» داشتیم و داریم. 

متاسفانه  شبیه همین مشکل و معضل ، بلکه به مراتب بدترش را ما  در داخل کشور و در نظام جمهوری اسلامی ، میان شیعیان دوازده امامی و انقلابی ها  گرفتارش هستیم. لیکن با این فرق که در داخل به جای قتل و خونریزی ، با پنبه سرهم را می بُریم. گروه ها و جناح های سیاسی  که سنگ انقلاب ، نظام  و مردم را به سینه می زنند ، اما درعمل چندان غیرت انقلابی ندارند، هرکدام فقط به تعصب  گروهی و جناحی  خود فکر می کنند، ای کاش به همین بسنده می شد ، اصولگراها ی تندرو به بغض اصلاح طلبان گرفتارند، اصلاح طلبان افراطی هم  کینه و کدورت  اصولگرایان را دردل به یدک می کشند. اینها ، آنها را به انگلیسی بودن ، ارتباط با بیگانگان ، سازشکاری  و نفاق متهم می کنند ؛ آنها هم اینها را به عقب ماندگی ، کودنی و ظاهر نگری  نسبت می دهند. اصولگرایان تنها دم از « حقوق های نجومی » می زنند ، اصلاح طلبان هم فقط « املاک نجومی» را با بوق و کرنا عَلَم می کنند و با کنایه همدیگر را به شلاق اختلاس و رانت خواری  می نوازند ؛ هر دو طرف  کینه و کدورتی که به هم دارند عُشر آن را نسبت به دشمن مشترک ندارند. هر دو طرف خود را تمام اسلام و تمام انقلاب می پندارند در حالی که دوتایی  فقط یک بخش کوچکی از این پازل  را می توانند تشکیل بدهند.

ای کاش همین بود ، اخیرا در داخل این  گروه ها ،  جبهه هایی شکل گرفته که  تیشه به ریشه هم مسلکی های خود می زنند ؛ گاهی ادبیات  و تعابیر طرفین به قدری سخیف و سست است که  آدم از تصورش عَرَق شرم از پیشانی می ریزد! به خصوص بعض آنهایی که در کسوت مقدس روحانیت هستند بیشتر مردم را رنج می دهند و به همه چیز بد بین می کنند حتی بعضی از اینها متاسفانه نماز جمعه های « عبادی – سیاسی» را به نمازجمعه « جناحی – سیاسی»  ، میدان عقده گشایی و انتقام گیری مبدل ساختند و در خطبه های خود صحبت از چوبه دار می زنند و آن را به خدا ، پیامبر و امام معصوم هم نسبت می دهند!

وقتی چنین شد دیگر ما  چه نیازی  به دشمن داریم ؟! آیا همین چنگ و دندان به هم انداختن ها در شکست ما کفایت نمی کند؟  امروز عملکرد های افراطیِ  تندرو های هر دو طرف نقش سازنده ی عقلای طرفین را نا کارآمد کرده است و نظام و انقلاب را حسابی به چالش کشیده است.آیا این  مصداق بارز همان ترفند کهنه ی انگلیسیِ « اختلاف بیانداز و حکومت کن» نیست که این بار به دست خودمان جان گرفته است؟! به یقین در پشت صحنه ی این اختلافات چه در سطح جهانی میان شیعه  و سنی ، چه در بطن مذاهب و چه در داخل کشور ، دست بیگانگان در کار است  و همه افراد طرفین را آنها به صورت نامرئی و حساب شده علیه هم تحریک می کنند و در واقع تندروهای هر دو طرف به یک معنا جاده صاف کن و اجیر بی مزد اینانند و با چند واسطه از آنها بازی  خوردند و وااسفا خیال می کنند که به جهان اسلام یا به انقلاب ، نظام و مردم  خدمت می کنند! جالب است که هر دو طرف  تکبیرگویان و به قصد قربت و به دفاع از انقلاب ، امام و رهبری علیه هم می شورند و به تکلیف خود عمل می کنند. 

نمونه بارز آن که اخیرا کشف شد ؛ روح الله زم از جناح اصلاح طلبان و  محمد حسین رستمی از طیف اصولگرایان و مدیر سایت عماریون بود. بنابراین آنهایی که  به اصطلاح انقلابی تر از امام و رهبری  ظاهر می شوند ، بیشترین ظلم و جفا را در حق امام ، انقلاب ، رهبری و مردم می کنند و لازم است به آنها شک کرده و مورد مراقبت قرار گیرند ؛ چنانکه تجربه چهل سال انقلاب هم این واقعیت و حقیقت را تایید می کند ، آنهایی که  در دهه 60 به صورت افراطی دم از مبارزه با امپریالیست جهانی  به سرکردگی آمریکا می زدند و به غیر از امام و مرحوم طالقانی ، هیچ کسی را نمی پسندیدند زودتر از همه در آغوش همان امپریالسیت جای خوش کردند. نمونه دیگر : فرقانی ها ، اکبر گنجی ها  ، طبرزدی ها و غیره بودند که به سرنوشت پستی گرفتار آمدند و مایه عبرت شدند.

در جهان اسلام  کاری کردند که سنی ، شیعه را بدتر از یهود بداند و شیعه هم آنها را نجس تصور کند. همین وضعیت در میان گروه های داخل ایران هم به  وضوح دیده می شود. نگارنده هرگز آیه یاس نخوانده و هیچ وقت منفی بافی و سیاه نمایی نکرده است ، اما از بعضی  واقعیت ها نباید غافل شد. در بازی های رسانه ای و شبکه های مجازی  همه  را به بازی گرفتند  و سرکار گذاشتند و مرتب به روح و جان مردم وسوسه های تفرقه و تشتت  و بد بینی به مسئولان و نظام تزریق می کنند. بخصوص بسیار تلاش ، تکاپو و شیطنت دارند تا دولت را هر طور شده در مقابل  نظام و رهبری جلوه بدهند.  

در طول تاریخ مصلحان بزرگی داشتیم که در این گونه شرایط حساس  وارد میدان می شدند و نقش ایفا می کردند ؛ وقتی  کشت و کشتار شناسنامه ای به تحریک اجانب  میان شیعه ، سنی  و مسیحی  در لبنان به اوج رسید  ؛ معروف است امام موسی صدر طی سخنانی  گفته بود: اگر در بیروت  پسر مرا بکشند اجازه نخواهم داد  در بعلبک یک مسیحی بی گناه کشته بشود و اگر کسی  تیری به سوی  برادران اهل سنت شلیک کند گویا قلب مرا نشانه رفته است و با این موضع گیری های پدرانه چشم فتنه را در لبنان از حدقه بیرون آورد ، یا شیخ شلتوت رئیس جامعه الازهر مصر در مقطعی که آتش اختلافات شیعی و سنی شعله ور شده و دامن جهان اسلام را به نفع دشمنان آلوده ساخته بود طی فتوای تاریخی اعلام کرد : اعتبار مذهب جعفری کمتر از اعتبار مذهب شافعی ، حنبلی ، مالکی  و حنفی نیست و بدین ترتیب فضای تنش و تفرقه را به دوستی و صمیمیت و گفت و شنفت  تبدیل کرد و جبهه اسلامی را علیه دشمنان متحد و منسجم نمود.

 حال که امروز اوضاع نابسامان داخلی از حیث اختلاف ، تشتت  ، اتهام زنی های غیراخلاقی  و پرده دَری ها  و پرونده سازی ها  به اوج رسیده این سوال در ذهن تداعی می شود که آیا یک امام صدر و شیخ شلتوتی در این کشور نیست که درد دین ، درد مذهب ، درد انقلاب  و نظام و مردم داشته باشد؟  و پا به  میدان جهاد نهد و این گروه ها را به سرعقل و صراط مستقیم آوَرَد و آنها را کنار هم نشانَد؟! امام صدرها و شیخ شلتوت های انقلاب ما کجایند؟ چرا خودی نشان نمی دهند  و چرا نقش ایفا نمی کنند؟!

 در آستانه و ایام  « هفته وحدت» هستیم ای کاش در کنار اهتمام به وحدت میان شیعه و سنی که امری بسیار مهم ، متین و پسندیده  هست ، اندکی نیز به رفع کینه و کدورت در میان خودمان بیاندیشیم  و ندای « هفته الفت » ، « ماه محبت » و « سال صمیمیت» دراندازیم ؛ عقلای طرفین اگر دیر بجنبند  فردای انتخابات و فرداهای دیگر معلوم نیست چه سرنوشتی  دامنگیر این انقلاب ، نظام و مردم  خواهد شد!   

ما امروز چاره ای جز این نداریم که به مکتب امام  و سبک  و سیاق حواریون امام بازگردیم ، یک بار دیگر متن کامل «منشور برادری» خمینی کبیر را مرور منصفانه بکنیم و به آن ملتزم شویم و با محوریت رهبر معظم انقلاب  کنار هم باشیم و برای هم بیاندیشیم. امروز اگر خدای نا کرده در این مهم موفق نشویم  و به آن بی اعتنا باشیم  به یقین امثال هفته وحدت ها هیچ مشکلی از این ملت  ، مملکت ، انقلاب و نظام بر طرف نخواهد کرد؛ چون اصول را رها ساخته  و به فروع چسبیدیم. 

منبع: هفته نامه حریم امام ، شماره 394 ، پنجشنبه ، 16/ 8 / 1398.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
20 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.