حوالی ساعت چهار عصر است و آفتابی داغ در محوطه باز کمپ ترک اعتیاد اجباری (ماده 16) صورتم را نوازش می کند و گویی اینجا زندگی ساکن است و سکون و سکوت بهترین فرصت است تا مسافران این مکان، اندکی به گذشته و روزهای سختی و سیاهی که سپری کرده اند، بیاندیشند و شاید راهی دیگر در پیش گیرند.
درب سفید رنگ کمپ ترک اعتیاد ویژه مردان که باز می شود به داخل محوطه خلوت و البته بزرگ کمپ می رویم و طی بازدید از بخش های مختلف آن از جمله اتاق پزشک، اتاق روانشناسان، کتابخانه، آشپزخانه، خوابگاه ها و .... به اتاقی می رویم که بیش از نیمی از آن توسط مسافران کمپ اعتیاد پرشده است.
افرادی در این اتاق نشسته اند که آثار اعتیاد به خوبی در چهره شان پیداست، می گوئید چگونه؟ در پاسخ باید بگویم که برخی ها با وجود اینکه سن و سال چندانی ندارند، موهایشان سفید شده و پوست چهره هایشان سیاه است و بسیاری از آنها که صحبت می کنند به دلیل نداشتن دندان، قدرت تکلم صحیح و روان را ندارند.
وقتی سئوال می کنیم که چند نفر زیر 25 سال هستید پنج نفر دست بلند می کنند و وقتی سئوال می کنیم که چند نفر بالای 45 سال هستید نیز هشت نفر دست بلند می کنند و حقیقتا اغلب اینها کسانی هستند که تمام زندگی خود را در اعتیاد سوزانده اند و در نهایت در حالی که کارتن خواب و بی جا و مکان بوده اند به این مرکز منتقل شده اند.
اما در این بین کسی هست که هیچ شباهتی به دیگران ندارد، جوان است، قدی نسبتا بلند دارد و چهره ای روشن، مرتب و آراسته است و نگاهش طوری است که تفاوت و در عین حال پشیمانی را می توان از این نگاه خواند.
به سراغش می روم و اسم و سنش را می پرسم که در پاسخ می گوید: معین، 25 ساله و لیسانس کامپیوتر.
ازش می خواهم داستان معتاد شدنش را برایم تعریف کند که می گوید: با خانواده ام مشکلاتی داشتم و احساس می کردم تنها هستم که چند تن از دوستانی که شرایط مرا دیدند، پیشنهاد دادند که مواد مصرف کنم و در ابتدا در خانه دانشجویی دوستانم اعتیاد را آغاز کردم .
وی ادامه داد: قبل از اعتیادم قلیان می کشیدم اما نه دائم گاهی در مهمانی ها و دورهمی هایی که با دوستانم داشتم، قلیان می کشیدم.
وی که اعتیاد خود را تریاک آغاز کرده و تجربه استعمال شیره و شیشه را نیز دارد،بیان کرد: در ابتدا با مواد مخدر خودم را آرام می کردم اما کم کم به آن وابسته شده و روز به روز کلافه تر می شدم.
در میانه صحبت، نگاهم به تارهای سفید در بین موهای معین می افتد و ازش می پرسم: موهایت سفید شده اند، ارثی است و او تنها به یک کلمه بسنده می کند که نه....
وی که دوستانش در ابتدا برایش مواد تهیه می کردند می گوید:خانواده ام از قشر متوسط جامعه هستند و می دانم هر خانواده ای فرزندش را دوست دارد اما آن زمان دوست داشتم متاهل شوم و به لحاظ مالی نیز با مشکل مواجه بودم که به همین دلیل از خانواده فاصله گرفته و بیشتر با دوستانم بودم.
وی ادامه داد: اعتیاد را به نشانه اعتراض به خانواده ام آغاز نکردم و تنها دلیلم این بود که با مصرف آن آرامش می یافتم.
معین حالا معتقد است، دوستانی که برایش مواد می خریدند و او را تشویق به استفاده از این مواد می کردند، 'دوست' نبوده اند اما بیان می کند: در ماجرای آلوده شدنم به مواد مخدر، خودم مقصر هستم.
او که رابطه بسیار خوبی با موسیقی داشته و گیتار کلاسیک را حرفه ای می نواخته و تا حدودی نیز پیانو می زند، بیان می کند: آن روزها که حال روحی خوبی نداشتم، گیتارم را شکستم.
وی که در یک پاتوق مصرف مواد مخدر (خانه مجردی) دستگیر و روانه کمپ ترک اعتیاد شده، به شدت اظهار پشیمانی کرده و می گوید که هیچگاه دوباره به سمت اعتیاد نخواهد رفت.
وی می افزاید: پس از خروج از این مرکز سعی می کنم ادامه تحصیل دهم و اگر شرایطش ایجاد نشد، به دنبال کار می گردم.
معین که در روزهای سیاه زندگیش، همه را دشمن خود می دانسته، اکنون معتقد است که قبل از اعتیاد، زندگی آرامی داشته است.
وی از دوست صمیمی اش 'معین' هم یاد می کند و می گوید: او بهترین دوست زندگیم بود و روزهایی که با او بودم، بهترین روزهای زندگیم بود و در پاسخ به سئوالم که آیا معین هم اعتیاد دارد با جدیت می گوید نه، اصلا.
وی در آخرین کلامش می گوید: از خدا می خواهم که پاک بمانم و شاید روزی دری برایم باز شود و به آنچه که می خواهم برسم.
و شاید اینجاست که هر یک از ما بایداحساس تکلیف کنیم و بدانیم برای آنکه معین و معین های دیگر شهرمان به دام سیاه اعتیاد نروند و یا اگر رفته اند، به زندگی سالم خود برگردند، چه باید بکنیم؟
از کمپ ماده 16 مردان که بیرون می آئیم به بازدید از کمپ زنان می رویم و در ابتدای ورود به آنجا مهدیه را می بینم که 6 سال هروئین مصرف کرده و چهره اش اصلا شبیه یک جوان 27 ساله نیست.
او که اعتیاد را از همسر معتادش گرفته، سیزدهمین روز حضورش در کمپ ترک اعتیاد را تجربه می کند و می گوید : شوهرم خودش مرا به کمپ آورده تا ترک کنم زیرا او یک دوره در کمپ بوده و اعتیاد خود را ترک کرده است.
وی ادامه می دهد که از این به بعد می خواهم پاک زندگی کنم.
در حین صحبت با مهدیه، فرزانه می آید و با گریه های دردآور از مسئولانی که همراهمان هستند می خواهد که او را پس از 20 روز مرخص کنند تا بتواند به سراغ دو فرزندش برود.
او زار می زند و می گوید که 23 ساله است، 6 سال هروئین مصرف می کرده است و دو فرزند دارد که در نبود او شوهر معتاد و نامادری معتادشان، آنها را کتک زده و با سیخ داغ می سوزاند.
همانگونه که او زار می زند من نیز اشک می ریزم، آخر او تا حدودی هم سن و سال من است اما شاید باید از راهی دیگر به زندگیش ادامه می داد.
بعداز خروج از خوابگاه زنان، یکی از همراهان می گوید دخترکی که به دلیل زندگی سخت خودو فرزندانش برایش گریه می کردید، امروز به این مرکز آمده و در توهم استعمال مواد مخدر است و هیچگاه ازدواج نکرده که فرزند داشته باشد.
در ادامه از بخش های دیگر کمپ ترک اعتیاد زنان از جمله کارگاه های آموزشی بازدید کرده و از درب بزرگ این کمپ خارج می شویم.
در میانه راه یکی از مددکاران این مرکز نیز به سراغمان می آید و می گوید: با وجود اینکه مددکاران و پرستاران این مراکز از سوی بهزیستی و دانشگاه علوم پزشکی معرفی می شوند اما پرداختی های حقوق و سایر موارد با تاخیر انجام می شود و همکاران ما از مهرماه تاکنون هیچ حقوقی را دریافت نکرده اند.
مصطفی محمدی به مشکلات بیمه ای مددکاران و پرستاران این مرکز نیز اشاره و بیان کرد: حجم بالای کار در این مراکز ما را خسته نمی کند اما انتظار داریم که به پرداختی ها و سایر امور رفاهی مددکاران و پرستاران بیشتر توجه شود.
وی اظهار کرد: برای حضور در دوره های آموزشی نیز باید با هزینه شخصی اقدام کنیم که این امر مشکل ساز می شود.
وی درباره دلایل بازگشت مددجویان به اعتیاد نیز می گوید: یکی از مشکلات موجود در مسیر ترک اعتیاد، خانواده های بیمار ساز هستند زیرا در این مرکز اقدامات درمانی لازم برای معتادان انجام می شود اما خانواده ها با همراهی های نادرست خود، پس از آزادی زمینه بازگشت مجدد آنها به اعتیاد را فراهم می کنند.
دبیر شورای هماهنگی مبارزه با مواد مخدر استان کرمان نیز در گفت و گو با ایرنا گفت: دو مرکز ترک اجباری ماده 16 ویژه زنان و مردان در استان کرمان دایر شده و در کنار این مراکز، 400 مرکز درمانی ترک اعتیاد (مراکز با دارو و بدون دارو) نیز در سطح استان فعالیت دارند.
حسین چناریان افزود: هزینه نگهداری هر فرد کمپ های ترک اعتیاد به ازای هر ماه بیش از 614 هزار تومان است.
وی بااشاره به فعالیت 30 کمپ خصوصی ترک اعتیاد در استان کرمان، عنوان کرد: تاکنون مدیریت کمپ های خصوصی (ماده 15) با بهزیستی بوده که در مصوبات اخیر مدیریت کمپ های ماده 16 نیز به بهزیستی واگذار می شود.
خبرنگار: سمیه حسن شاهی ** انتشار : بهنام احمدی *
5054/7440
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.