۶۶ سال از ۲۹ اسفند ۱۳۲۹ تاکنون می گذرد. گذشت شش دهه زندگی با خاطرات و واقعیتی به  نام ملی شدن صنعت نفت، این پرسش را همچنان در اذغان تداعی می کند که آیا صنعت نفت ایران، در واقعیت نیز ملی است؟ آیا ایران توانایی توسعۀ میدان های نفتی خود را اعم از مشترک و مستقل، داراست و می تواند حرفی درخور و شایستۀ یک قرن و هشت سالی که از قدمت صنعت نفت کشورمان می گذرد، در عرصه های بین المللی داشته باشد؟
شصت و پنجمین سالروز ملی شدن صنعت نفت را در حالی پشت سر می گذاریم که براساس رویکرد دولت مردان و هدایت رهبر معظم انقلاب، مذاکرات هسته ای به سرانجام رسیده و تحریم های ظالمانه در حال مرتفع شدن هستند. روزهای سخت مذاکره، خصوصا در اوایل ۱۳۹۴ را می توان با آن روزها مقایسه کرد؛ وقتی که می خواستیم با ملی کردن نفت، روی پای خود بایستیم و ادارة نفت ایران را به دست ایرانیان بسپاریم. غربی ها می گفتند: «نمی توانید» و هوادارانشان در داخل نیز می گفتند: «نمی توانیم». اما تجربه نشان داد با همه کاستی‌ها، ایران در ۶۶ سال گذشته «توانست» و اگر می خواست «بهتر می توانست».
در این میان، باید برای سال های پیش رو، تدبیری اندیشید تا امید به «می توانیم»ها، محکم تر از قبل شود.
اگرچه برگ‌های تاریخ معاصر ایران، یکصد و هفت سال است که با نفت و صنعت نفت عجین شده، براساس برآورد کارشناسان، بیش از یکصد سال دیگر نیز باید شاهد زندگی ایرانیان با نفت باشیم و خود را برای گذران یک قرن دیگر زندگی با نفت، آماده کنیم و راهی جز این در پیش رو نیست. بسیاری از دلسوزان نظام، مسئولان اجرایی و همکارانم در مجلس شورای اسلامی، معتقدند ایران باید از خام فروشی دور شود و نفت را نه به صورت خام، بلکه محصولاتی با ارزش افزوده ای بالا به فروش برسانیم. هرچند فشار تحریم ها حجم فروش نفت ایران را در چند سال گذشته به شدت کاهش داد،  اما این نکته را باید پذیرفت که دلارهای نفتی، هنوز هم مهم ترین منبع برای تأمین درآمدهای ارزی کشور است که اگر نبود، بحث بر سر میزان قیمت هر بشکه و سهم برخورداری بودجه های سنواتی از نفت تا این اندازه مناقشه‌برانگیز و طولانی نمی شد.
ایران هرچند به شمار نیمی از سال های صنعت نفت خود، همراهی با صنایع گاز و پتروشیمی را نیز تجربه کرده، اما هنوز نتوانسته‌ایم با خام فروشی فاصلۀ قابل قبولی بگیریم. برهمین مبناست که می توان گفت از گذر ۱۰۷ سال «صنعت نفت»، ۶۵ سال «نفت ملی» و ۳۸ سال تغییر روند و «کوتاهی دست غربی ها از نفت ایران»، هنوز نفت ایران در عمل و به طور کامل «ملی» نشده است.
هرچند در روزگاری که تولیدکنندگان نفت، روزهای سخت و نفسگیری را پشت سر می گذارند، اما عواید نفتی، همچنان تامین کنندۀ اصلی درآمدهای ارزی ایران است. چاه ویل «امور جاری» در ردیف های هزینه ای و عملکرد دولت ها، به قدری عمیق شده که جایی برای چالة نفت باقی نمی ماند و توسعۀ صنعت نفت در چندسال گذشته با اما و اگرهای فراوانی مواجه شده است. میدان های مشترک ایران مدت های طولانی معطل بی پولی بوده و هستند، نسل جدید قراردادهای نفتی با نقدهای فراوانی مواجه است و توسعۀ صنعت نفت، همچنان معطل رایزنی ها برای به نتیجه رسیدن مذاکرات مسئولان وزارت نفت با هیئت ها و شرکت های معتبر بین المللی برای تأمین نیاز مالی انبوهی از طرح های برزمین مانده، غافل از آنکه درآمدهای نفتی برای سالیان متمادی، سایه روشن‌هایی از اقتصاد رنجور کشورمان را تغذیه می کرد و چرخ نفت که این روزها لنگ می زند، چرخ‌های بسیاری را در ایران می چرخانده است.
ملی شدن صنعت نفت اگرچه تصمیمی بود که تکانه‌های شدید آن تا مدت ها تداوم یافت و به کودتای ۲۸ مرداد نیز ختم شد، اما آنچه باید این اتفاق را تاریخی می کرد، هنوز رخ نداده است؛ چه هنوز سیاست ایران درگیر نفت مانده و اقتصادش نیز از نفت، رهایی نیافته است. هنوز پول های حاصل از فروش نفت، خرج امور جاری می شود و یک سر بحث ها همچنان به اتفاقات تاریخی بازمی گردد؛ به اینکه آیا می شود نفت را از بودجۀ جاری جدا کرد؟ آیا می توان نفت را به سرمایه گذاری های زاینده وصل کرد؟ آیا می توان موتور سنگین توسعه را با نفت روشن کرد؟
دریافت کننده: داود رجبی بهجت ** انتشار دهنده: رسول محمدحسنی
7437/3028
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.